- عذرخواهی تلویزیون بهخاطر پخش یک صحنه مستهجن
- محمد جولانی در کنار همسرش لطیفه دروبی در کاخ ریاست جمهوری (عکس)
- تصمیم سه کشور عربی در صورت حمله آمریکا به ایران
- دروغ سیزده یا دروغ اول آوریل چگونه مرسوم شد؟!
- آمریکا: ترامپ حاضر به دستیابی به توافق با ایران است اما اگر…
- علی لاریجانی: اگر حمله کنید ایران را به سمت بمب سوق داده اید
- ترامپ دوباره ایران را تهدید کرد
- گرينلند به محور مقاومت پیوست
- رقصِ هیجان انگیز سفیر عربستان در کنسرت امید حاجیلی! (ویدئو)
- نامه پزشکیان جعلی است
تفاوت روسیه 'پوتین' و امریکای 'ترامپ' در برابر ایران!
مرور تاریخ روابط بین الملل از جنگ های پلوپونزی میان آتن و اسپارت در پانصد سال پیش از میلاد حضرت مسیح تاکنون نشان میدهد که مهم ترین اصل مدنظر در پیروزی کشورها نسبت به یکدیگر قدرت بیشترست و هر کشوری که قدرت بیشتری داشته باشد به تبع آن موفقیتهای بیشتری را نیز در جنگ و منازعه کسب خواهد کرد

نواندیش- اکبر مختاری: مرور تاریخ روابط بین الملل از جنگ های پلوپونزی میان آتن و اسپارت در پانصد سال پیش از میلاد حضرت مسیح تاکنون نشان میدهد که مهم ترین اصل مدنظر در پیروزی کشورها نسبت به یکدیگر قدرت بیشترست و هر کشوری که قدرت بیشتری داشته باشد به تبع آن موفقیتهای بیشتری را نیز در جنگ و منازعه کسب خواهد کرد.
در مکتب واقع گرایی بوضوح از اهمیت دو اصل بقا و خودیاری یاد شده است.
در واقع تمامی کشورها میکوشند خود را حفظ کنند و قدرت خود را افزون سازند و برای پیش برد اهداف نیز نباید آنچنان به دیگران وابسته باشند بلکه باید با بیشینه سازی قدرت خویش وابستگی خود را کاهش و در برابر استقلال خود را افزون سازند.
ایران بعنوان کشوری با ژئوپلیتیک استثنایی در منطقه ای پراشوب نه میتواند سیاست "انزواگرایی" را برگزیند نه میتواند وابسته باشد چراکه با تغییر روندها میان قدرتهای بزرگ ممکنست آسیب بیند.
با انقلاب اسلامی سال 57 و افزایش تنش میان ایران و آمریکا بخصوص پس از قطع روابط دو کشور پس از اشغال سفارت ایالات متحده این نگاه در برخی کنشگران سیاسی ایران پدید امد که آمریکا دشمن همیشگی ایرانست و در برابر هر کشوری که در تعارض با امریکا هست میتواند دوست ما باشد.
چنین دیدگاهی زمینه اعتماد بیشتر به شوروی سابق و سپس روسیه امروزی را افرید.
اگر در روابط ایران و امریکا غور کنیم در می یابیم که حتی امریکای متحد ایران در پیش از انقلاب نیز گاه ایران را از برخی مزایا محروم ساخت طوریکه بعنوان مثال فن اوری ذوب اهن را به ایران نداد و ایران در یک بازی میان دو ابرقدرت آنزمان فن اوری ذوب اهن و پدید اوردن کارخانه ذوب آهن در اصفهان را از شوروی سابق گرفت.
پس از انقلاب نیز با وجود نزدیکی بیشتر ایران به شرق به رهبری روسیه بخصوص روسیه پوتین بارها منافع ایران از سوی روسها با وجود متحد بودن مورد توجه قرار نگرفت تاجاییکه روسها نه تنها هیچ قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه ایران را وتو نکردند بلکه حتی از رای ممتنع نیز امتناع ورزیدند.
همچنین در برابر سهم بالای ایران از دریای خزر هیچ گاه روسها نه تنها قدم مثبتی برای بهبود و حل موضوع برنداشته اند بلکه در چارچوب منافع ملی خویش کوشیده اند که از منافع ایران از منابع نفتی و گازی دریای خزر بکاهند.
ودر اخرین مورد قابل ذکر میتوان به مناقشه اخیر در اوپک برای حفظ سقف تولید نفتی اوپک اشاره کرد جاییکه روسها با آگاهی از تحریم های نفتی ایران در ماههای آتی،بهمراه عربستان کوشیدند که کاهش صادرات نفت ایران در صورت تحریم نفتی را جبران کنند.
وقت آن رسیده است که بخوبی دریابیم که واژگانی چون "بدعهدی" یا"تعهد" در ساختار آنارشیک نظام بین الملل جایگاهی ندارد و در چنین ساختاری تمام دولتها میکوشند تا به بیشینه سازی و افزایش منافع ملی خویش از طریق افزایش قدرت خویش پردازند.
حال در چنین فضایی شاید نتوان تفاوت معناداری میان امریکای ترامپ و روسیه پوتین قائل شد جاییکه یک طرف برجام را مغایر منافع ملی امریکا میداند و از آن یکطرفه خارج میشود تا جاییکه، دیگری در عین حمایت از برجام،با دفاع از سیاست افزایش تولید اوپک به گونه ای دیگر به منبع اصلی درامدسازی کشور ایران علی رغم ادعای اتحاد آسیب میزند.
لینک کپی شد
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰

نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.