- دیدار مولوی عبدالحمید با پزشکیان انتقادبرانگیز شد
- سرقت مبالغ کمک به لبنان توسط طلبه ای بنام شمقدری صحت دارد!؟
- مراسم تشییع حجت الاسلام شوشتری وزیر دادگستری هاشمی و خاتمی (عکس)
- ارشدترین شخصیت نظامی حزب الله ترور شد: محمد ابوحیدر کیست؟
- فرماندار بندرانزلی بخاطر این حرف عزل شد
- حکم قصاص برای همسر معاون شهردار تهران و همدستش
- آخرین اخبار از وضعیت اعتراضات معلمان به گزینش / ملاکهای ارزیابی: شرکت در نماز جمعه، راهپیمایی ها، داشتن دوستان مناسب و…
- حسن روحانی: آقای خاتمی را زیر بالم گرفتم و او را بردم به بالا، به آسمان!
عقلانيت از دست رفته امريكا / دكتر مهدي ذاكريان
دانشيار دانشكده حقوق و علوم سياسى دانشگاه علوم و تحقيقات در اعتماد نوشت:
خروج امريكا از شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد دو علت اصلي دارد كه يكي عمومي و ديگري تاريخي است كه به سياستهاي استثنا گرايانه امريكا نسبت به حقوق بشرباز ميگردد. كل نظام سياسي امريكا چه دموكرات و چه جمهوريخواه، بر اين باورند كه حقوق بشر امريكايي برتر از ساير مناطق جهان است بنابراين آنها استثنا هستند و بايد از قوانين جهاني حقوق بشر مستثني شوند، از همين رو امريكاييها آن را سياست استثناگرايي ناميدهاند. بنابراين از گذشته امريكاييها در مواجهه با معاهدات حقوق بشري سازمان ملل خود را فراتر ميدانستند و به بسياري از قواعد بينالمللي حقوق بشر نميپيوستند. به عنوان مثال پيمان نامه حقوق مدني و سياسي را ايران زودتر از دولت امريكا تصويب كرد. ايران در دهه 70 آن را به تصويب رساند درصورتي كه امريكا اين پيمان نامه را در دهه 90 ميلادي تصويب كرد. حتي برخي معاهدات بينالمللي هستند كه تعداد كشورهايي كه آن را تصويب كردند از تعداد اعضاي سازمان ملل متحد بيشتر است. ولي امريكاييها آن را تصويب نكردند كه در اين زمينه ميتوان به كنوانسيون حقوق كودك اشاره كرد. اين سياست سنتي امريكا است كه بر پايه اصل استثناگرايي شكل گرفته است. علت دوم به مسائل سياسي وتاريخي باز ميگردد كه نهاد قبلي متولي حقوق بشر در سازمان ملل كميسيون حقوق بشر بود. اين نهاد در سال 1946 تاسيس شد و رييس آن نيز خانم النا روزولت همسر رييسجمهور امريكا بود و از همان سال شكافي ميان امريكا با ساير كشورها در مباحث حقوق بشري همواره وجود داشت كه مربوط به تفاوت بلوك شرق و غرب بود. بلوك شرق معتقدند بودند كه حقوق بشر به معني حق مسكن، كار، اعتصاب، نان و بهداشت بود و در اين زمينه قطعنامههايي شكل ميگرفت كه خلاف خواست امريكا و بلوك غرب بود.
در اين كميسيون هم كشورهايي عضو ميشدند كه به ادعاي امريكاييها ناقض حقوق بشر بودند ولي از حق اظهارنظر و حق راي در خصوص وضعيت حقوق بشر ساير كشورها برخوردار بودند. از جمله آن امريكاييها به عضويت كوبا در كميسيون حقوق بشر اعتراض داشتند. حتي در دورهاي امريكاييها براي عضويت در كميسيون حقوق بشر نيز راي نياوردند كه اين موضوع براي امريكا گران تمام شد. از همين رو در سال 2006شوراي حقوق بشر تاسيس شد و شرط عضويت در آن عدم پروندههاي حقوق بشري بود. بنابراين اكنون كشورهايي عضو هستند كه يا حداقل استانداردها را در اختيار دارند يا اينكه پروندهاي مفتوح در اين زمينه ندارند. حتي پس از آنكه اين شورا با 47 عضو تاسيس شد نيز ايالات متحده در ابتدا موافق آن نبود. اما به هرحال تشكيل شورا به تصويب سازمان ملل رسيد و كار خود را انجام ميدهد. ولي امريكاييها در همين شورا كه در آن عضو شدند مخالف برخي قطعنامهها بودند. اكثر تاكيد آنها روي قطعنامههايي بود كه در خصوص اسراييل است. شوراي حقوق بشر هرساله قطعنامههايي تصويب ميكند كه مربوط به نقض حقوق بشر در سرزمينهاي اشغالي، استمرار حضور نظاميان رژيم اسراييل در سرزمينهاي اشغالي و همچنين نقض حقوق بينالملل بشردوستانه توسط اسراييل است كه ايالات متحده بهشدت با آن مخالف است.
