- اطلاعیه سرکنسولگری ایران خصوص ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان ایرانی دانشگاه فدرال کازان روسیه
- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
سخنی با "براندازان": این بار ایران را هدف گرفته اند نه نظام را!
بعد از تهدید های اخیر ترامپ و نشست پمپئو با گروهی از ایرانیان در آمریکا بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی نتوانستند خوشحالی خود را پنهان کنند و در هر گوشه کناری مدام بدون هیچ استدلالی صحبت از براندازی نظام می کنند.
نواندیش- پرهام غنی: بعد از تهدید های اخیر ترامپ و نشست پمپئو با گروهی از ایرانیان در آمریکا بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی نتوانستند خوشحالی خود را پنهان کنند و در هر گوشه کناری مدام صحبت از براندازی نظام می کنند.
اما داستان از جایی شروع می شود که وقتی از آن ها بپرسی که خوب بالفرض مثال که همین امروز نظام جمهوری اسلامی رفت حالا برنامه شما چیست؟ چه کسی را برای ادامه راه در نظر دارید؟ آنگاه هیچ جواب قانع کننده ای دریافت نمی کنی.
به عنوان مثال وقتی پای بحث های شبکه هایی مثل من و تو می نشینیم و استدلال های آنان را می شنویم تازه می توان به عمق فاجعه و اینکه چه کسانی در خارج به صرف زدن یک کروات خودشان را اپوزوسیون می نامند، پی برد. افرادی که بدون داشتن سواد آکادمیک در حوزه علم سیاست خودشان را صاحب نظر دانسته و بعضا با نظراتشان باعث حیرت می گردند.
جالب اینکه وقتی هم کوچکترین اعتراضی می شنوند خودشان و طرفداران دیدگاه هایشان چنان با الفاظی عجیب و غریب از خجالتتان در می آیند که تازه متوجه می شوید مشکلات امروز و دیروز این کشور نه نظام های سیاسی که ضعف ساختاری و عدم نهادینه شدن مولفه های اخلاقی دموکراسی است.
همه ی ما مدام هر جا که می نشینیم دم از دموکراسی، مبارزه با فساد و الا ماشاالله از این مفاهیم دهن پرکن می زنیم در حالی که بسیاری به هیچ کدام از ساده ترین پیش شرط های آن تعلق خاطری نشان نمی دهیم. خود این خارج نشینان که مدام دم از نبود آزادی بیان می زنند چطور نمی توانند یک نظر مخالف خود را گوش دهند و سریع فرد مقابل را با انواع عناوین متهم می نمایند؟
در این که امروز کشور با مسائل و مشکلات بسیاری رو به رو است شکی نیست و اتفاقا نباید تصور کرد که اگر ما دوستدار نظام و کشوریم باید به کل منکر همه این مشکلات شویم، بلکه بر عکس باید سعی کنیم این کاستی ها را عیان کرده و در راستای حل آن ها گام برداریم.
اما بسیاری از مشکلات امروز ما مسائلی ساختاری است که قدمتی به طول تاریخ دارد و با تغییر حاکمیت های سیاسی نیز هیچ گشایشی در آن ها حاصل نشده و نمی شود. خود اینان که دم از تغییر سیستم می زنند آیا تا به حال فکر کردند که چرا برخی از مشکلات هنوز با وجود گذشت این همه سال و تغییرات سیاسی پا برجاست؟
پاسخ به این سوال در یک کلام نهفته است و آن عدم تغییر فرهنگ سیاسی و رفتاری ما است و مادامی که تغییری در این فرهنگ جمعی ایجاد نشود تغییرات نه تنها هیچ مشکلی را حل نمی کند بلکه تنها باعث درجا زدن و عقب رفتن بیشتر مملکت می شود.
