- سرقت مبالغ کمک به لبنان توسط طلبه ای بنام شمقدری صحت دارد!؟
- مراسم تشییع حجت الاسلام شوشتری وزیر دادگستری هاشمی و خاتمی (عکس)
- ارشدترین شخصیت نظامی حزب الله ترور شد: محمد ابوحیدر کیست؟
- فرماندار بندرانزلی بخاطر این حرف عزل شد
- حکم قصاص برای همسر معاون شهردار تهران و همدستش
- آخرین اخبار از وضعیت اعتراضات معلمان به گزینش / ملاکهای ارزیابی: شرکت در نماز جمعه، راهپیمایی ها، داشتن دوستان مناسب و…
- حسن روحانی: آقای خاتمی را زیر بالم گرفتم و او را بردم به بالا، به آسمان!
ذاكريان طرح كرد: نقش اروپاییها در حل مناقشه
اما بنده کاملا معتقد هستم که در بلندمدت ایران از این بحران عبور خواهد کرد و آمریکاییها با درس نگرفتن از ۴۰ سال گذشته، شکست دیگری را در کارنامه خود ثبت خواهند کرد، چرا که در این مسیر، تنها و منزوی هستند و پافشاری بر تصمیم غلطشان، صرفا سبب بیاعتباری بیشتر آنها در دو سال باقی مانده از دولت ترامپ در سطح بینالملل خواهد شد. هرچند که ممکن است در این بین مردم ما نیز متحمل هزینههایی بشوند.
دکتر مهدی ذاکریان مدیر گروه روابط بینالملل دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت:
برای ارزیابی ادامه فشارهای آمریکا به ایران، باید از همان ابتدا آن را از دو منظر مختلف بررسی کرد، نخست از نظر سیاسی و دوم، اقتصادی. درخصوص مورد اول به وضوح مشاهده میشود که دولت آمریکا به تعبیری با در بسته روبهرو شده و عملا به جز کشورهای معدودی از جمله عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی، سایر کشورها از خروج آمریکا از برجام حمایت نکردهاند؛ تمامی این کشورها بر پایبندی ایران به تعهدات برجامی متفقالقول هستند و ۱۲ گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی را مهر تاییدی بر این مهم میدانند؛ بنابراین شاهدیم که ادعای آمریکاییها درخصوص عدم پایبندی ایران به روح و اصل برجام ادعایی کذب در سطح بینالملل دانسته میشود.
نقش اروپاییها در حل مناقشه
اما درخصوص مورد دوم که اساسا با تکیه بر دروغ آمریکاییها شکل گرفته و تحریمهایی را علیه کشورمان در پی داشته، باید گفت که متاسفانه آمریکاییها موفق عمل کردهاند. دلیل موفقیت آنها نیز دو علت اصلی دارد که عامل نخست، وحشت شرکتهای خارجی از مجازاتهای اقتصادی آمریکاست. به هرصورت هیچکدام از شرکتهایی که در ماههای گذشته از ایران خارج شدند به درخواست دولتشان دست به این اقدام نزدند، بلکه فشارهای بانکی و مالی آمریکا منجر به وقوع چنین مسالهای شد.
عامل دوم به مسائل داخلی ما نیز باز میگردد که این نیز خود ریشه در سه بخش مختلف دارد. اولین مورد را باید ضعف مدیریتی تصمیمگیران دانست که در رابطه با کنترل بازارهایی نظیر سکه، ارز، خودرو و معیشت مردم، آنگونه که شایسته مردممان بود نتوانستند درست عمل کنند. کافی است اخبار یک سال اخیر را نگاه بیندازید تا اوج این نابلدی را در هر کدام از این حوزههای اقتصادی مشاهده کنید، از رانتهای ایجاد شده در ارز گرفته تا اشتباه در تعیین تعرفه خودرو تا پیشفروش سکه، همگی نشان از یک نوع نابلدی مدیریتی دارد که هرکدام به طریقی منجر به تشدید اثر فشارهای اقتصادی شده است.
دومین نکته نیز به الگوهای رفتاری خودمان بازمیگردد. واقعا در شرایطی اینچنینی امثال من نوعی تا چه میزان به سکه، ماشین، ملک، مواد غذایی یا حتی دستمال کاغذی نیاز داریم؟ وقتی در پارکینگ یک ساختمان مشاهده میشود که تعداد عجیبی ماشین صفرکیلومتر از یک مدل خاص پارک شده، این دیگر ارتباطی به دشمنان و بیگانگان ندارد و در اینجا باید علامت سوال را در برابر کنش رفتاری خودمان قرار دهیم! درست است که قانون هیچ منعی برای آن وضع نکرده است اما اخلاق حکم میکند که از آب گلآلود ماهی نگیریم.
باندهایی که مقادیر بالایی سکه یا داراییهای دیگر خریداری کردهاند و فشار را به طبقه متوسط و پایین تحمیل میکنند در واقع خود را به بازوهای عملیاتی ترامپ برای اثرگذاری فشارها تبدیل کردهاند. دست به دست هم دادن موارد ذکر شده در بالا منجر به این شده که به رغم شکست فشارهای سیاسی آمریکا، فشارهای اقتصادی بتواند موفق شود و نمود آن را در سفره مردم مشاهده میکنیم.
