- خلاصه بازی اینتر میلان 5 - هلاس ورونا 0 ؛ تورام دبل کرد (فیلم)
- صحبتهای دردسرساز پیروانی برای پرسپولیس
- خبر بد برای استقلال؛ ستاره بازی با پاختاکور را از دست داد
- تصمیم سرمربی استقلال درخصوص جذب جوئل کوجو و مسعود جمعه مشخص شد
- ژوائو موقعیت آل کثیر در پرسپولیس را به خطر انداخت
- قدرت نمایی تانک بختیاری در مسکو/ پیروزی تیم ملی کشتی فرنگی ایران مقابل روسیه
- خطونشان گلر جدید استقلال برای حسینی و خالدآبادی با سیو دیدنی ! (عکس)
"پرسپولیس"؛ ستاد بزرگداشت رفقای نیمه راه/"استقلال" هم !
رسول بهروش در همشهرى ورزشى نوشت: سوت پايان بازي با الجزيره به صدا در ميآيد، صادق محرمي روي دوش همبازيانش دور افتخار ميزند و در ميان تشويق كركننده تماشاگران با پرسپوليس خداحافظي ميكند. اگر يك هوادار خارجي فوتبال آن روز در استاديوم آزادي حاضر بود و اين صحنه را ميديد، لابد گمان ميكرد آنكه شماره دوي سرخها را به تن كرده سالها براي اين تيم توپ زده، افتخارات فراواني به ثبت رسانده و حالا مجبور شده راهي تيمي ديگر شود. يا نه؛ ممكن بود تصور كند او بازيكن جواني است كه از يك باشگاه بزرگ اروپايي پيشنهاد دريافت كرده و قصد دارد با ترانسفر به آنجا، هم پيشرفت كند و هم سود مالي هنگفتي به باشگاهش برساند. صادق محرمي اما هيچكدام از اينها نيست. او بازيكن گمنامي بود كه از يك تيم سقوط كرده به پرسپوليس آمد، در اين تيم به شهرت رسيد و درست وسط محروميت باشگاه از جذب بازيكن، بدون اينكه سرمربي حتي يك بازيكن جانشين براي او داشته باشد و باز بدون اينكه حتي يك ريال سود به باشگاه برساند از اين تيم جدا شد. بيگمان فقط در ايران ممكن است براي وداع با چنين بازيكني، بساط اشك و آه راه بيندازند و هواداران براي او در فضاي مجازي پستهاي احساسي بنويسند. عجيب است؛ پرسپوليس يك دستيار كروات آورد تا عصاي دست سرمربي شود، اما خود آقاي دستيار وسط راه ول كرد و رفت و يك بازيكن جوان تيم را هم به ليگ درجه سه كشور خودش ترانسفر كرد، اما حالا در ايران از هر دو به نيكي ياد ميشود!
احتمالا بهانه تجليل هواداران از محرمي اين است كه او براي پيشرفت رفته؛ هرچند قبل از صادق آخرين بازيكن 22سالهاي كه براي پيشرفت به ديناموزاگرب رفت، علي كريمي سپاهان بود كه يك سال بعد با دست خالي و افت كيفي به اصفهان بازگشت. اگرچه در همين شرايط هم ميشد از محرمي انتظار داشت شش ماه ديگر در تيم بماند و بعد از پايان محروميت باشگاه برود، اما هوادار ايراني آنقدر از جايگاه مطالبهگر خودش غافل است كه حتي تصور طرح چنين درخواستي از بازيكن جوان تيم هم در مخيلهاش نميگنجد. پرسپوليس حالا كمكم دارد تبديل ميشود به ستاد بزرگداشت رفقاي نيمهراه؛ از محرمي بگيريد كه با ثبت آمار خيرهكننده يك پاس گل طي دو سال(!) روي كول همبازيانش جدا شد تا سروش رفيعي كه رسما از پرسپوليس به عنوان پمپ بنزين استفاده كرد؛ بازيكني كه به خاطر فقط شش ماه بازي در اين تيم، پيراهن شماره هفت علي پروين را از بايگاني خارج كرد و زماني از اين تيم جدا شد كه سرخپوشان در جمع هشت تيم برتر آسيا نياز حياتي به او داشتند. حتي بازيكن سر به زيري مثل احمد نوراللهي هم پاداش قال گذاشتن پرسپوليس در ميانه راه و پيوستن به رقيب اصلي كورس قهرماني را با بستن بازوبند كاپيتاني و وداع هفتاد هزار نفري گرفت تا يادمان بيايد در فوتبال ايران از زمين به آسمان ميبارد. باز هر كدام از اينها دنبال هدفي رفتند كه لااقل براي خودشان موجه بود؛ از سوداي پيشرفت فني تا كسب ثروت و كارت پايان خدمت. اين وسط اما هيچكس نفهميد چرا مهدي طارمي از پرسپوليس رفت و چطور در بازگشت برايش تونل افتخار زدند؟ همان شازده پسري كه همين حالا هم پرسپوليس هر چه ميكشد از همان رفت و برگشت اوست!
مساله ويرانگر، ضعف فرهنگ هواداري و سطح توقع پايين طرفداران فوتبال در ايران است. دردناك است كه هوادار ايراني درك نميكند امثال سروش و صادق و محرمي، سر سفره علاقه او به فوتبال نشستهاند و اگر هواداري در كار نباشد، آنها هم وجود خارجي نخواهند داشت. در اروپا حتي قديسوارههايي مثل مسي و رونالدو هم اگر يك گام بر خلاف مسير منافع باشگاه بردارند نقرهداغ خواهند شد. در ايران اما روياي بخش زيادي از هواداران ما، انداختن يك عكس سلفي با آقاي ستاره است؛ همان ستارهاي كه اگر فقط لطف كند و توي گوش سرمربي نزند، انگار همه واحدهاي تعصب و حرفهايگري را از نگاه ما پاس كرده! بدبختانه اين ويروس، فقط در جان پرسپوليس نيفتاده؛ چه اينكه در استقلال هم دو كاپيتان اول تيم يعني خسرو حيدري و مهدي رحمتي هر كدام در يك مقطع باشگاه را ول كردند و رفتند، اما موقع بازگشت محبوبتر شدند. آنجا البته اسطوره دستنيافتني تيم فرهاد مجيدي است كه ركورد جهاني ول كردن و رفتن در نيمهراه را شكسته و هر بار كه چنين كاري انجام داده، قلبهاي بيشتري را تسخير كرده است! بيخيال؛ ايران انگار بهشت جماعت فوتباليست است؛ دستمزدهاي ميلياردي، معافيت مالياتي، تمرينات آبكي، رقابتهاي حداقلي و البته هواداراني كه از كمترين سطح توقع هم بيبهرهاند و مجسمهات را از سنگ فراموشكاري ميتراشند.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.