- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
- یک ایرانی همکار ایلان ماسک شد؛ محمودرضا بانکی کیست!؟
مناظره مثلث حامیان احمدینژاد و منتقدانش از دو جریان اصلاحطلبی و اصولگرایی
مناظره مثلث حامیان احمدینژاد و منتقدانش از دو جریان اصلاحطلبی و اصولگرایی، تجربه منحصربهفردی بود که نشان داد خطوط قرمز میان آنها اگرچه در مواردی پررنگ و آهنین است اما در مواردی نیز همپوشانیهایی دارند که دور از انتظار بهنظر میرسد.
مناظره مثلث حامیان احمدینژاد و منتقدانش از دو جریان اصلاحطلبی و اصولگرایی، تجربه منحصربهفردی بود که نشان داد خطوط قرمز میان آنها اگرچه در مواردی پررنگ و آهنین است اما در مواردی نیز همپوشانیهایی دارند که دور از انتظار بهنظر میرسد.
به گزارش آرمان، در ادامه بخشهایی در مناظره محمدعلی ابطحی فعال سیاسی اصلاحطلب، حسینا...کرم فعال سیاسی اصولگرا و بهمن شریفزاده حامی احمدینژاد آمده است.
آقای ا...کرم معتقدند که علت رویکرد بچههای دفاع مقدس به آقایان احمدینژاد و موسوی، وجه عدالت خواهی آنها بوده که در آن مشترک است. آقای شریفزاده شما این مشابهت را قبول دارید؟
شریفزاده: منطق مناظره، منطق مقابله نیست. من برای مقابله به اینجا نیامدهام. منطق مناظره، رقابت هم نیست. من برای رقابت هم نیامدهام. بهنظر من منطق مناظره، منطقه همافزایی است و من برای آموختن آمدهام. فقط به مخالف احترام نمیگذارم، بلکه مخالف را دوست دارم؛ چون باعث افزوده شدن به من میشود.
ا...کرم: اینها را به احمدینژاد هم میگفتی!
شریفزاده: من معتقدم که اگر همه مثل من فکر کنند، چیزی بر من افزوده نمیشود و قدمی جلو نمیرویم. برای همین هم اصراری هم ندارم که آقایان ا...کرم و ابطحی مثل من بهاری شوند! بلکه دوست دارم ایشان (ا...کرم) همیشه انقلابی و ایشان (ابطحی) هم همیشه اصلاحطلب بماند.
ا...کرم: من شما را بهاری نامیدم؟ از نظر من شما یک برادر عزیز مسلمان معتقد انقلابی هستید.
ابطحی: دوستان آقای احمدینژاد به «بهاری» معروفاند دیگر! عنوان تشکیلاتشان است. مثل شما (ا...کرم) که «حزبا...» را مصادره کردید برای خودتان.
ا...کرم: من مصادره کردم؟ حزبا... مال شما اصلا! من با موتور به اینجا آمدم اما تو با ماشین آمدی! حزبا...؛ یعنی سادهزیستی. من شهر ری زندگی میکنم تو کجا زندگی میکنی؟
شریفزاده: در مورد آقای احمدینژاد که وقتی وارد ساختار قدرت شد، تنازعات خیلی زیاد شد.
ابطحی: قبول کنید که شما یک عقبهای دارید و افراد را از عقبهشان نمیتوان جدا کرد. شما براساس آن عقبهای که دارید اینجا هستید. ایراد من به اعتراضهای الان آقای احمدینژاد نیست. من در همان چارچوب اعتراضات ایشان با مصادیقی که مطرح میکند، میخواهم با شما حرف بزنم. ایشان (شریفزاده) میگوید که بهشدت نگران آسیبهایی است که به مردم وارد میشود. آقای ا...کرم هم از عدالت او میگوید. در حالی که این مشکلات در جامعه ما قبلا هم وجود داشته و او هم رئیسجمهور بوده است. اما در دوره ایشان (آقای احمدینژاد) ماجرای کهریزک با آن عظمت اتفاق افتاد و سیستم قضائی آن را بررسی کرد. اما ما یک کلمه هم از او چیزی در اینباره نشنیدیم. اگر او عدالتخواه و درپی مشکلات مردم است، خب؛ چرا کلمهای درباره آن حرف نزد؟ اگر عدالتخواهی مبنا است، من این دم خروس را نمیتوانم باور کنم! اگر ایشان عدالتخواه بودند، باید درباره کهریزک حداقل یک بیانیه میدادند.
