- دستگیری عامل زیرگرفتن عمدی یک روحانی در یزد
- منع هتلها و تالارها از برگزاری جشن در روز شهادت حاج قاسم / واکنش تند نرجس سلیمانی
- تکذیب حمله تروریستی به دادگستری زاهدان / برای صداوسیما پرونده قضایی تشکیل می شود!؟ + عکس
- وقتی چین از ادعای امارات درباره جزایر سه گانه حمایت می کند، چرا ایران به پکن نمی گوید حالا که امضا کردی هزینه اش را بده؟
- خبر معاون رییس جمهور از نجوه جبران کسری حقوق کارمندان و معلمان
- سپاه قرارداد ساخت مترو در ونزوئلا را لغو کرد
- حمله روزنامه انقلابی به ظریف: سیاستمداری مفلوک با سرنوشتی سیاه است!
- پیشنهاد اصلاحطلبان برای ترمیم حقوق کارگران، کارمندان و بازنشستگان / وفاق به باجدهی تبدیل شد
- فاطمیامین و ساداتینژاد باید خود را به زندان معرفی کنند
همراهی همسر رهبر انقلاب در مبارزات علیه رژیم پهلوی
صفحه ریحانه سایت KHAMENEI.IR در اینستاگرام درباره همراهی همسر رهبر معظم انقلاب در مبارزات ایشان علیه رژیم پهلوی نوشت: در بیان شرح مبارزات حضرت آیتالله خامنهای علیه رژیم ستمشاهی، کمتر به نقش همسر مکرمهی ایشان در آن دوران پرداخته شده است. ریحانه در روزهای دهه فجر، هر روز یک برش تاریخی از نقش خانم منصوره خجسته باقرزاده در مبارزات رهبر انقلاب منتشر میکند. منبع این تاریخنگاریها، کتاب "شرح اسم" است:
زندگی مشترک آقای خامنهای و خانم خجسته شروع شده بود. نخستین خانه این زوج، منزل شوهرخواهر سیدعلی خامنهای بود. دو اتاق از شیخ علی تهرانی اجاره کردند. «چند ماهی منزل خواهرم بودیم… آقا شیخ علی آقا... ماهی ۶۰-۵۰ تومان از ما اجاره میگرفت. البته دغدغهای نداشتم، چون او فشاری نمیآورد.» فردای روز تبعید امام، جلسهای در خانه آقای قمی برگزار شد، ولی در آن اتفاقی نیفتاد. به همسرش گفته بود که شاید از این نشست برنگردد، اما زندان رفتنها، دربهدریها و تعقیب و گریزها، انزوا، سکوت، تبعید و دیگر رخدادهای بعدی نشان داد که سنگینی سقف این زندگی مشترک روی ستونهای صبر و پایداری این زن قرار دارد؛ زنی که از خانوادهای دارا به همسری طلبهای ندار درآمده، و با حوادث زندگی با گشادهرویی برخورد میکند، مرد خانواده را در ادامه راهی که بدان ایمان داشت و پای میفشرد استوارتر کرد.
همسرم «هیچ وقت اظهار نگرانی و گلهمندی از دست من نکرده، حتی مشوق من در قضایای عدیدهای هم بوده [است.]مواقعی… بود که بعضی از افراد و گروههای مخفی از اشخاص مهم و سطح بالا منزل ما رفت و آمد میکردند. من البته به همسرم نمیگفتم که اینها کی هستند، اما او از نحوه رفت و آمد... میفهمید که اینها اشخاصی مهم و حساس هستند. از من سوال نمیکرد، مرا نمیخواست سوالپیچ کند... هیچگونه مخالفتی نداشت، بلکه کمک هم میکرد.» خانم خجسته میگوید: «دوران مشقتبار و امتحان الهی بود و من خودم را برای تمام مشکلات ممکن آماده کرده بودم و هرگز درباره هیچ چیز لب به شکوه نگشودم … فکر میکنم بزرگترین نقش من حفظ جوّ آرامش در خانه بود؛ طوری که ایشان بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خود و فرزندانم دور نگه دارم.»
مخاطبان گرامی : به شما عزیزان پيشنهاد مى كنيم "مطالب پیشنهادی" زير را هم مطالعه كنيد:
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.
