- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
- یک ایرانی همکار ایلان ماسک شد؛ محمودرضا بانکی کیست!؟
علی(ع)، پادشاهی که پادشاهی نکرد
امروزه نگاه مدرن به حكومت در این عبارت خلاصه می شود كه دغدغه فلسفه جدید این نیست كه چه كسانی حكومت كنند، این است كه چگونه حكومت كنند و نهج البلاغه نیز از چگونه حكومت كردن سخن می گوید، نه این كه چه كسانی حكومت كنند.
نواندیش- رضا امیری: همواره در اعیاد و مناسبت ها فرصتی می شود تا به سیره بزرگان خود مراجعه کرده و ببینبم که امروز به عنوان یک حکومت اسلامی چقدر با آن بزرگان فرصت داریم.
یکی از این مناسبت ها همین عید غدیر خم است که به ما فرصتی می دهد تا حداقل شیوه حکومت داری مولای متقیان را نگاهی بیاندازیم و ببینیم که امروز کجای کار ایستاده ایم.نویسندگان غیرمسلمان و غیرعرب بسیاری درباره شخصیت و اندیشه های والای امام علی(ع) سخن سرایی كرده و شگفتی های آن را ستوده اندو تفاسیر گران بهای نهج البلاغه نیز می تواند نقبی به معانی نغز و عمیق این كتاب گرانسنگ باشد. آنچه در این گفتار كوتاه در مقام بیانش هستیم، این است كه نهج البلاغه فصل مبسوطی در باب آيین حكومت داری دارد و بیش از آن كه موعظه ای برای عوام بر فراز منابر باشد، دستورالعملی برای زمامداران است.
امروزه نگاه مدرن به حكومت در این عبارت خلاصه می شود كه دغدغه فلسفه جدید این نیست كه چه كسانی حكومت كنند، این است كه چگونه حكومت كنند و نهج البلاغه نیز از چگونه حكومت كردن سخن می گوید، نه این كه چه كسانی حكومت كنند.
پیامبر (ص) و علی (ع) همواره (فی غیر موطن) فرموده اند:
«هرگز امتی پاك و آراسته نگردد كه در آن امت، ناتوانان نتوانند بدون لكنت زبان و نگرانی با قدرتمندان، سخن خویش را بگویند و حق خود را بگیرند.»
«فانّی سمعتُ رسول الله (ص) یقول فی غیر موطن: لن تقدس امه لایؤخذ للضعیف فیها حَقَّهُ من القوی غیرُ متتعتع»(امام علی)
به همین دلیل است كه امام در فرمان حكومتی خویش به مالك اشتر می فرماید:
«در برابر مردمی كه نیازها و مطالباتی دارند، با فروتنی بنشین و نگهبانان و حامیان و اعوان و دربانان و ماموران امنیتی را بازدار، تا مردم بتوانند بدون لكنت زبان (بدون ترس و گرفتگی و نگرانی) سخن خویش را بگویند.»
« تُعقد عَنهم جُندك و اعوانك من احراسك و شُرطِك حتیُ یُكلمَِّكَ متكلمُهُم غَیِرَ مُتعتع »
بنابراین وظیفه زمامداران است كه اعوان و احراس خویش را از ایذاي افراد به خاطر چنین سخنان و نوشته هایی باز دارند و وظیفه شهروندان است كه بدون لكنت سخن بگویند. چه فقط باید خداوند را حاكم دید و جز او نه كس را شناخت نه در خور ترس دانست. این وظیفه ای است كه اولیای دین بر ما نهاده اند. امام علی خطاب به مردم می گوید:
« با من آن گونه كه با جباران سخن می گویند، سخن مگویید، القاب پرطنطنه برایم به كار نبرید، آن ملاحظه كاری ها و موافقت های مصلحتی كه در برابر مستبدان اظهار می دارند در برابر من اظهار مدارید، با من به سبك سازش كاری معاشرت نكنید، گمان مبرید اگر بحق سخنی به من گفته شود، بر من سنگین می آید و یا از كسی بخواهم مرا تجلیل و تعظیم كند كه هر كس شنیدن سخن حق یا عرضه شدن عدالت بر او ناخوش باشد و سنگین آید، عمل به حق و عدالت برای او سنگین تر است؛ پس از سخن حق یا نظر عادلانه خودداری نكنید.» (ترجمه از شهید مطهری است)
«فلاتكلمونی بما تكلم به الجبابره و لاتتحفظوا منّی بما یتحفظ عند اهل البادره ولا تخالطونی بالمصانعه و لاتظنوا بی استثقالاً فی حق قیل لی ولا التماس اعظام لنفسی فانه مَن استثقل الحق این یقال له او العدل یعرض علیه كان العمل بهما اثقل علیه فلاتكفوا عن مقاله بحق اَو مشورت بعدل»
بدون شك، علی (ع) می دانست كه مردم آنچه را از منظر خویش حق و عدل می دانند، بر او عرضه می دارند، چه خطا كنند، چه به درستی تشخیص داده باشند و نمی توان پس از عرضه كردن سخن به آن ها گفت هر چه را كه من نمی پسندم، یا حق و عدل نمی دانم نباید بر زبان جاری كنند؛ زیرا امام علی(ع) درباره خود نیز می فرماید: «فانی لستُ فی نفسی بفوق ان اُخطی»
• جباریت وكالت زمامداران
بنابر آنچه آن امام همام بر ما نهاده است، ما موظفیم نه چنان كه با جباران سخن می گویند یا لكنت و یا تملق و بیم سخن بگوییم؛ زیرا زمامداران نیز افرادی هستند چون خود ما كه به وسیله ما شهروندان بر اداره امور گمارده شده اند.