شریفزاده: میخواهید نام ببرم که کدام یک از اصولگرایان صراحتا از احمدینژاد خواستند که از نامزدی در انتخابات انصراف دهد؟ میگفتند ما فقط میخواستیم که تو در دور اول باشی، ولی حالا که با استقبال روبهرو شدی، انصراف بده! چرا میگویید حزباللهیها حامی او بودند؟ چرا نمیگویید مردم حمایتش کردند؟
ابطحی: چون اتفاقا مردم نبودند!
شریفزاده: چرا نمیگویید آقای احمدینژاد گفت بگذارید کسی خارج از جناحها هم در معرض انتخاب قرار بگیرد؟
ابطحی: احمدینژاد سال 84 هیچکدام از این حرفها را نزد؛ سال 84 او فقط روی دوش حزبا... بود؛ شما دارید 10 سال بعد را به سال 84 ربط میدهید.
شریفزاده: اتفاقا احمدینژاد سال 84 این حرفها را زد.
ابطحی: احمدینژاد سال 84 هیچیک از این حرفها را نزد و سال 84 فقط بهعنوان نماینده جریان افراطی و حزباللهی کشور آمد روی دور. شما شاید آن زمان را یادتان رفته!
شریفزاده: من صحبتهای آن روز آقای احمدینژاد را هنوز به یاد دارم که میگفت آقایان اجازه بدهید یک آدم معمولی از متن جامعه که نه از این جناح است و نه از آن جناح نیز به انتخابات راه پیدا کند و خود را در معرض انتخاب بگذارد.
ابطحی: ما که نشنیدیم!
شریفزاده: شما این را میدانید که آن زمان اصولگرایان به جد از احمدینژاد میخواستند که به انتخابات نیاید؟ اول درخواست کردند که بیاید، اما بعدا گفتند انصراف دهید! میخواهید نام ببرم و بگویم چه کسانی صراحتا میخواستند احمدینژاد انصراف دهد؟ چون مثلا آقای هاشمی هست و آقای قالیباف هست و...
اجازه بدهید من دانهدانه میگویم؛ آقای احمدینژاد را متهم کردند به پوپولیست و اصلاحطلبان تا توانستند از این واژه استفاده کردند. اما او واقعا به آزادی بیان معتقد بود که این حرفها را به او میزدند، شما ببینید در زمان آقای احمدینژاد چقدر فضا و حق حرف زدن و انتقاد وجود داشت.
او امروز هم میگوید «اجازه بدهید مردم حرف بزنند». پس او تغییر نکرده است. چه کسی میگوید آقای احمدینژاد تغییر کرده است؟ آن موقع هم او همه ماشینهای نهاد ریاستجمهوری را تغییر داد و امروز هم میگوید چرا فوری ماشینهای نهاد باید عوض شود؟ آن هم با چنان ضربتی که انگار این درد جامعه بوده است. فوری حقوقهای 5 الی 6میلیونی تا مرز 20میلیون افزایش پیدا کرد و حقوق 7میلیونی رئیسجمهور تا 30میلیون افزایش یافت؛ آیا مهمترین تصمیمات کشور این چیزها بود؟ فوری باید استخر نهاد ریاستجمهوری چنین و چنان شود و میلیاردها برای آن خرج شود؟ اشرافیت که در مردم بیچاره به وجود نمیآید. اشرافیت اقتصادی بنا بر تجملگرایی به وجود میآید.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.