- محسن رضایی آمریکا را تهدید کرد
- پزشکیان: هر طرحی در زمینه رفع ناترازی باید مبتنی بر عدالت برای شهروندان باشد
- واکنش زیدآبادی به رفع حصر مهدی کروبی
- شریعتمداری، زمان یک ترور را پیشبینی کرد!
- شمایل جدید اسفندیار رحیم مشایی (عکس)
- حصر مهدی کروبی رفع شد
- کارولین لیویت، سخنگوی جوان دولت ترامپ ازدواج کرد (عکس)
- مرجع تقلید: نمی توانم به مردم کف خیابان بگویم حجاب اما صداوسیما خودش مروج بی حجابی و کار غیر مذهبی باشد
- پاسخ تند روزنامه جمهوری اسلامی به معمم تجمعات حجاب: با شماها نمیشود از وطن دفاع کرد
- واکنش فرمانده انتظامی فارس به حاشیه های یک تجمع: یکی از زنان ایل قشقایی با لباس محلی من را به لچکش قسم داد که دستور آزادی پسر بازداشتی را صادر کنم
بررسی ابعاد سفر منطقه ای وزیر امور خارجه آمریکا به منطقه: ترامپ در خاورمیانه به دنبال چیست؟
شورای روابط خارجی آمریکا در تحلیلی کامل به قلم استیفن ای کوک به بررسی ابعاد سفر منطقه ای تیلرسون پرداخت و نوشت: مشخص است که خاورمیانه پر از آشوب، خشونت، تخریب، فساد، افراطگرایی و اقتدارگرائی ناخوشایندی است که اتقاقا با فقدان سیاست مشخص از سوی دولت ترامپ در قبال این منطقه تشدید میشود.
نواندیش: اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا در تحلیلی کامل به قلم استیفن ای کوک به بررسی ابعاد سفر منطقه ای تیلرسون پرداخت و نوشت: مشخص است که خاورمیانه پر از آشوب، خشونت، تخریب، فساد، افراطگرایی و اقتدارگرائی ناخوشایندی است که با فقدان سیاست مشخص از سوی دولت ترامپ در قبال این منطقه تشدید میشود.
به گزارش نواندیش، در نگاه اول به نظر میرسد رویکرد ترامپ نسبت به منطقه فقط در رقص شمشیر، دست رهبران دیگر کشورها را گرفتن و شعار دادن که فاقد هرگونه معنایی خاص است، خلاصه میشود.
قطعاً اینکه بخواهید این چنین فکر کنید برایتان جالب خواهد بود، اما پس از بررسی دقیقتر، مشخص خواهد شد که سفر اخیر رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه به منطقه در راستای یک برنامه پایهریزی شده و هماهنگ بوده است.
اکنون سیاستهایی که باعث بیثباتی سیاست داخلی میشود یکی از موارد سؤال برانگیز است. از سوی دیگر سؤالاتی نیز در حوزه تعهدات آمریکا نسبت به دفاع متقابل و معیارهای تجارت آزاد پس از جنگ جهانی دوم و نظم پس از جنگ سرد در اروپا، آمریکای شمالی و آسیا وجود دارد. همه موارد ذکر شده در کنار سیاست خاورمیانهای ترامپ مواردی سؤال برانگیز به حساب میآیند. در حقیقت، آمریکا در حال بازتعریف استراتژی منطقهای است که برای مدتها حمایت گسترده دو حزب اصلی را داشته و به عنوان معیار عمل روسای جمهور این کشور به حساب میآمده است.
این رویکرد ممکن است با توجه به تیره شدن روابط تیلرسون با برخی کشورها دشوار باشد. همزمان به نظر میرسید که حتی سفر پنج روزه او به پنج کشور در خاورمیانه در ماه جاری برشدت ناراحتیهای او افزوده است.
در نخستین توقف تیلرسون در مصر، او با عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور این کشور دیدار کرد. در حال حاضر سیسی مشغول رد صلاحیت، سرکوب مخالفان و به زندان انداختن آنها برای حضور راحت در انتخابات ریاست جمهوری آینده مورخ 6 تا 8 فروردین است. تیلرسون سپس برای دیدار با اعضای ائتلاف ضد داعش از قاهره به پایتخت کویت رفت. در کویت تیلرسون مجبور بود اعضای این ائتلاف را تشویق کند تا به جای جنگیدن با یکدیگر بر روی مبارزه با افراطگرایان تمرکز کنند. وی همچنین در اجلاس پیش بینی شده در زمینه بازسازی عراق شرکت کرده و برای سرمایهگذاری در کشوری که آمریکا عملاً در آن شکستخورده به بحث و تبادلنظر پرداخت.
