- انتصاب رئیس هیئت مدیره صندوق ذخیره فرهنگیان: مسعود شکوهی کیست!؟
- عضو کمیسیون بودجه اعلام کرد: شرط تحقق مطالبه رتبه بندی و همسان سازی فرهنگیان بازنشسته ۱۴۰۰ و پاداش بازنشستگان ۱۴۰۲
- اعلام زمان قطعی اجرای همسان سازیِ ۴۰ درصدی برای همه بازنشستگان (کشوری، فرهنگیان بازنشسته و لشکری)
- کد بلوم امروز ۳ آذر ؛ تمام تسک های جدید یوتیوب
- کد های کتز داگز امروز ۲ آذر و ۳ آذر؛ جواب تسک های یوتیوب گربه سگ TOP 5 Small Town Side Hustles That Make Big Money by CAT DOG
- کمبو تپ کوین امروز ۲ آذر ؛ جایزه ۳۲۰ هزاری بگیرید
پیامدهای نوسانات "قیمت ارز" در زندگی روزمره مردم چیست؟
کمتر پیش می آید که برای خرید جایی بروید و فروشنده قیمت ها را بالا نبرده باشد وقتی هم که از او علت را جویا می شوید بدون شک سریعا به افزایش قیمت دلار اشاره می کند، اما به راستی این نوسانات قیمت چه تاثیری بر زندگی روزمره دارد، آیا واقعا باعث گران شدن تمام مایحتاج می شود یا اینکه این تنها بازیچه دست سودجویان است؟
نواندیش: مدتی است که قیمت دلار نوسانات و روند افزایشی شدیدی را تجربه می کند و اکنون به مرز 5 هزار تومان رسیده است. اما این افزایش نرخ ارز در روزهای گذشته تاثیرات زیادی بر قیمت مایحتاج روزانه مردم گذاشته و تقریبا اکثر ملزومات زندگی را گران کرده است.
به گزارش نواندیش، کمتر پیش می آید که برای خرید جایی بروید و فروشنده قیمت ها را بالا نبرده باشد وقتی هم که از او علت را جویا می شوید بدون شک سریعا به افزایش قیمت دلار اشاره می کند، اما به راستی این نوسانات قیمت چه تاثیری بر زندگی روزمره دارد، آیا واقعا باعث گران شدن تمام مایحتاج می شود یا اینکه این تنها بازیچه دست سودجویان است؟
در ادامه به بررسی تاثیر قیمت ارز بر زندگی روزمره مردم می پردازیم:
صرف نظر از دلایل اقتصادی و سیاسی نوسان کنونی قیمت ارز در بازار آزاد، این افزایش قیمت پیامدهای مهم اقتصادی در تولید و تجارت ایران خواهد داشت. در ایران همیشه حساسیت فوقالعادهای نسبت به نوسان قیمت ارز وجود داشته و تلاطم نرخ ارز بیشتر از آثار اقتصادی اثرات روانی مستقیم در اقتصاد دارد.
اما مهمترین اثر افزایش قیمت ارز در زندگی مردم عادی افزایش تورم است ومی توان گفت این قضیه یک توهم نیست بالارفتن نرخ ارز، قیمت کالاهای وارداتی را بالا میبرد؛ از گندم و برنج گرفته تا گوشی موبایل و خودرو. ایران سال گذشته بالغ بر ۴۳.۶ میلیارد دلار کالا و خدمات وارد کرد.
البته دولت هنوز برای واردات بعضی کالاهای اساسی ارز مبادلهای اختصاص میدهد و همزمان قیمت بعضی کالاها مثل نان را دستوری تنظیم می کند. ولی با افزایش قیمت ارز در بازار آزاد، بانک مرکزی هم مجبور است قیمت ارز مبادلهای را بالا ببرد.
همچنین تجربه نشان داده با وجود آن که کالاهای اساسی از یارانه دولتی منتفع میشوند، در میانمدت و با افزایش نرخ تورم، دولت هم قیمت کالاهای اساسی را بالا میبرد، هرچند این اتفاق کمی دیرتر از موج اولیه اثرات تورمی ارز میافتد.
به غیر از اثر مستقیم در هزینه واردات، افزایش نرخ ارز قیمت کالاهای واسطهای را هم زیاد میکند. کالاهای واسطهای مواد و کالاهایی هستند که کارخانجات برای تولید از آن استفاده میکنند. بنابر این هزینه تولید بالا میرود و بعضی تولیدات داخلی قدرت رقابتشان را از دست میدهند. به این ترتیب، افزایش تورم حاصل از بالارفتن قیمت ارز، می تواند به رکود منجر شود.
البته افزایش نرخ ارز، صادرات را تشویق میکند چون قیمت تمامشده کالا و خدمات تولیدی در ایران به نسبت بازار هدف کمتر شده و قدرت رقابت کالای صادراتی افزایش مییابد. بعضی کشورهای صادرکننده مثل چین در بعضی مقاطع حتی ارزش پول خود را در برابر ارزهای خارجی به طور مصنوعی پایین میآورند تا صادرات را تشویق کنند.
این مسئله البته درباره ایران نمیتواند صادق باشد چون رقم صادرات غیر نفتی ایران معمولا یا در حد واردات است یا کمتر از رقم واردات، یعنی ایران یک قدرت صادراتی محسوب نمیشود.
