- انتقاد عباس عبدی از قالیباف و نمایندگان مجلس: سیاست را به ابتذال کشانده اید
- آقای قالیباف! آن روز که دوستان گرامی از دیوار این سفارت بالا می رفتند و آن یکی را آتش می زدند کجا بودید؟
- در سالگرد کاپیتولاسیون، در مجلس و در دفاع از روسیه علیه ظریف و روحانی نطق کردند و شعار مرگ سر دادند!
- یادش رفته در مقابل فساد ۳ میلیارد دلاری رفقایش، سرشان را مثل کبک زیر برف کرده بودند!
- داف و ناف را چه کسی به خیابان آورد؟
- درباره موتورسواری خانم چادری (عکس)
- سردار نقدی از معاونت سپاه پاسداران کنار رفت
- واکنش علی احمدنیا به ادعای خضریان درباره حقوق ۲۰۰ میلیونی
- تحلیل سعید نورمحمدی و جواد شرفخانی از سخنان خاتمی درباره «مردم» و «موشک»
- سوال زیدآبادی از آقای قالیباف: آیا بهدرخواست روسها از روحانی و ظریف انتقاد کردی!؟
اندر احوالات گرانی ها و کمپین های اخیر: وقتی فاصله واقعیت و رویاهایت هر روز بیشتر می شود!
نخریدن چنان عادی شده است که نیازی به کمپین نیست زیرا مردم پولی برای پرداختن ندارند و یکی از دلایل کمبود کاغذ سیاه شدن دفتر بدهی های مردم به فروشگاه های مختلف است تا کمبود ارز برای واردات کاغذ یا توقف فعالیت کارخانه های تولید کاغذ.

نواندیش- سام سکوتی بداغ: مدتی بود دست به قلم نمی رفت چون هر آنچه که بر کاغذ می نشست چیزی جز انتقاد از عملکرد دولت در حوزه اقتصادی نبود و تیم اقتصادی دولت هم عضوی گیلانی دارد که انتقاد از ایشان چندان به مذاق هم استانی های ایشان و بویژه هم حزبی های ایشان خوش نمی آید!
خاطرم هست اولین جلسه ای که در مرکز استان گیلان تشکیل شد و صحبت از حمایت از دکتر حسن روحانی به میان آمد سخنران جلسه چنان تصویری از آینده ایران داد که برای لحظاتی تصورش روزهای قشنگ دولت اصلاحات را تداعی کرد و رویایی همچون ماه ها و سالهای پس از دوم خرداد ۷۶ را در بیداری برایم ترسیم کرد.
دولت اول دکتر حسن روحانی تشکیل شد و قول های ۱۰۰ روزه و یک ساله و وعده هایی از این دست ما را تا ۹۶ امیدوار نگه داشت تا پایان دولت اول که حامیان دکتر روحانی از چاهی صحبت می کردند و می کردیم که در عمق صد متری اش گرفتاریم و هر قدر هم که بالا کشیده می شویم بازهم تاریکی و سرما آزارمان می دهد، اگر چه شاید ۵۰ متری به بالا کشیده شده ایم ، اما همچنان تغییر محسوسی در احوال ما مردم ایجاد نشده است.
دولت دوم با وعده هایی به مراتب شیکتر و قشنگ تر تشکیل شد و فعالان سیاسی خصوصاً اصلاح طلبان این بار هم با بسیج توده ی مردم در اردوگاه حمایت از رئیس جمهور مستقر قرار گرفتند و به امید روزهای بهتر مردم را به حضور در پای صندوق های رای دعوت کردند، وعده ها این بار در کنار چرخش چرخ زندگی که در دولت اول شاه بیت کمپین انتخاباتی بود ، استفاده از بانوان به عنوان نیمی از بدنه فعال اجتماعی ،سیاسی در دولت بود که منحصر به یکی دو معاونت نه چندان موثر و عدم استفاده از اقلیت هایی شد که اگر چرخش به سمت رقیب داشتند حسن روحانی هرگز آرای لازم برای پاستوری شدن نمی آورد.
امروز گرانی چنان بر زندگی مردم محیط شده است که دیگر دل و دماغی برای دیدن محیط اطراف محل زندگی خودشان هم ندارند تا اینکه مسافرت خارج از کشور داشته باشند که به قول رئیس دفتر رئیس جمهور ارز بیشتری خرج کنند!
نخریدن چنان عادی شده است که نیازی به کمپین نیست زیرا مردم پولی برای پرداختن ندارند و یکی از دلایل کمبود کاغذ سیاه شدن دفتر بدهی های مردم به فروشگاه های مختلف است تا کمبود ارز برای واردات کاغذ یا توقف فعالیت کارخانه های تولید کاغذ.
امروز چقدر سخت است مرثیه نوشتن برای وعده هایی که باور کردیم و آرزوهایی که در سر داشتیم و چنین فاصله ی بزرگی میان آنچه که ترسیم کرده بودند و آنچه که تجربه می کنیم حتی نوشتن را هم سخت کرده است.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.
