- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
اکنون 'در آستانه ٤٠ سالگى انقلاب' زمان انتخاب است: یا رومی روم یا زنگی زنگ!
اکنون انقلاب در چهل سالگی خودش در مسیری سخت و سرنوشت ساز قرار گرفته و حالا زمانی است که باید تصمیم بگیریم که هدفمان چیست و به دنبال چه هستیم؟ ما باید یکی از دو راه را انتخاب کنیم یا به سراغ آرمان ها رفته و با مقاومت عزت خود را مقدم داریم یا اینکه به هر نحوی شده با نظام بین الملل به تعامل و همکاری برسیم.
نواندیش- پرهام غنی: اکنون انقلاب در چهل سالگی خودش در مسیری سخت و سرنوشت ساز قرار گرفته و حالا زمانی است که باید تصمیم بگیریم که هدفمان در حوزه سیاست خارجی چیست و به دنبال چه هستیم؟
بعد از خروج آمریکا از برجام و همانطور که مقام معظم رهبری به درستی فرمودند بر همگان روشن شد که مشکل آمریکا با ایران مساله هسته ای و یا هیچ موضوع مصداقی دیگر مثل برنامه موشکی، حقوق بشر یا مانند این ها نیست.
ایالات متحده بارها در جهت گیری سیاست خارجی خود نشان داده که قدرت گیری و نفوذ هیچ کشوری در منطقه خلیج فارس را برنمی تابد و حتی اگر متحدین خودش نیز پا را از گلیم فراتر گذارند و به دنبال هژمونی منطقه ای حرکت کنند، ترمز آن ها را خواهد کشید چنان که در مثال های بی شماری این اقدام را صورت داده است.
صحبت های دیروز وزیر امور خارجه آمریکا نیز به صراحت بر مشکل ساختاری ایالات متحده با ایران صحه گذاشت و به وضوح اختلاف نظرهای اصلی را روشن کرد. او علی رغم تمام صحبت های متوهمانه و ادعاهای بی اساسی که مطرح نمود یک جمله کلیدی را بیان کرد که مضمون اصلی آن این بود: با مسیر فعلی ایران به رشد و توسعه اقتصادی نمی رسد، یا تسلیم شوید یا اینکه وضع همین است!
جمهوری اسلامی ایران همواره از ابتدای انقلاب تا امروز با گفتمان انقلابی به دنبال به چالش کشیدن نظم موجود و بر هم زدن هژمونی آمریکا حداقل در منطقه غرب آسیا بوده است به طوری که امروز ایالات متحده حس می کند، نفوذ ایران در کشورهای مختلف منطقه بیش از هر زمان دیگری منافع این کشور را تهدید می کند.
اما امروز با گذشت قریب به 40 سال از انقلاب اسلامی بخش عمده تمرکز و انرژی ما در مقابله با آمریکا و رژیم صهیونیستی گذشته به طوری که اساسا دشمنی با این دو به جزء جداناپذیر از هویت جمهوری اسلامی تبدیل شده است. شرایط به گونه ای پیش رفته که امروز اینگونه تصور می شود که اگر ما با آمریکا در منطقه مقابله نکنیم، بنیاد انقلاب از ریشه افکنده شده است.
تمامی کشورها در حوزه سیاست خارجی اهداف مشخصی از قبیل تامین امنیت، دستیابی به رفاه و توسعه اقتصادی، کسب پرستیژ، توسعه فرهنگی و مسائلی مانند این را دنبال می کنند. ما نیز از آنجا که تحت عنوان یک کشور شناخته می شویم طبیعی است که باید به دنبال اهدافی این چنینی باشیم مضاف بر اینکه ما در کنار این اهداف آرمان های اسلامی را نیز دنبال کرده و به دنبال نفی سلطه از تمامی مستضعفان جهان هستیم.
در این نوشته قصد ارائه نسخه و اینکه چه تصمیمی باید گرفته شود نیست و تنها دو گزینه موجود که به نظر پیش روی ما است بررسی شده است. اکنون به خوبی بر همگان روشن شده که آمریکا و غرب از ما چه می خواهد و اساسا مشکل بر سر چیست. ما باید یک بار برای همیشه بنشینیم و بررسی کنیم که چرا در سیاست خارجی خود فاقد قدرت ائتلاف سازی حتی با شرکای نزدیک خودمان مثل روسیه هستیم.
چرا امروز ما حتی با کشوری مثل روسیه که دارای همکاری های راهبردی هستیم نیز در مواردی اختلاف نظر داشته و هدف نهایی مان با یکدیگر در تضاد قرار می گیرد. بنابراین یک بار برای همیشه تکلیف خودمان را روشن کنیم.
نخبگان ابزاری ما باید تصمیم بگیرند که کشور قرار است به کدام سو برود اگر هدف ما نابودی اسرائیل و جنگ با این کشور و یا نابودی آمریکا است فارغ از شدنی بودن یا نبودن آن باید صراحتا اعلام شود و مردم در جریان قرار بگیرند.
دوست داشته باشیم یا نه نظام بین الملل ویژگی های خاص خود را دارا است و سلطه و زورگویی آمریکا در این حوزه نیز بر همگان واضح و مبرهن است. حال نکته مهم این است که آیا ما ظرفیت و توانایی مقابله با آمریکا در تمامی حوزه ها را داریم یا خیر؟ اگر داریم که خوب حرفی نیست ولی اگر نداریم تکلیف چیست؟
اگر ما واقعا به دنبال چنین هدفی هستیم خوب دستیابی به چنین چیزی مقتضیات خاص خود را می طلبد و اساسا پیامدهای مخصوص خود را هم دارد. اگر این مهم را رسالت خود می دانیم خوب بسم الله این را به مردم اعلام کنیم و به آن ها بگوییم که هزینه این مقاومت ممکن است شرایط سخت تری را به آن ها تحمیل کند. سپس کمربندها را بسته و پیامدهای آن را که حتی ممکن است به قیمت جنگی بزرگ باشد، بپذیریم.
اما راه دوم که بعضا طی چند سال اخیر همواره دولت سعی در پیگیری آن داشته و مدام دم زده بحث توسعه اقتصادی، سرمایه گذاری خارجی و مسائلی مانند این بوده است. اکنون باید این واقعیت را بپذیریم که پیگیری همزمان این دو هدف ممکن نیست چنان که طی تمام این سال ها شدنی نبوده است.
دشمنی و جنگ با آمریکا و اسرائیل چنان انرژی از ما می گیرد که عملا پیگیری هر هدف دیگری را غیر ممکن می سازد. امروز به قول وزیر امور خارجه آمریکا ما باید یکی از دو راه را انتخاب کنیم یا به سراغ آرمان ها رفته و عزت خود را مقدم داریم یا اینکه به هر نحوی شده با نظام بین الملل به تعامل و همکاری برسیم.
به هر روی آنچه مسلم است دنبال کردن همزمان هر دو رویکرد به هیچ عنوان عملی نیست، به قول معروف یا رومی روم یا زنگی زنگ! پس حالا زمان انتخاب است که آیا همین مسیر را با تمام سختی هایش یعنی تحریم، فشار اقتصادی و حتی جنگ پیش برویم یا اینکه به دنبال راهی دیگر باشیم.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.