- آقای رئیسی شوخی خوبی نبود!
- عمده تخلفات واردات چای در زمان دولت رئیسی بوده/ توضیحات رییس قوه قضاییه: عمده تخلف مربوط به سال های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ است/ فساد چای از طریق پرونده نهادههای دامی کشف شد/ وزیر استعفا داد و قائم مقام وزیر برکنار شد
- روزنامه جمهوری اسلامی: دولت به جای سوزاندن ریشه فساد ۳.۷ میلیارد دلاری بدنبال نسبت دادن آن به دیگران است
- انقلابى ها در حالی برای تتلو بزرگداشت میگذاشتند که همزمان شجریان را در بستر بیماری در انزوا قرار داده بودند
- آیت الله ایازی: طراحی لباس عمل جراحی اسلامی در مقایسه با موضوعات مهمتر خنده آور است
- عکسی از حجاب دانشجویان دختر در نشست وزیر کشور
- کنایه مشاور روحانی به دولت رئیسی؛ قبلا این اسمش زمینه سازی برای نفوذ نبود؟
- جشن فارغالتحصیلی دانشجویان یمنی بر روی کشتی توقیف شده اسرائیلی (عکس)
- زلزله ۹ ریشتری ساسی مانکن به روایت زیدآبادی / این چه فرهنگی است یک ترانه میتواند ۴ ستون آن را به لرزه درآورد؟
- واکنش رئیس جمهور در جمع دانشجویان به پرونده «چای»
سال پیش روزنامه انگلیسی ایندیپندنت فاش کرد که فرانسه بیش از ۲۹۰ بمب هستهای دارد. آنها هم خط و نشان کشیده بودند برای دنیا؟ به همسایههایشان نگاه کنید: سوئیس، ایتالیا، اسپانیا، آلمان... درست در قلب جغرافیای امن واقع شدهاند اما نه فقط به موشک بلکه به بمب هستهای خودشان را مجهز کردهاند آن وقت ما در قلب خاورمیانه گل دستمان بگیریم و لبخند بزنیم به داعش و طالبان و ترکیه و خرس روس؟
احسان محمدی در عصر ایران نوشت: «مشکلات مثل صدها عنکبوت چندشآور از سر و کولمان بالا میروند. صبح که بیدار میشویم به جای این که مثل سیروان خسروی داد بزنیم «دوست دارم زندگی رووووو!» غرغر میکنیم که باز یک روز پر استرس دیگر شروع شد!
فردایمان معلوم نیست. فردا که سهل است، ۱۰ دقیقه دیگرمان هم معلوم نیست. گرانی، ناتوانی برای مدیریت مشکلات اقتصادی، نگرانی و استرس و ... قامت همهمان را درهم شکسته است. مدام به هم در خیابان و فضای مجازی پرخاش میکنیم. انگار درونمان برای تلخیها و واژههای دُرشت دیگر جا ندارد و باید برونریزی کنیم.
بیشتر آدمها وقتی در این شرایط قرار میگیرند به جای صبر، عجله میکنند، به جای شنیدن تحلیل، نظرشان را تحمیل میکنند، به جای امیدواری، ناامید میشوند... این اتفاقات طبیعی است. واکنشهای روحی به کنشهای مخرب بیرونی. برای همین مسائل را قاطی میکنیم. اولویتهای کشور را بر اساس علاقهمندیهای خودمان میچینیم و به قول جوانترها «قیمه را توی ماستا میریزیم!»
از دیروز موج عجیبی با عکس و کاریکاتور و توئیت و ... علیه موشک در ایران شکل گرفته است. با بروز مشکلات مثل تامین پوشک برای کودکان و نوار بهداشتی و... برخی حملههای تندی کردهاند که ما اصلاً به موشک نیاز نداریم و خندهدار است که موشک داریم اما پوشک نداریم و ... .
در عصرایران بر اساس همین نقدهای مردمی یادداشتی نوشتم اما به نظر میرسد موضوع از نقد گذر کرده و به انکار رسیده است.
نقل میکنند که در سالهای پیش از انقلاب، شهید بهشتی و همراهش در خیابان بودند که به یک چراغ قرمز رسیدند. شهید بهشتی ماشین را متوقف کرد. همراه او گفت:
- چرا توقف کردی؟ الان که نصف شب است و کسی نیست؟
شهید بهشتی پاسخ داد:
- ما با نظام مخالفیم. با نظم که مخالف نیستیم!
