- واکنش حداد عادل به تاثیرات آهنگ ساسی مانکن
- بازهم روس ها یک جلسه درباره ایران گذاشتند!
- استقلال قوا، ضامن سلامت حکمرانی
- نوۀ تیمورتاش وزیر دولت جدید کاناداشد؛ علی احساسی کیست؟
- یکی از وعده های پزشکیان هوا شد/ او با سه وعده دیگرش چه خواهد کرد؟
- وزیر کشور کجاست!؟
- مراسم سالگرد ارتحال مرحوم حاج سیداحمد خمینی (تصاویر)
انتقاد اندیشکده آمریکایی از نقش آفرینی آلمان در حفظ برجام: مرکل تبدیل به مهره ایران در اتحادیه اروپا شده است!
سفر اخیر آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان به واشنگتن به اندازه سفر چند هفته پیش امانوئل مکرون حائز اهمیت نیست. مرکل همانند همتای فرانسویاش در تلاش است تا ترامپ را متقاعد سازد که توافق با ایران را حتی به صورت تجدید نظر شده، حفظ کند. او مانند مکرون سعی خواهد کرد تا این پیام را به آمریکا و جهان منتقل کند که اروپا و سیاست چندجانبهگرایی آن سزاوار توجه جدیتری است.
نواندیش: سفر اخیر آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان به واشنگتن به اندازه سفر چند هفته پیش امانوئل مکرون حائز اهمیت نیست. مرکل همانند همتای فرانسویاش در تلاش است تا ترامپ را متقاعد سازد که توافق با ایران را حتی به صورت تجدید نظر شده، حفظ کند. او مانند مکرون سعی خواهد کرد تا این پیام را به آمریکا و جهان منتقل کند که اروپا و سیاست چندجانبهگرایی آن سزاوار توجه جدیتری است.
به گزارش نواندیش، اندیشکده کارنگی با اتنتقاد از نقش آفرینی اخیر آلمان نوشت: اما این تنها زمانی اتفاق میافتد که مرکل و رئیسجمهور فرانسه که اتفاقاً طرحهای جاهطلبانهای برای اصلاحات اتحادیه اروپا دارد، با هم هماهنگ باشند. مکرون میخواهد یک وزارت مالی ویژه برای کشورهای منطقه یورو به اضافه یک مکانیسم برای حمایت از اقتصادهای آسیبدیده ملی ایجاد کند. در واقع قصد او از اجرای این طرحها تقویت سیاست دفاعی و امنیتی اروپا است.
با این حال برلین، نمیخواهد تسلیم این اصلاحات شود. در این بین یکی از بزرگترین مشکلهای اروپا بیمیلی آلمان در انجام این تغییرات است. تردید مرکل میتواند طرحهای جسورانه مکرون برای ایجاد یک اروپای قویتر که ضرورت انطباق با دولت ترامپ را نیز تأیید میکند، از بین ببرد. در همین حال، تنها روسیه و چین خواهند بود که از این ناامیدی مکرون در ایجاد اصلاحات لذت میبرند.
این بیارادگی آلمان ریشه تاریخی دارد. قدرت سیاسی در آلمان معمولاً منفعل بوده و قدرت ریسک ندارد. این کشور معمولاً انفعالش را در پشت گذشته ننگین خود پنهان میکند تا اینگونه بیمیلی خودش در مورد مسائل سخت امنیتی را توجیه کند. آلمان این سیاستهای منفعلانه و محافظهکارانه خود را در سالهای تورم ناگوار اواخر دهه 20 و 30 به منظور توجیه اقدامات ریاضتی شدید به کار میبرد.
مسئله پناهندگان یا حملات موشکی اخیر توسط آمریکا، فرانسه و بریتانیا برای نابودی سلاحهای شیمیایی سوریه را بررسی کنید. هر دو این موارد با انفعال آلمان ارتباط دارد چرا که مرکل علیرغم خوشنودی و رضایت ضمنی از شرکت در حملات علیه سوریه خودداری کرد.