امام علی به كار بردن الفاظ پرطمطراق را درباره خویش منع كرده و آن را بر نمی تابد. اگر امام علی مردم را دعوت می كند كه آزادانه آنچه را حق می دانند، بیان كنند و او را مورد انتقاد قرار دهند، به دلیل این است كه (او كه از نظر شیعیان، امام معصوم و وصی پیامبر است) حقوق والی و مردم را دو طرفه می داند:
« خداوند برای من به موجب این كه ولی امر شما هستم ،حقی بر شما قرار داده است و برای شما نیز بر من همان اندازه حق است كه از من بر شما.»
« فقد جعل الله لی علیكم حقا به ولایه امركم و لكم علی من الحق مثل الذی لی علیكم »
و نیز به دلیل این است كه او به عنوان انسان كامل و امام اول شیعیان می گوید و معتقد است كه حكمرانان، مالك قدرت و مالك جامعه نیستند، آن ها فقط امانت دارانی هستند كه از سوی مردم برگزیده شده و باید پاسخگو باشند:
«كلكم راع و كلكم مسئول، فالامام راع و هُو مسئول»
و در جای دیگری می فرماید:
«و ان عملك لیس لك بطعمه و لكنه فی عنقك امانه» (نامه پنجم)
«مبادا پنداری حكومتی كه به تو سپرده شده است، یك شكار و طعمه است كه به چنگت افتاده، بلكه امانتی است كه برگردن تو گذاشته شده.»
امام علی حاكمان را اینچنین توصیف می كند:
«فانصفوا الناس من انفسكم و اصبر و لحوائجهم فانكم خزّان الرعیه و وكلاء الامه» (نامه ۵۱)
«به عدل و انصاف رفتار كنید، به مردم درباره خودتان حق بدهید، پرحوصله باشید و در برآوردن حاجات مردم تنگ حوصلگی نكنید كه شما گنجوران و خزانه داران مردم و نمایندگان [وكلای] ملت هستید.» (ترجمه شهید مطهری)
آیا ما تاكنون هیچ زمینه و تمهیدی فراهم ساخته ایم كه مردم بتوانند چنان كه امام علی(ع) خواسته است، آزادانه و بدون ترس و مجازات سخن بگویند؟ امام (ع) كه نفرموده است مردم به شرطی می توانند وی را مورد انتقاد قرار دهند كه در خلوت و نهان باشد. او از مردم در ملاءعام دعوت به اظهار حقایق و نظريات شان می كند و حتی بالاتر از آن، می گوید:
«ای مردم مرا بر شما حقی و شما را بر من حقی است. حقی كه شما بر من دارید نصیحت كردن من به شماست و... و حقی كه من بر شما دارم نصیحت كردن من در حضور و غیاب، در خلوت و جلوت و نهان و آشكار است.
«یا ایها الناس انّ لی علیكم حقا و لكم عَلَیَّ حَق فامّا حقكم علی فالنصیحه لكم و... وِ امّا حقی علیكم فالوفاء بالبیعهِ و النصیحهُ فی المشهد و المغیب»
این همه تاكید از آن روست كه حتی یوسف پیامبر نیز دون شأن نبوت نمی بیند كه بگوید:
«ما ابری نفسی ان النفس لاماره بالسوء الاما رحم ربی» (یوسف / ۵۳)
و اگر قول مشهور مفسران را بپذیریم كه این گفته یوسف است و پیامبر اسلام آن را بازگو می كند، می نگریم كه این سخن را به صورت كتابی مقدس در سراسر جهان نیز می پراكنند و وهن اولیا و انبیا نمی دانند!
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.