- مالک جدید استقلال تکلیف «علی خطیر» را روشن کرد / نفس راحت هواداران!
- نظر پیشکسوت استقلالی شدهِ پرسپولیس، تغییر کرد!
- ترکیب احتمالی پرسپولیس مقابل آلومینیوم (تصویر)
- رونمایی از نخستین بمب نقل و انتقالات استقلال برای فصل بعد
- پاسخ رد به درخواست تمدید قرارداد در پرسپولیس
- ستاره ملی پوش پرسپولیس لیگ را از دست داد
- فریدون زندی و خاطره منشوری از لخت شدن یک ملیپوش در رختکن تیم ملی ایران!
- 5 بازیکن داخلی و خارجی در فهرست سرمربی پرسپولیس
- سکوت همسر سابق مهدی قایدی با یک استوری شکست
- مهمترین خواسته هواداران استقلال از مالک جدید + تصویر
اینکه فوتبال همه جای دنیا حرفهای شده است، لزوما به معنی از دست دادن و بیاعتبارگشتن وفاداریهای سنتی نیست. هنوز هم مفاهیمی چون تعصب و عرق پیراهن ارزشمندند. همین امسال در فوتبال اروپا، چند بازیکن از تیمهایشان خداحافظی کردند که سمبل وفاداری به باشگاه بودند. بوفون پس از نزدیک به 17 سال وفاداری به یووه کنار رفت. مورد بوفون به ما و همه بازیکنان فوتبال نشان میدهد که فوتبال چیزی است فراتر از محاسبه سود و زیانها. بوفون سال 2006 با ایتالیا قهرمان جهان شد. بهترین دروازهبان وقت بود، کسی که بهراحتی میتوانست با بالاترین مبالغ راهی تیمهای دیگر شود، اما بلافاصله پس از پایان جام جهانی با یووه در سری ب ایتالیا شرکت کرد. یووه بهخاطر مساله کالچوپولی به دسته پایینتر سقوط کرده بود و با منفی 6 امتیاز باید در سری ب بازی میکرد. ادامه داستان را که میدانیم، بازگشت با یووه به سریآ، سالها قهرمان شدن و سالها بازوبند کاپیتانی را بستن. موارد اینچنینی کم نیست. در همان فوتبال ایتالیا، توتی که از بهترینهای عصرش بود، سالها بازی در تیمی مثل رم که معمولا شانس چندانی برای افتخارآفرینی در سطح قاره را ندارد برگزید و شد نماد یک شهر، آن هم در حالی که همیشه پیشنهاداتی اغواکننده داشت. دیگرانی هم هستند که از این منطق تبعیت نمیکنند و پول برایشان مهم است. غرض تنها اشاره به این است که فوتبال حرفهای لزوما به از بین رفتن تعصب و مفاهیم اینچنینی نینجامیده است. اتفاقا تعهد کاری و جنگیدن برای تیم را در بسیاری موارد افزایش داده است.
کمی مقایسه کنیم با فوتبالیستهای وطنی. به صورت مشخصتر ماجراهای اخیر پرسپولیس. تیم از دو پنجره نقل و انتقالاتی محروم است. بهخودی خود هم کمبود بازیکن دارد و باید در چند جبهه بجنگد. حالا در این میان، بازیکنانش یکبهیک آهنگ عزیمت سر دادهاند. آن هم نه لزوما به پیشنهاداتی به لحاظ مالی خیلی بهتر. در شرایطی که پرسپولیس مشخصا با کمبود بازیکن مواجه است و بازیکن هم نمیتواند بگیرد، ابتدا صادق محرمی رفت که چهره شدن و اساسا تمام فوتبالش را مدیون پرسپولیس است. بعد هم محسن مسلمان و فرشاد احمدزاده. معلوم نیست مسلمان چه کرده است که برانکوی معمولا منعطف به هیچ وجه حاضر نیست گذشت کند.
فرشاد احمدزاده که زمانی هواداران خودی را برای فحاشی به حریفان تهییج میکرد امروز دلیل رفتنش را توهینهای هواداران عنوان میکند. آن کسانی که در این سالها دائم بر طبل تعصب کوبیدند و فضای مجازی را به قرق خود در آوردند حالا در آزمون وفاداری مردود شدند. با آن کرکریهای بچهگانه و لوسشان که خود بخشی بود از آلودگی فضای فوتبال در ایران. میگویند کمال کامیابینیا، نفر سوم این مجموعه پرحاشیه هم میخواهد برود. این اتفاقات در تاریخ باشگاه ماندگار میشوند، در حافظه هواداری که گاهی خوب سره را از ناسره تشخیص نمیدهد و آنهایی را که هیاهوی بیشتری دارند بیشتر دوست دارد. سال سخت پرسپولیس با رفتن این بزرگواران سختتر میشود. تنها یک چیز میتواند باشگاه را در بلند شدن مجدد یاری دهد: ایستادگی هواداران پای تیم و بهخصوص سرمربی.
لینک کپی شد
نظر شما