حتی اگر کسانی این حکایت را باور نکنند اما در نفس ماجرا خللی وارد نمیکند. با همان بیان میشود گفت: اگر با برخی تصمیمهای مدیران نظام مخالفیم با حقیقت که نباید مخالف باشیم. مشکلات اقتصادی را نمیتوان زیر فرش قایم کرد. با انشاءالله و ما شاء الله هم حل شدنی نیست، عزم کلانی میطلبد و نمی شود مدام از مردم خواست که با لبخند مقاومت کنند و حرف نزنند و دادشان به آسمان نرود!
مطالبه حق مردم است اما آنها که عامدانه پای موشک را به عنوان عامل اصلی این بحرانها وسط میکشند خیلی نگران مردم نیستند. میشود نقد کرد که چرا به همان اندازه که برای صنایع موشکی هزینه میکنید و دانش به خرج میدهید برای حل مشکلات اساسی مردم نمیکنید اما نمیتوان از اساس نیاز به موشک و تسلیحات دفاعی را انکار کرد و دست به تقابل زد.
کسانی خرده گرفتهاند که سیاستهای تهاجمی و تهدید دشمنان باعث شده که ایران تحت فشار قرار بگیرد وگرنه ما موشک میخواهیم چه کار؟ با گل و لبخند با دنیا برخورد کنید، آن وقت نیازی به موشک نیست و هزینهاش را صرف زیرساختهای زندگی کنید. در این که سیاستهای خارجی تنشزا همیشه هزینهزاست تردیدی نیست اما در خاورمیانه تا چه اندازه میشود لطیف و مهربان بود؟
یادمان رفته است داعش به عنوان دار و دسته اراذل و شرورهای چند کشور، اسرا را در قفس آتش میزدند؟ یادمان رفته به نام خدا آدمها را وارونه دارمیزدند؟ یادمان رفته قربانیان را زندهزنده غرق میکردند، برق فشار قوی به گردن آنها وصل می کردند؟ یادمان رفته طالبان بمب بار الاغ میکرد و در میان بازار منفجر میکرد؟ یادمان رفته ارتش عراق در جنگ با ما به زنان زخمی و شهید تجاوز کرد؟ یادمان رفته که در پاکستان گروههای انتحاری هر روز جنازه تولید میکنند؟ این همه حافظهمان را از دست دادهایم که یادمان رفته در کجای جهان واقع شدهایم؟ ما اینجاییم. اینجا، درست وسط خون، باروت، تجاوز، قساوت، کشتار به اسم خدا... .
سال پیش روزنامه انگلیسی ایندیپندنت فاش کرد که فرانسه بیش از ۲۹۰ بمب هستهای دارد. آنها هم خط و نشان کشیده بودند برای دنیا؟ به همسایههایشان نگاه کنید: سوئیس، ایتالیا، اسپانیا، آلمان... درست در قلب جغرافیای امن واقع شدهاند اما نه فقط به موشک بلکه به بمب هستهای خودشان را مجهز کردهاند آن وقت ما در قلب خاورمیانه گل دستمان بگیریم و لبخند بزنیم به داعش و طالبان و ترکیه و خرس روس؟
نقد کنیم. مطالبهگر باشیم. مسئولان و مدیران را به چالش بکشیم و وادارشان کنیم که پاسخگو باشند اما به جنگ حقیقت نرویم. بگوییم ایران در این نقطه تب کرده جغرافیا هم موشک میخواهد و هم نان. اولی امنیت را تامین کند و دومی زنده بودن را! عموم مردم این تفاوت را به خوبی میدانند. وقت آن است که مسئولان هم در این سخن عطار نیشابوری درنگ کنند.
عطار نیشابوری در مصیبتنامه می نویسد: اسم اعظم خدا «نان» است. پرسیدند چگونه؟ گفت: کدام اسم خدا را میشناسید که بدین سرعت درهای مسجد را باز کند و صدای مؤذن را در شهر بپراکند و مردم را به مسجد و محراب بیاورد؟ نبودید و ندیدید آن سال قحطی را در نیشابور که مسجدها لانۀ عنکبوتان شده بود؟
سائلی پرسید از آن شوریدهحال
گفت اگر نام مهین ذوالجلال
میشناسی بازگوی ای مرد نیک
گفت: نان است این بنتوان گفت لیک!
مرد گفتش احمقی و بیقرار
کی بود نام مهین، نان؟ شرمدار!
گفت در قحط نشابور ای عجب
میگذشتم گُرسَنه چل روز و شب
نه شنودم هیچجا بانگ نماز
نه دری بر هیچ مسجد بود باز
پس بدانستم که نان، نام خداست
مایۀ جمعیت و آرام ماست»
مخاطبان گرامی : به شما عزیزان پيشنهاد مى كنيم "مطالب پیشنهادی" زير را هم مطالعه كنيد:
نظر شما