اما یک اثر منفی نوسانهای بزرگ قیمت ارز، مثل آنچه در دو ماه اخیر رخ داده، این است که سرمایهگذاران خارجی را دلسرد میکند چون پیشبینیپذیری اقتصاد را زیر سوال میبرد. عمده سرمایه خارجی وقتی در ایران به کار گرفته میشود باید به ریال تبدیل شود و موقع خروج هم این ریالها باید دوباره به ارز تبدیل شوند. کاهش شدید نرخ ارز، سود سرمایه خارجی را میخورد و سرمایهگذاران ممکن است در طول یک سال ضرر هم بکند.
به عنوان مثال، سرمایهگذاری را فرض کنید که یک سال پیش یک میلیون دلار وارد ایران کرده، آن را به ریال تبدیل کرده (معادل ۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان) بعد در طول یک سال ۲۵ درصد روی فعالیت اقتصادیاش سود کرده و سرمایه ریالی را به ۴ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان رسانده است. فرض کنید سرمایهگذار خارجی حالا میخواهد این رقم را به دلار تبدیل کند و سود و اصل سرمایه را از ایران ببرد. اگر قیمت دلار ۴۷۰۰ تومان شده باشد، کل رقمی که دست سرمایهگذار را می گیرد همان یک میلیون دلاری است که یک سال پیش آورده بود. یعنی در عمل هیچ سودی نکرده است.
البته در بعضی سرمایهگذاریهای خارجی دولت نرخ ارز را تثبیت و تضمین میکند ولی معمولا آن نرخ، چیزی در حد رقم رسمی یعنی دلار مبادلهای است که خود فعلا ۲۵ درصد کمتر از ارزش بازار نرخ ارز است.
مشکل، بالا یا پایین رفتن نرخ ارز نیست بلکه پیشبینیپذیر بودن آن و محدود بودن طیف تغییرات است. با وجود ثبات نرخ برابری ارز در دولت اول حسن روحانی، دور دوم ریاست جمهوریاش دست کم تا اینجا با یک نوسان ارزی همراه بوده است.
کامران نذری اقتصاددان و استاد دانشگاه نیز در مصاحبه با ایرنا در این باره گفت:
آن دسته تولید کنندگان صادراتی که بر روی صنایع سرمایه گذاری کرده اند از این افزایش قیمت سود می برند زیرا مواد اولیه صنایع آنان در داخل تامین و تولید نهایی آن به خارج از کشور صادر خواهد شد. پتروشیمی ها، صادرات حووزه فرآوردهای نفتی و ... از این افزایش بهره می برند.
اما صنایعی که برای تولید نیاز به واردات مواد اولیه دارند شرایط مساعدی با چنین افزایش قیمتی ندارند و این امر موجب در نهایت تورم را در جامعه به همراه خواهد اورد.
بالا رفتن نرخ ارز احتمالا بر بیشتر زمینه های زندگی تاثیر می گذارد اگر این احتمال را بپذیریم، اثرات این افزایش در چه بخش هایی بیشتر خودنمایی می کند؟
انتظارات تورمی نخستین پیامد نرخ ارز است زیرا با اوج گرفتن نرخ ارز مردم نسبت به آینده نگران می شوند و این نگرانی خود در نهایت به تورم و گرانی ختم خواهد شد.
نخستین کاری که مردم برای پیشگیری از این کار انجام می دهند تغییر ماهیت سرمایه خود است. اگر پیش از این سرمایه فرد در بانک ها به صورت سپرده نگه داشته می شد فرد ترجیح می دهد که دارایی را به زمین، ساختمان، طلا و دلار تبدیل کند. با این تغییر ماهیت، موج تورمی به وجود خواهد آمد.
البته اینکه انتظار داشته باشیم تغییر افزایش نرخ ارز به صورت کلی در ماهیت سرمایه مردم تغییر ایجاد کند، کمی سخت به نظر می رسد زیرا نرخ سپرده بانکی در کشور با وجود کاهش، هنوز برای مردم جذابیت خاص دارد و بانک نیز از ایمن ترین مکان برای سرمایه گذاری محسوب می شود.
یعنی پس از به ثبات رسیدن نرخ ارز، مانند سال های پایانی دولت دهم باید منتظر تورم 40 درصدی باشیم؟
شرایط متفاوت تر از سال 90 و 91 می باشد زیرا در آن سال ها ما با مشکلات فراوان داخلی و خارجی روبرو بودیم و میزان دسترسی به دلار برای ایران سخت بود. در شرایط کنونی هم میزان دسترسی به ارز افزایش پیدا کرده و هم فروش نفت ایران نسبت به آن سال ها در سطح بین المللی افزایش یافته است.
اگر بخواهم یک مقایسه بین افزایش قیمت سال 91 و زمان حاضر داشته باشیم باید گفت توان مدیریتی شرایط کنونی برای کنترل نرخ ارز نسبت به سال 91 بیشتر است. دولت و بانک مرکزی به صورت رسمی در مقابل این افزایش قیمت موضع گیری کردند.
البته نباید فراموش کنیم که دسترسی راحت ایران به ارز و فروش نفت تحت تاثیر برجام است که رییس جمهوری آمریکا در شرایط کنونی به شدت این توافقنامه را تهدید می کند و این امر موجب شده پیش بینی آینده سخت باشد. تصمیمی که در پایان مهلت چهارماهه ترامپ گرفته شود بر آینده اقتصاد ایران تاثیر فراوانی خواهد داشت.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.