روز بعد این دیپلمات ارشد آمریکا در امان با ملک عبدالله دوم پادشاه مورد علاقه آمریکاییها به گفتگو پرداخت. ملک عبدالله دوم در مورد به رسمیت شناختن اورشلیم توسط دولت ترامپ به شدت عصبانی بود و اعتراض خود را در این زمینه ابراز داشت. سپس تیلرسون برای نخستین بار در 4 سال گذشته به عنوان یک وزیر خارجه توقف کوتاهی در لبنان داشت. او در این سفر قصد داشت به لبنان برای مقابله با چالشهای فراوانی که پیش رویشان است قوت قلب داده و اعلام کند که آمریکا در کنار آنها خواهد بود. در نهایت، او جمعه گذشته در ترکیه نیز اقامتی کوتاه داشت. تیلرسون در این کشور با خشم آنکارا در مورد حمایت آمریکا از نیروهای کرد سوریه رو به رو شد. ترکیه از دهه 60 به دلیل کشتن ترکها توسط این گروه کرد آنها را به عنوان بخشی از سازمانهای تروریستی معرفی کرده است.
همه سر و صداها از شکست ظاهری اجلاس بازسازی عراق و تهدید کردن افسران نظامی آمریكا توسط رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان با عنوانی به نام تو گوشی زدن عثمانی جزو اتفاقات مهم این سفر منطقهای بود. پیام اصلی سفر تیلرسون این بود كه آمریکا منافع بیشتری خارج از ارزشهای منطقه به کشورها اعطا میکند. به نظر میرسد رویکرد آمریکا دهههای 60 و 70 نسبت به خاورمیانه، بیشتر شبیه ترامپی است که مفسران آمریکایی آن را انتظار میکشند. بدون تردید تصمیمات سال گذشته که به رسمیت شناختن اورشلیم یکی از آنها بوده، چندان خوشایند نبوده است. اگر مردم سیاست ترامپ در خاورمیانه را دوست نداشته باشند، به احتمال زیاد این رسوایی غمانگیز به مراتب کمتری برای ریاست جمهوری او به حساب میآید تا اینکه ترامپ بخواهد سیاستهای قدیمی آمریکا در منطقه را نادیده بگیرد.
خوب، این سیاستها چه هستند؟ سه جزء اصلی درباره آنها وجود دارد که شامل مبارزه با تروریسم، مقابله با ایران و حمایت از اسرائیل میشود. به همین خاطر جلسات تیلرسون در قاهره با سیسی و سامی شوکری وزیر امور خارجه این کشور سادهترین سفر او به حساب میآمد. دلیل این سادگی این بود که سیاست تیم ترامپ، این است که از متحدانشان تا زمانی که منافع آمریکا را تأمین میکنند حمایت نمایند و مضر نیز یکی از این متحدان است.
البته، یک مقام ناشناس وزارت امور خارجه آمریکا تأیید کرد که تیلرسون نگرانیهای عمیق واشنگتن را نسبت به سیاستهای سرکوبگرانه مصر مطرح کرده است. با این حال محور اصلی گفتگوها با سیسی و شوکري عمدتاً در مورد مبارزه با تروریسم، برقراری امنیت و گسترش رابطهی استراتژیک آمریکا و مصر بر پایۀ گذشته بوده است. در کویت، تیلرسون برای بازسازی عراق زیاد سرمایهگذاری نکرد. ترامپ معتقد است که آمریکا سهم منصفانه خود در قبال عراق را اعطا کرده است. از نظر ترامپ اکنون سیاست عراق تحت نفوذ قدرت ایران است و داعش دیگر این کشور را تهدید نمیکند بنابراین کمک بیش از این توسط آمریکا لزومی ندارد. بخش دیگری از سفر تیلرسون به کویت به حفظ مبارزه با افراطگرایی و تروریسم اختصاص داده شد.
در امان، تیلرسون نشان داد که مهم نیست متحد این کشور چقدر بابت به رسمیت شناختن اورشلیم از این کشور خشمگین باشد، چرا که رابطه آمریکا با اسرائیل از اهمیت بالایی برخوردار است. تیلرسون به منظور حل اختلافات بین آمریکا و اردن نسبت به موضوع اورشلیم، تفاهمنامهای راجع به ارائه کمکهای بیشتر به اردن امضا کرد. توقف وزیر امور خارجه آمریکا در لبنان نیز به منظور نشان دادن حمایت کشورش از دولت لبنان در استراتژی منطقهای این کشور برای محدود کردن نفوذ ایران بود. وزیر امور خارجه با به رسمیت شناختن نقش حزبالله لبنان در شرایط سخت و پیچیدهای قرار گرفت، اما هدف کلیاش تقویت نیروهای ضد ایرانی در این کشور بود. در نهایت، در آنکارا، تیلرسون نشان داد که حتی خشم یک متحد ناتو آمریکا، این کشور را از مبارزه با تروریسم و جلوگیری از نفوذ ایران باز نخواهد داشت.