در کنار مورد قبلی، سومین مساله به برخی هجومهای غیرطبیعی برای خرید یا برخی احتکارهای اجناس بازمیگردد که حقیقتا بخشی از آن احساس میشود خارج از روند عادی بازار صورت میگیرد و احتمالا منشا خارجی دارد تا از طریق دستاندازیهای صورت گرفته، اثرگذاری تحریمها را افزایش دهند.
اما در مجموع همانطور که گفته شد اختلافات پیش آمده بین آمریکا و ایران بازیگران دیگری نیز دارد که برای کاستن از فشارها به آنها احتیاج خواهیم داشت. بهعنوان مثال باید گفت که اروپا در این میدان سنگ تمام گذاشته و این کشورها عملا در برابر آمریکا ایستادهاند. آنها تمام تلاش خود را برای انجام وظایف مندرج در برجام انجام میدهند، اما اینکه آیا این تلاشها خسارت آمریکاییها به ایران را جبران میکند یا خیر باید گفت که پاسخ منفی است.
کشورهای اروپایی باید در کنار تلاشهای خود برای پایبندی به برجام، به فکر راهکارهایی برای جبران زیانهای وارده به ایران نیز باشند.
بزرگترین خسارتها در بازار پولی و مالی ایران وارد شده است که باعث شده شرکتها در نقل و انتقالات مالی خود با مشکلات جدی مواجه شوند. هرچند که گویا در مذاکرات بین طرف ایرانی و اروپایی، هردو به دنبال ایجاد سیستمی پایاپای هستند تا این دغدغه را رفع کنند؛ اما باید توجه داشت که اروپا تجربه مشابه اینچنینی نداشته است و در نظام اقتصاد جهانی که مبتنی بر سوئیفت و دلار است، احتمال اثربخش بودن این ساختار مستقل مالی ضعیف است.
مگر اینکه اروپاییها بهطور جدی قصد ایجاد بازاری موازی و قدرتمند در لندن یا پاریس داشته باشند تا بهعنوان رقیب وال استریت عمل کنند که این موضوع نیز به دلیل کمتر بودن توان اقتصادی اروپاییها در قیاس با آمریکا، بعید به نظر میرسد و شاید امید داشتن به اثر بخش بودن این وعده واهی باشد. با این حال تکرار میکنم که اروپاییها در حال حاضر تمام تلاش خود را انجام میدهند اما لزوما این تلاشها منجر به نتیجه نخواهد شد.
در این میان شاید تنها راه خروج از وضعیت فعلی، افزایش فشارهای سیاسی علیه آمریکا است تا با افزایش سطح مجادلات، شاهد صحبتهای جدیتر و علنیتر مقامات سیاسی اروپایی با دولت ترامپ باشیم.
به همین خاطر است که جمله کلیدی آقای روحانی در مصاحبه با خبرنگاران در نیویورک را باید صحیحترین راهحل خروج از این بحران بدانیم، اینکه هنوز هم دیر نشده و آمریکا میتواند به برجام بازگردد. آقای روحانی نگفتهاند که ما احتیاجی به آمریکا در برجام نداریم و میتوانیم خودمان این مشکل را حل کنیم، بلکه بیان کردند بهتر است آمریکا دوباره به این توافق رجوع کند.
فشارهای فعلی اروپاییها به آمریکا باید ادامه پیدا کند، کمااینکه نمونههایی از آن را در صحبتهای نخستوزیر هلند، سوئد، بریتانیا، رئیسجمهور فرانسه و بسیاری مقامات دیگر در سازمان ملل دیدیم و طرفهای اروپایی با زیر سوال بردن رفتار ترامپ، اصل را پایبندی تمامی طرفین به برجام عنوان داشتند. فراموش نکنیم که در ماه نوامبر، انتخابات در آمریکا برگزار خواهد شد و افزایش فشارهای بینالمللی بر آمریکا میتواند سبب ساز تجدید نظر دولت ترامپ شود.
از سویی نظر دیوان درباره شکایت ایران از آمریکا و صدور دستور موقت، چهارشنبه این هفته اعلام میشود و میتواند در صورت مثبت بودن که گمان من این است، برگ برندهای در دست ایران باشد.
اما بنده کاملا معتقد هستم که در بلندمدت ایران از این بحران عبور خواهد کرد و آمریکاییها با درس نگرفتن از ۴۰ سال گذشته، شکست دیگری را در کارنامه خود ثبت خواهند کرد، چرا که در این مسیر، تنها و منزوی هستند و پافشاری بر تصمیم غلطشان، صرفا سبب بیاعتباری بیشتر آنها در دو سال باقی مانده از دولت ترامپ در سطح بینالملل خواهد شد. هرچند که ممکن است در این بین مردم ما نیز متحمل هزینههایی بشوند.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.