- اتفاقی که اظهارنظر جدید ترامپ درباره ایران را متوقف کرد!
- کنایه های علم الهدی به حسن روحانی و تذکر به پزشکیان
- تسنیم: ولی محمد شه بخش کشته شد + عکس / شهادت اسحاق مختاری در عملیات
- پزشکیان: ارتش ایران خواب دشمنان را آشفته کرد
- پاسخ مهم رهبر انقلاب به وزیر دفاع سعودی
- صداوسیما فیلم شهید ستاری را هم سانسور کرد! / این سکانس فیلتر شد
- پزشکیان: ایران و عربستان میتوانند الگویی برای همکاریهای منطقهای باشند
- رهبر انقلاب پس از دریافت پیام پادشاه عربستان: دو کشور میتوانند تکمیلکننده یکدیگر باشند
اندر احوالات گرانی ها و کمپین های اخیر: وقتی فاصله واقعیت و رویاهایت هر روز بیشتر می شود!
نخریدن چنان عادی شده است که نیازی به کمپین نیست زیرا مردم پولی برای پرداختن ندارند و یکی از دلایل کمبود کاغذ سیاه شدن دفتر بدهی های مردم به فروشگاه های مختلف است تا کمبود ارز برای واردات کاغذ یا توقف فعالیت کارخانه های تولید کاغذ.

نواندیش- سام سکوتی بداغ: مدتی بود دست به قلم نمی رفت چون هر آنچه که بر کاغذ می نشست چیزی جز انتقاد از عملکرد دولت در حوزه اقتصادی نبود و تیم اقتصادی دولت هم عضوی گیلانی دارد که انتقاد از ایشان چندان به مذاق هم استانی های ایشان و بویژه هم حزبی های ایشان خوش نمی آید!
خاطرم هست اولین جلسه ای که در مرکز استان گیلان تشکیل شد و صحبت از حمایت از دکتر حسن روحانی به میان آمد سخنران جلسه چنان تصویری از آینده ایران داد که برای لحظاتی تصورش روزهای قشنگ دولت اصلاحات را تداعی کرد و رویایی همچون ماه ها و سالهای پس از دوم خرداد ۷۶ را در بیداری برایم ترسیم کرد.
دولت اول دکتر حسن روحانی تشکیل شد و قول های ۱۰۰ روزه و یک ساله و وعده هایی از این دست ما را تا ۹۶ امیدوار نگه داشت تا پایان دولت اول که حامیان دکتر روحانی از چاهی صحبت می کردند و می کردیم که در عمق صد متری اش گرفتاریم و هر قدر هم که بالا کشیده می شویم بازهم تاریکی و سرما آزارمان می دهد، اگر چه شاید ۵۰ متری به بالا کشیده شده ایم ، اما همچنان تغییر محسوسی در احوال ما مردم ایجاد نشده است.
دولت دوم با وعده هایی به مراتب شیکتر و قشنگ تر تشکیل شد و فعالان سیاسی خصوصاً اصلاح طلبان این بار هم با بسیج توده ی مردم در اردوگاه حمایت از رئیس جمهور مستقر قرار گرفتند و به امید روزهای بهتر مردم را به حضور در پای صندوق های رای دعوت کردند، وعده ها این بار در کنار چرخش چرخ زندگی که در دولت اول شاه بیت کمپین انتخاباتی بود ، استفاده از بانوان به عنوان نیمی از بدنه فعال اجتماعی ،سیاسی در دولت بود که منحصر به یکی دو معاونت نه چندان موثر و عدم استفاده از اقلیت هایی شد که اگر چرخش به سمت رقیب داشتند حسن روحانی هرگز آرای لازم برای پاستوری شدن نمی آورد.
امروز گرانی چنان بر زندگی مردم محیط شده است که دیگر دل و دماغی برای دیدن محیط اطراف محل زندگی خودشان هم ندارند تا اینکه مسافرت خارج از کشور داشته باشند که به قول رئیس دفتر رئیس جمهور ارز بیشتری خرج کنند!
نخریدن چنان عادی شده است که نیازی به کمپین نیست زیرا مردم پولی برای پرداختن ندارند و یکی از دلایل کمبود کاغذ سیاه شدن دفتر بدهی های مردم به فروشگاه های مختلف است تا کمبود ارز برای واردات کاغذ یا توقف فعالیت کارخانه های تولید کاغذ.
امروز چقدر سخت است مرثیه نوشتن برای وعده هایی که باور کردیم و آرزوهایی که در سر داشتیم و چنین فاصله ی بزرگی میان آنچه که ترسیم کرده بودند و آنچه که تجربه می کنیم حتی نوشتن را هم سخت کرده است.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.