در حوادث اخير نيز شوراي حقوق بشر به آن واكنش نشان داد. در ماجراي غزه، به دليل نقض حقوق بشر اين شورا گزارشهاي تندي را ارايه داد. همچنين در جنگ 21روز غزه نيز يك گزارشگر ويژه توسط اين شورا منصوب شد و در آنجا هرچند گزارشگري يهودي بود، اعلام كرد كه رژيم اسراييل دست به جنايت جنگي زده است و از شوراي حقوق بشر خواست تا پرونده اسراييل به ديوان كيفري بينالمللي ارجاع داده شود. اين موضوع به مجمع عمومي ارجاع داده شد و مجمع نيز آن را به شوراي امنيت سپرد ولي در شوراي امنيت امريكا جلوي آن را گرفت. بنابراين ميتوان گفت كه امريكا با حقوق بشر بينالمللي زاويه دارد. امريكاييها علاقهمند هستند كه از منظر سياسي حقوق بشر مورد توجه قرار نگيرد. آنها معتقدند كه برخورد با اسراييل سياسي است و برخي كشورها به دليل مسائل سياسي اسراييل را محكوم ميكنند و از سوي ديگر برخي كشورها مانند كنگو در اين شورا پذيرفته ميشوند كه مورد تاييد امريكا نيست. اما هردو رويكرد امريكا در زمينه حقوق بشر درست نيست.
در بخش اول اينكه بايد همه كشورها به استانداردهاي جهاني حقوق بشر پايبند باشند، نه استانداردهاي ملي؛ البته هركشوري ميتواند به صورت فردي استانداردهايي داشته باشد، اما نبايد مغاير با استانداردهاي بينالمللي باشد. امريكاييها معتقدند كه استانداردهاي بالاتري دارند از همين رو اين سياست استثنا گرايانه مورد قبول نيست و يك نوع سياست استعمارگرايانه است. اما استدلال دوم آنها نيز اشتباه است. هرچند امريكاييها معتقدند كميسيون و شورا سياسي هستند، بلكه برعكس امريكاييها بيشتر سياسي عمل ميكنند. البته نميتوان گفت كه كميسيون و شورا سياسي نبوده است ولي خواسته امريكا وضعيت را بد و بدتر ميكند. چرا كه امريكا اكنون با كشورهاي ناقض حقوق بشر متحد است و به آنها هيچ تذكري نميدهد بلكه از دوستهاي قديمي است. اكنون شاهد اتحاد و ائتلاف امريكا و عربستان بود. رفتارهاي عربستان با كدام قاعده حقوق بشري قابل فهم و درك است. هماكنون عربستان سعودي در يمن جنايت انجام ميدهد. كودك، زن، مرد و پير و جوان در يك مراسم عروسي نيز مورد هدف جنگندههاي سعودي قرار ميگيرند. در داخل عربستان نيز حكمرانان آن سر ودست قطع ميكنند و اصلاحاتي كه مدعي انجام آن است كودكانه است و به هيچ عنوان بنيادي نبوده است.
در اينجا نيز بايد يك اشارهاي داشته باشم، كه واقعا تاسفآور است برخي در ايران پيشرفتهاي خوب حقوق بشري در مسائل زنان ايراني صورت گرفته است را با اقدامات محمدبن سلمان در عربستان مقايسه كنند. در كشور اقدامات بنيادي صورت گرفته است و تلاش ميشود تا زنان در مناسب مهم دولتي قرار گيرند و حضور موثر داشته باشند. البته اينها كافي نيست ولي تحولي عمده در بحث حقوق زنان در منطقه صورت گرفته است در مقايسه با اقدامات محمدبن سلمان كه اجازه رانندگي و حضور زنان در ورزشگاه را داده است، قابل مقايسه نيست. ولي محمدبن سلمان دوست صميمي امريكا و شخص دونالد ترامپ است. ديگر دولتهاي اقتدارگرا نيز همين شرايط را با امريكا دارند. حتي رژيم اسراييل هم اعتراضات مدني مردم غزه را با گلوله جنگي پاسخ ميدهد. گزارشهاي سازمان ملل نشان ميدهد كه اسراييل در حال انجام جنايت جنگي است. و امريكاييها دلخور هستند كه شوراي حقوق بشر دست به اقدامات ضد اسراييلي ميزند. از همين رو فكر ميكنم كه دولت قبلي امريكا با وجود مخالفت با اقدامات اين شورا مطلع بودند كه خروج از اين شورا به انزواي آنها ميانجامد اما ترامپ سرمست از رقابتهاي انتخاباتي است و انديشه جاي خود را به اقدامات هيجاني و پوپوليسم داده است. اينها اقدامات پوپوليستي است كه چند مورد آن را طي يك سال گذشته شاهد بوديم كه از جمله آن ميتوان به خروج از توافقنامه آب و هوايي و خروج از برجام اشاره كرد. به عبارتي ديگر بيخردي هيات حاكمه جديد امريكا با خروج از شوراي حقوق بشر كامل شد.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.