- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
"کربلای 4" عملیات فریب یا فریب عملیاتی: روایتی از بحث برانگیز ترین عملیات دوران جنگ تحمیلی
بعد از کشف اجساد 175 شهید غواص بود که بعد از مدت ها عملیات کربلای 4 بر سر زبان ها افتاد و واکنش های متفاوتی هم به دنبال داشت، در ان زمان هم آقای محسن رضایی از این عملیات دفاع نمود و حتی آن را از افتخارت خود نامید.
نواندیش- رضا امیری: بعد از کشف اجساد 175 شهید غواص بود که بعد از مدت ها عملیات کربلای 4 بر سر زبان ها افتاد و واکنش های متفاوتی هم به دنبال داشت، در ان زمان هم آقای محسن رضایی از این عملیات دفاع نمود و حتی آن را از افتخارت خود نامید.
توئیتهایی روز گذشته محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران در دوران جنگ ایران و عراق درباره عملیات کربلای چهار اما دوباره موجی از واکنشهایی متفاوت و عمدتاً انتقادی در شبکههای اجتماعی را به راه انداخت. او این عملیات را «عملیات فریب» نامید ؛ عملياتى كه در آن جمع کثیری از مدافعین وطن به درجه شهادت نائل آمدند.
اما اکنون سوال اینجاست که آیا کربلای چهار، آن طور که محسن رضایی میگوید «عملیات فریب» بود یا عملیاتی مهم که قرار بود عملیات سرنوشتساز جنگ باشد؟ در این نوشته سعی می کنیم چند و چون این عملیات و اظهار نظرهای مختلف فرماندهان جنگ را بررسی کنیم به امید روزی که خود آقای محسن رضایی به جای توئیت های چند پهلو که موجب سردرگمی مردم و خانواده معظم شهدا می شود در مقابل افکار عمومی پاسخگو باشند.
اکبر هاشمی رفسنجانی، فرمانده عالی جنگ، و فرماندهان جنگ همواره در گفتوگوهای خود چنین عملیاتی را عملیات سرنوشتساز مینامیدند. هدف هم تصرف بصره یا قطع دسترسی عراق به خلیج فارس و صادرات نفت بود. به گونهای که عراق مجبور شود از موضع پایین وارد مذاکره شود و اهداف ما را بپذیرد. اهدافی که در پایینترین سطح آن پذیرش متجاوز بودن عراق و جبران خسارات حمله به ایران بود.
خبرگزاری ایسنا در بخشی از گفت و گویی که در سال ۹۴ با آیتالله هاشمی داشته است، درباره چگونگی اجرای عملیات کربلای ۴ و دلیل لو رفتن عملیات میپرسد که اظهارات آیتالله هاشمی به شرح زیر است:
طبعاً چون من فرمانده جنگ بودم، جمعبندی همه اطلاعات قبل و بعد از عملیات و در حین عملیات به من میرسید. یعنی من دایماً از اینها دعوت میکردم و مسایل را میپرسیدم. پس همه چیز را خوب میدانم. به همان سیاستی که در خیبر اعلام کرده بودیم که یک جای حساسی از عراق را بگیریم و بعد جنگ را تمام کنیم، عمل میکردیم. فرماندهان به ما گفتند که اگر میخواهید این کار را بکنید، مهلتی به ما بدهید، طرحی را تهیه میکنیم تا ابزار لازم آن را تهیه کنیم.آنها رفتند و عملیات را طراحی کردند. در آن زمان آن طرف فاو در دست ما بود. نظر من همان موقع، این بود که از ساحل خور عبدالله به امالقصر برویم؛ امالقصر، پایگاه دریایی عراق بود و کشتیهای جنگی و غیرجنگیشان که در آنجا بود از طریق کانالی به دریای خلیجفارس میرفتند. بنا بر این بود که ما به آنجا برویم. البته قبلا ًرفته بودیم، اما موفق نشده بودیم؛ چون در آنجا یک کارخانه نمک بود که نتوانستیم از آن عبور کنیم. این دفعه، بنا شد عملیاتی انجام دهیم که بتوانیم کاملاً عراق را از دریا، جدا کنیم؛ یعنی هدف اصلی من به عنوان فرمانده جنگ، این بود؛ اگر این کار انجام میشد، ما به هدفمان میرسیدیم و میگفتیم که الان قطعنامه را میپذیریم و شما هم بیایید حق و حقوق ما را بدهید تا آتش بس را بپذیریم.
