- سرقت مبالغ کمک به لبنان توسط طلبه ای بنام شمقدری صحت دارد!؟
- مراسم تشییع حجت الاسلام شوشتری وزیر دادگستری هاشمی و خاتمی (عکس)
- ارشدترین شخصیت نظامی حزب الله ترور شد: محمد ابوحیدر کیست؟
- فرماندار بندرانزلی بخاطر این حرف عزل شد
- همسر معاون شهردار تهران و همدستش به قصاص محکوم شدند
- آخرین اخبار از وضعیت اعتراضات معلمان به گزینش / ملاکهای ارزیابی: شرکت در نماز جمعه، راهپیمایی ها، داشتن دوستان مناسب و…
- حسن روحانی: آقای خاتمی را زیر بالم گرفتم و او را بردم به بالا، به آسمان!
- مهدی زندیه وکیلی استاندار مرکزی تصادف کرد
- حجم ویرانی حمله اسرائیل به محله البساطه بیروت با بمب های سنگرشکن: نعیم قاسم ترور شده یا طلال حمیه!؟ (ویدئو)
- جزئیاتی از توافق احتمالی لبنان و اسرائیل
مشكل سياست رسمي در ايران كجاست؟
شكل سياست رسمي در ايران كجاست؟ يا حداقل اينكه مهمترين مشكلات آن چيست؟
شكل سياست رسمي در ايران كجاست؟ يا حداقل اينكه مهمترين مشكلات آن چيست؟
عباس عبدي در روزنامه ایران نوشت: اولين مشكل سياست صفر و يك يا ايدئولوژيك كردن سياست است.
اين نگاه حق و باطل يا درست و نادرست را در سياست به امري فلسفي و مطلق تبديل ميكند، در حالي كه سياست ماهيتا شناور است و سياستمدار برحسب زمان و مكان تصميم ميگيرد.
سياست تصميماتي است كه از يكسو حاصل و معطوف به منافع جمعي يك گروه يا يك كشور است و از سوي ديگر در تقابل با خواستها و تصميمات گروه يا كشور ديگر.
نمونه اين مساله را در سياست خارجي ايران در سوريه ميتوان ديد. برخي افراد با هرگونه حضور مستقل منطقهاي ايران از جمله در سوريه مخالف هستند. چنين برداشتي به كلي نادرست است.
بايد بپذيريم كه به جز ما هم كشورهاي ديگري هستند و طبيعي است كه حدي از تنش هم ايجاد شود، ولي نبايد بازي را سياه و سفيد، همه يا هيچ تعريف كرد كه در اين صورت در وضعيتي فرو ميرويم كه اصلا مطلوب ما نبوده است.
ايران بايد با روسيه و تركيه برنامه جامعي را در مورد سوريه به توافق ميرسيدند، ولي هيچ بازتابي از طرح مشترك براي حلوفصل امور ديده نميشود و گمان ميرود كه قضيه به همين صورت ادامه خواهد يافت و نتيجه استهلاك همه نيروهاي درگير است.
مشكل دوم، ساختار محدود و بسته بودن مجموعه تصميمگيري است.
البته در همه جاي دنيا، به هر حال تعداد تصميمگيران محدود است، ولي نقد و ارزيابي سياستها در سطح رسانهها يا در سطح اتاقهاي فكر انجام و منتشر ميشود. به هر حال اگر كسي مخالف حضور منطقهاي ايران است بايد بتواند حرف خود را به صورت رسمي بزند. طبيعي است كه موافقان نيز پاسخ او را خواهند داد. ولي هنگامي كه مانع از بيان آزاد و رسمي نظرات افراد و منتقدان شويم و اجازه ندهيم كه نظرات آنان نيز شنيده شود، در اين صورت، ممكن است در كوتاهمدت مواجه با مخالفت نشويم، ولي روزي كه سياستها دچار مشكل شده و در دستانداز ميافتند، فضاي عمومي عليه سياستگذاران ميشود و حتي نقاط مثبت آن سياستها نيز ديده نميشود.
بنابراين اگر سياست ايران در سوريه را بخواهم با دو معيار گفته شده در اين يادداشت توصيف و نقد كنم اين است كه به نظر بنده حضور منطقهاي ايران به ويژه در سوريه قابل دفاع و پذيرفتني بود ولي صفر و يك كردن يا ايدئولوژيك كردن آن و نيز ممنوعيت بحث و گفتوگو درباره اين سياستها در فضاي عمومي و رسانههاي رسمي؛ دو مولفه اشتباه اين سياستها بود؛ دو مولف هاي كه راه را براي دفاع از حضور نيز مسدود ميكند.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.