- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
بهزاد نبوی: میخواستند قاتل رجایی معرفی شوم
سال ۵۴، آبستن رویدادهای زیادی بود. هم ماجرای درگیری و شهادت شعاعیان، هم ماجرای تغییر ایدئولوژی در سازمان مجاهدین خلق. تا آن زمان ما به سازمان اعتقاد و اعتماد زیادی داشتیم و فکر میکردیم آنها خیلی مسلمانتر از ما هستند ولی در سال ۵۴ عدهای درون سازمان مارکسیست شدند.
بهزاد نبوی در گفتگو با روزنامه اعتماد گفت: یادم هست اولین تظاهراتی که شرکت کردم، تظاهرات ۲۰ دی ۱۳۳۸ بود.
سال ۵۴، آبستن رویدادهای زیادی بود. هم ماجرای درگیری و شهادت شعاعیان، هم ماجرای تغییر ایدئولوژی در سازمان مجاهدین خلق. تا آن زمان ما به سازمان اعتقاد و اعتماد زیادی داشتیم و فکر میکردیم آنها خیلی مسلمانتر از ما هستند ولی در سال ۵۴ عدهای درون سازمان مارکسیست شدند.
در همان زندان جدا شدیم و تشکیلات خودمان را ایجاد کردیم. شهید رجایی، صادق نوروزی، حسین منتظرحقیقی (برادر شهید محمد منتظرحقیقی) و حاج عباس دوزدوزانی. اینها دوستانی بودند که از مجاهدین خلق در زندان اوین جدا شدند. من هم همراه آنها بودم.
من وقتی سال ۸۸ به زندان رفتم ۶۷ سالم بود. این سن، مرز پیر شدن است. به هر حال من ۵ سال در زندان بودم و در جامعه حضوری نداشتم. معلوم است آنهایی که مرا بعد از ۵ سال میبینند در نظرشان خیلی پیر میآیم. نه به خاطر اینکه سختیها را نتوانستم تحمل کنم و فشارها طاقتفرسا بود؛ برای من زندان دوم راحتتر از زندان اول بود.
زندان دوم برایم گران تمام شد چون وقتی کسی خود را در زمره خادمین به یک انقلاب و نظامی میداند و بعد میبیند به اتهام ضدیت با نظام دستگیر و به اتهام توطئه برای براندازی نظام محکومش میکنند، برایش سنگین است و به لحاظ روحی خیلی فشار بالاست. در زمان شاه هر اتهامی که به من زده بودند درست بود چون واقعاً میخواستیم رژیم را ساقط کنیم ولی در بازداشت دوم هیچ یک از این اتهامات بویی از واقعیت نداشت.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.