عملیات خیلی حساس بود. گفتند ما این تعداد نیرو لازم داریم. ما چند ماه تبلیغات کردیم، جوانان جمع شدند و آموزش دیدند، با نهایت رازداری، همه چیز را در این طرف اروند آماده کردیم. نقشه چند فلش داشت، عملیات فریب داشتیم، عملیات پشتیبانی داشتیم و همه چیز، آماده بود. حتی وقتی میخواستم به جبهه بروم، احتیاط کردم و به خوزستان نرفتم. دو سه روز قبل از عملیات به بوشهر رفتم و به شکل کاملاً ناشناس، غروب شبی که قرار بود عملیات شود، زمینی به طرف خوزستان آمدم و از اهواز و سه راهی آبادان خرمشهر به سوی امیدیه رفتم که آقایان رحیم صفوی و دکتر روحانی با من بودند. شب را در پایگاه امیدیه ماندم. آنجا بود که خبر لو رفتن عملیات را شنیدم. آقای سنجقی را با یکی از محافظانم به منطقه فرستادم تا خبرهای جدیدتری را براساس مشاهدات بگیرم. برای ارتش و سپاه دو محور مشخص کردیم. باید دوباره از اروند عبور میکردیم؛ ما در فاو عبور کرده بودیم و این بار میخواستیم از پشت نیروهای عقب(جنوب بصره) وارد شویم. جایی را در نظر گرفته بودیم و آن نقطه حساسی بود که نزدیکترین راه (یک جزیره) عبور بود.
هاشمی رفسنجانی در ادامه درباره لو رفتن عملیات و مطلع شدن فرماندهان از این اتفاق نیز می گوید:
خیلی بحث کردیم، وقتی که رأی گرفتیم، دیدیم ۵۰ – ۵۰ است. یعنی اگر ۳۰ نفر در آنجا بودند، ۱۵ نفر با نظر اول و ۱۵ نفر دیگر با نظر دوم، موافق بودند. نهایتاً راهکار را در این دیدند که من و آقای رضایی، تصمیم بگیریم. آنها رفتند و ما راجع به موضوعات بحث کردیم. البته آنهایی هم که مخالف بودند، میگفتند که ما تابع فرماندهی هستیم و اگر شما فرماندهان، فرمان دهید، ما هم قبول میکنیم. بعد از بحث فراوان، به این نتیجه رسیدیم که باید عملیات را در یک فلش دیگر ادامه بدهیم. چون فلش اول، این بود که از آب عبور کنیم و به طرف امالقصر برویم. با این کار، عملاً بصره را دور میزدیم. فلش دیگر، شلمچه بود. یعنی از شلمچه تا تنومه و از آنجا هم، بصره را از دو طرف محاصره میکنیم. گفتیم که این شاخه شکست خورد، اما شاخه دیگر که در دست ارتش بود و قرار بر این بود که آنها عمل کنند، چون آنها شناساییهای خودشان را کرده بودند. من و آقای رضایی، تصمیم گرفتیم همین الان فلش دوم را عملیاتی کنیم و نگذاریم نیروها برگردند. به همین دلیل به گونهای خبر را اعلام کردیم که این یک عملیات فریب بود؛ یعنی اینگونه آن تبلیغات را خنثی کردیم و به گونهای در منطقه هور تحرک پیدا کردیم که عراق فکر کند عملیات اصلی را میخواهیم در آنجا، انجام دهیم. همان عملیات خیبر را که نیمه کار مانده بود، دوباره انجام دهیم و از آن طرف راه بصره را قطع کنیم.
این جملات خود از اهمیت این عملیات حکایت دارد و به نوعی این شائبه که از ابتدا نسبت به لو رفتن آن آگاهی وجود داشت را رد می کند.
به هر روی باید این واقعیت را قبول کرد که جنگ تلخی های خودش را دارد و اشتباهات رخ داده در آن نیز بخشی اجتناب ناپذیر از آن است بنابراین مطرح ساختن ادعای جدید تغییری در واقعیت ایجاد نمی کند. بهترین شخصی که امروز می تواند پاسخگوی افکار عمومی درباره این عملیات باشد خود شخص محسن رضایی است اگر به قول سردار «بهمن کارگر» رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس واقعا از صحبت های آقای رضایی سوء برداشت شده و ایشان منظوری غیر از آنچه همگان تصور می کنند داشتند باید در این باره توضیح داده شود و ایشان مردم را اقناع کنند که چرا با علم به لو رفتن عملیات چنین تصمیمی گرفته شد؟
در آن صورت قطع به یقین این ملت و خانواده معظم شهدا که فرزندان خود را نثار خاک پاک کشور و انقلاب نموده اند آن را خواهند پذیرفت، اما اظهار نظرهایی از این دست تنها نمکی بر زخم این عزیزان خواهد بود.
مخاطبان گرامی : به شما عزیزان پيشنهاد مى كنيم "مطالب پیشنهادی" زير را هم مطالعه كنيد:
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.