در واقع مرکل در انجام این کار به اصول تاریخی آلمان خیانت کرد. اکنون آن کشوری که در حمایت از خلع سلاح، عدم ترویج سلاحهای هستهای و حمایت از معاهدات ممنوعیت سلاحهای شیمیایی فعالیت میکرد، کجا است؟
موضوع دیگر بحث مربوط به مهاجرت است. تبدیل شدن آلمان به پناهگاهی امن برای تقریباً 1 میلیون پناهنده سوری باعث شده تا این کشور نسبت به آینده سوریه حساس باشد. هر قدر بحران سوریه طولانیتر شود، احتمال بیشتری وجود دارد که پناهندگان به دنبال رسیدن به اروپا باشند.
اگر رهبران آلمان منطقی فکر میکردند، آنها باید راهبردی بسیار سختتر در قبال سوریه و حمایتهای ایران و روسیه از رژیم اسد را دنبال میکردند، اما این اتفاق رخ نداد و برلین عقب نشست.
آلمان به اندازه کافی برای دفاع از تعهد اتحادیه اروپا به ارزشها و حاکمیت قانون و همچنین تحقق برنامهریزی استراتژیک خود، فعالیت نمیکند.
به عنوان مثال مرکل و همکار آلمانی او، منفرد وبر، رهبر گروه حزب محافظهکار اروپایی در پارلمان اروپا، حاضر به بررسی معلق شدن یا اخراج حزب حاکم فدراسیون مجارستان نیستند.
مرکل به خوبی میداند که مجارستان با سیاستهای اقتدارگرایانه خود اتحادیه اروپا را زیر سؤال برده است، اما او تمایلی به اتخاذ تصمیمات خاص در قبال محدود کردن قدرت ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان ندارد. کار به جایی رسیده که مرکل حتی حاضر نیست از اوربان به خاطر تأمین هزینههای حیوان خانگیاش به وسیله کمکهای مالی اتحادیه اروپا انتقاد کند.
بدتر از همه، حکومت آلمان حتی به کمپین رسمی دولت مجارستان علیه جورج سوروس، شهروند یهودی متولد مجارستان هیچ اعتراضی نکرد. اکنون سوروس تصمیم دارد که اداره بنیاد جامعه باز خود در بوداپست را به دلیل ارعاب کارمندانش و حملات ضد یهودی متوقف کند.
همین امر لهستان را نیز شامل میشود. مرکل به هیچ عنوان علاقهای به انتقاد از قانون حقوقی و حزبی جدید دولت لهستان که حقوق زنان، استقلال رسانهها و یکپارچگی قضایی را تحت تأثیر قرار میدهد، ندارد. احتمالاً مرکل نگران این است که با توجه به روابط تاریخی تیره و تار آلمان و لهستان انتقادات او صلح فعلی را به خطر بی اندازد.
موضوع دیگر به حمایت دولت آلمان از خط لوله نورد استریم 2 بر میگردد. این یک نمونه دیگر از استراتژی ضعیف این کشور است. روسها از این پروژه برای انتقال گاز طبیعی به آلمان از طریق دو خط لوله در دریای بالتیک استفاده خواهند کرد. با اجرای این پروژه مسیر اوکراین به عنوان یکی از مسیرهای اصلی حمل و نقل گاز روسیه به اروپا حذف خواهد شد.
شرکتهای انرژی آلمان به جای گزینش منابع انرژی، به انحصار گازپروم روسیه وابسته هستند. مرکل، علیرغم اینکه به تأثیر اجرای این پروژه بر اوکراین تأکید میکند، اما در عین حال بارها توضیح داده که نورد استریم 2 را به عنوان یک پروژه کاملاً تجاری به رسمیت میشناسد. این سیاست ساده آلمان ناشی از مفاهیم ژئو استراتژیک این پروژه است.
مرکل همچنان میتواند در چهارمین دوره صدارت خود با احتیاط عمل کند و با برنامههای جسورانه رئیسجمهور فرانسه برای اصلاح اتحادیه اروپا مقابله کند، اما این انفعال سیاسی و استراتژیک آلمان هم مکرون و هم اروپا را تضعیف خواهد کرد.
او اکنون به شدت به دنبال حفظ برجام است و این کار تنها ایران را تقویت می کند، در حقیقت ایران در یافته که ازطریق آلمان می تواند بین اتخادیه اروپا و آمریکا شکاف ایجاد کند. در حقیقت مرکل با سیاست هایش تبدیل به مهره ایران در اروپا شده است.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.