تمام رابطه واشنگتن با نیروهای مدافع خلق کرد سوریه (YPG) نیز در راستای این دو هدف قابل تحلیل است. حتی اگر ی پ گ با حزب کارگران کردستان ترکیه که طی سه دهه علیه آنکارا شورش کرده در ارتباط هم بوده باشد باز این گروه یک شریک مؤثر در مبارزه با داعش بوده است. از سوی دیگر حمایت آمریکا از این نیروها در چارچوب بخشی از استراتژی حضور بلندمدت آمریکایی در سوریه برای جلوگیری از قدرت گیری ایران تعریف میشود.
همه اینها به نظر میرسد یادآور سال 1378 یا حتی 1368 باشد. همهی شواهد جمعی گواه عدول شدید ترامپ از هنجارها و اصول است که طی 70 سال گذشته برای آمریکا مهم بوده است. او سیاست آمریکا را از حالت افراطی دو رئیسجمهور پیشین خود دور میکند. جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور آمریکا در ابتدا قول داد که کشورش نقشی در ملتسازی کشورهای دیگر نداشته باشد. با این حال تلفات حملات به نیویورک و واشنگتن در مهر 1380 باعث شد که آمریکا تلاشهایی را برای برای بازسازی خاورمیانه را از طریق ترکیبی از نیرو قهری و اخلاقی انجام دهد.
ترویج دموکراسی چیزی بود که دولتهای قبلی فقط در گفتار خودشان را به آن متعهد نشان میدادند. اخیراً رئیسجمهور باراک اوباما معتقد بود که بهترین راه برای ایجاد ثبات در منطقه این است که ایران به آن بپیوندد. نخستین گامی که در این راستا برداشته شد نیز توافق هستهای ایران بود که به منظور کاهش تنش و ایجاد انگیزه برای پایان ماجراجوییهای تهران صورت گرفت.
ترامپ تصمیم تندی گرفته است زیرا که امروز هیچ رویکردی مؤثر واقع نشده است. او اکنون استراتژی آمریکاییای را در خاورمیانه بازسازی کرده که بسیاری برای مدت زمان طولانی به آن علاقه داشتند.
این یک رویکرد فاقد تصور است، اما در عین حال میشود کاملاً آن را درک کرد، زیرا آمریکا به اصول اولیه خاورمیانهای خود باز میگردد تا جریان نفت را تأمین کند، به اسرائیل کمک نماید، ایران را در انزوا نگه دارد و همچنین با تروریستها بجنگد.
اگر واشنگتن برای دستیابی به این اهداف و منافع مجبور است با بعضی گروههای بد نیز کار کند چارهای نیست و باید آن را انجام دهد. این رویکرد پیش از این نیز کار کرده است، نکرده؟ بله این رویکرد کار کرده، اما همیشه نه چندان مطلوب و نه بهاندازهای که به راحتی 15 سال گذشته بوده باشد. رویکرد دولت ترامپ نیز نشاندهنده نسخه قبلی رویکرد خاورمیانهای است که تیلرسون، مدیرعامل شرکت اکسون موبیل، به خوبی با آن آشنا است. برای جیمز ماتیس، وزیر دفاع و مک مستر، مشاور ارشد امنیت ملی، نیز این رویکرد یادآور دوران گذشته است. این دوران شامل پیش از جنگ افغانستان و عراق و قبل از اینکه ارتش آمریکا مسئولیت ملتسازی، مبارزه با تروریسم، متوقف ساختن دشمنان و حکمیت بین متحدان منطقهای را بر عهده بگیرد، میشود.
به نظر میرسد بازگشت به آنچه که بتواند به خونریزیها پایان دهد اقدام مناسبی خواهد بود. این رویکرد شاید مؤثر باشد، اما از زمانی که حسنی مبارک، رئیسجمهور مصر، در شرمالشیخ میزبان اجلاسهای ضد تروریسم بود، جهان تغییراتی را داشته است. استراتژی گذشته بر طبق ایده غلبه آمریکا بر منطقه طرحریزی شده بود.
اکنون در حالی که آمریکا هنوز قادر به اعمال قدرت عظیم علیه انواع دشمنان منطقهای است، متحدانش دیگر به منافع این ابرقدرت توجه نمیکنند. روزهایی که اسرائیلیها، سعودیها، اماراتیها، ترکها و دیگران به مجوز واشنگتن برای پیگیری خطمشی کاخ سفید به منظور ایجاد نظم و ثبات نیاز داشتند، به پایان رسیده است. در حال حاضر آنها صرف نظر از آرزوهای واشنگتن به دنبال اهداف خود هستند. واقعیت زجرآور نیز این است که مهم نیست آرزوی واشنگتن برای منطقه چیست چرا که خاورمیانه همچنان به شیوه اقتدارگرایی اداره شده و بیثباتی در آن ادامه خواهد داشت.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.