- رونمایی از نخستین گزینه نیمکت پرسپولیس پس از واگذاری
- کارشناسی داوری دیدار استقلال - آلومینیوم اراک : گل بلانکو از خط گذشت!؟ (+ عکس و ویدئو)
- آقای دبیر! مردم انتخاب میکنند چه کسی پهلوانشان باشد و چه کسی کریم شیرهای! / چرا از محبوبیت رسول خادم عصبانی هستی!؟
- قطامِ سریال امام علی(ع) در 51 سالگی و در فرانسه / زندگینامه و کارنامه هنری ویشکا آسایش + تصاویر
- عربستان سعودی «با این دختر» برای اولین بار به مسابقه دختر شایسته جهان میرود + عکس
- خاطره آقای همساده از «بده بزنیم» در گفتگو با پشه و ایرج طهماسب! (ویدئو)
- ثواب و فضیلت سوره یس ؛ بهترین سوره برای اموات و اهل قبور + متن و ترجمه سوره یاسین / یس ﴿١﴾ والقرآن الحکیم ﴿٢﴾ انک لمن المرسلین ﴿٣﴾
عبدالرضا داوری از نیروهای حامی رئیسجمهور سابق، خاطرهای عجیب را از قول محمود احمدینژاد نقل کرده است.
عبدالرضا داوری از نیروهای حامی رئیسجمهور سابق، خاطرهای عجیب را از قول محمود احمدینژاد نقل کرده است.
به گزارش ایسنا به نقل از جهاننیوز، داوری در صفحه فیسبوک خود نوشت:
«اواخر فروردین امسال در یکی از جلساتی که خدمت دکتر احمدینژاد بودم، بحث به دوران تحصیلات دکتری ایشان افتاد و دکتر احمدینژاد خاطرهای را تعریف کرد که جالب و خواندنی است.
دکتر احمدینژاد گفت: زندگی من در ۴۵ سال اخیر تماما درگیر مساله انقلاب اسلامی بوده است اما سال ۱۳۷۶ که مدرک دکترایم را گرفتم، مدام در ذهنم این درگیری بود که آیا بدون مدرک دکتری نمیتوانستم در خدمت انقلاب باشم و آیا اخذ مدرک دکتری و عضویت در هیئت علمی دانشگاه، برای رویکردهای شخصیام بوده یا تلاش در مسیر انقلاب اسلامی؟
دکتر احمدینژاد در ادامه گفت: این دغدغه ذهنی تا سال ۱۳۸۰ با من بود. دهه فجر سال ۸۰ یک شب خوابی دیدم که این دغدغهام را برطرف کرد. خواب دیدم با پژویی که آن زمان داشتم، در جاده هراز، از تهران به سمت شمال رانندگی میکنم و یک شیخ هم که البته نامش را نمیبرم کنارم نشسته بود. در جاده هراز گردنهای هست که وقتی به آن گردنه میرسید، قله دماوند ظاهر میشود. وقتی به این گردنه رسیدیم و کوه دماوند رویت شد، ناگهان دیدم در وسط جاده ۳ صندلی گذاشته شده است، در دو صندلی امام خمینی و مقام معظم رهبری نشسته بودند و صندلی سوم خالی بود. پژو را کناری پارک کردم و به همراه شیخی که همسفرم بود به سمت امام و آیتالله خامنهای رفتیم. من در کناری ایستادم اما آن شیخ همسفر ما مدام تلاش میکرد تا روی صندلی سوم بنشیند که امام خمینی به او اجازه نداد. ناگهان امام خمینی رو به من کردند و با حالت تحکم گفتند: آقای دکتر احمدینژاد! بفرمایید روی این صندلی بنشینید! این گفته امام خمینی باعث شد تا آن شیخ به کناری رود و من بر روی صندلی کنار امام خمینی و آیتالله خامنهای بنشینم.»
دکتر احمدینژاد در پایان گفت: در همین لحظه از خواب پریدم و دیدم که نزدیک اذان صبح است. از اینکه امام خمینی مرا در خواب با عنوان «دکتر احمدینژاد» مورد خطاب قرار داده بود احساس کردم که تحصیلات دکترایم حتما در خدمت انقلاب اسلامی خواهد بود و همین خواب و خطاب امام خمینی باعث شد تا دغدغه چهار سالهام پس از دوره دکتری برطرف شود.»
لینک کپی شد
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
ولابد آن شیخ کسی نبود جز آقای هاشمی ؟ عجب خواب صادقه ای! من ماندم ایشان دراین اواخر که نتوانست بازی پوتین مدودف را اجرا کند چه خوابی ورویایی را دید؟
حتما اون شیخ آقای رفسنجانی بودند ولی یک سئوال آقای احمدی نژاد که اینقدر خواب نما شده اند چطور فسادی را که در کشور بوسیله اطرافیان ایشان و تحت نام ایشان بوجود آمد را خواب ندیدند اگر واقعا راست میگویند و در عالم خواب به ایشان الهام شده است یعنی مورد توجه بوده اند این را از نحوه بیان مطلبشان میگویم، خدا میداند
قصه خوبی بود فقط حیف که هویت آن شیخ مشخص نشد.
تاجایی که من یادم هست حضرت امام در بیداری هم هیچکدام از اطرافیان خودرا دکترخطاب نمیکردند.
نظر شما