حاکمان نه از دل کوه بیرون آمدند و نه از آسمان به زمین افتادند بلکه در درون همین جوامع پرورش یافتند. همه ما که امروز از مشکلات گله و شکایت می کنیم آیا مطمئنیم که هر کداممان در وظیفه ای که بر عهده داریم پبه نحو احسنت ایفای نقش می نماییم؟ تا زمانی که حس مسئولیت پذیری و از خودگذشتگی در ما به وجود نیاید و فرهنگ حاکم تغییری نکند جا به جایی اشخاص هیچ گره ای از کار باز نمی کند.
متاسفانه طی سالیان گذشته بسیاری سعی کرده اند میان منافع نظام و کشور انشقاق ایجاد کنند تا اینکه گویی امروز جمهوری اسلامی جدا از ایران است، در کنار این مسائل بسیاری از مطالب غیر واقعی نیز از روی کینه ورزی بیان شده که طرح آن ها هیچ کمکی به کشور نمی کند.
امروز به جرات می توان گفت که نه هدف آمریکا، نه روسیه و نه هیچ کشور دیگری در عرصه نظام بین الملل کمک به ما و یا تامین منافعمان نیست بنابر این این دوستان باید بدانند دست به دامان ترامپ شدن نه تنها هیچ سودی برای منافع ملی ایران ندارد بلکه می تواند لطمات جبران ناپذیری بر کشور وارد سازد.
ایالات متحده و قدرت های بزرگ همواره خواستار ایرانی ضعیف بودند و این هدف قدمتی تاریخی دارد، در این بین باید به هوش بود که این بار دیگر آمریکا ایران را نشانه رفته و مشکلش نه جمهوری اسلامی که اصل ایران است.
آمریکا سال ها است به دنبال تغییر ژئوپلتیك خاورمیانه بوده و این بار کمر به تجزیه ایران و از بین بردن تمامیت ارضی کشور بسته است. بنابراین هرگونه تغییر و زیر سوال بردن حاکمیت تنها کشور را رو به فروپاشی ای جدی می برد، اتفاقی که اگر رخ دهد دیگر ایرانی باقی نخواهد ماند که آقایان اپوزوسیون بخواهند از این نمد کلاهی برای خود ببافند.
بنابر این فارغ از هر تفکری هر آن کس که دل در گرو نام ایران دارد باید به جای مطرح کردن صحبت های غیر معقول مثل براندازی تلاش کند تا مشکلات کشور حل شود. البته وظیفه حاکمیت نیز در این بین بسیار مهم است. نخبگان ابزاری کشور نیز باید به اجماع برسند و تعارضات موجود را چه در عرصه داخلی و چه خارجی حل کنند.
به عنوان مثال ما در حوزه سیاست خارجی باید ابتدا و قبل از هرچیز درباره منافع ملی به اجماع برسیم و سپس سعی داشته باشیم برای فعال تر شدن دیپلماسی مان برخی از تعارضات موجود را حل کنیم. درباره رابطه با آمریکا نیز با همه دشمنی های این کشور با ما باید دیر یا زود به تصمیماتی سرنوشت ساز دست بزنیم چرا که این کلاف پیچیده نمی تواند تا ابد ادامه یابد بلکه بالاخره باید در جایی قطع گردد.
آنچه مسلم است باید بدانیم که در عرصه روابط بین الملل ارتباط داشتن با کشورها لزوما به معنای پذیرش سیاست های آنان یا از دست رفتن استقلال نیست. گاهی دشمنی ورزیدن اتفاقا بیش از همه به نفع دشمن است و او از این تعارض در جهت منافع خود استفاده می کند، اتفاقی که شاید در خیلی از موارد در رابطه ایران و آمریکا رخ داده است.
ماهیت آنارشیک نظام بین الملل باعث شده که کشورها تنها در راستای دستیابی به منافع ملی خود عمل کنند و به نوعی به هیچ کشوری اعتماد نکنند. ما نیز باید تا جای ممکن و در چارچوب قانون اساسی سعی کنیم برای دستیابی به آرمان هایمان نخست موقعیت خود را در این فضا بهبود ببخشیم چرا که کشوری همیشه محصور و تحت فشار که تنها دغدغه امنیت دارد نمی تواند در راستای آرمان هایش و دفاع از مستضعفین جهان گام بردارد.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.