- ماجرای فوت هدیه فلاح، دختر جوان در جنگل عباسآباد بهشهر چه بود؟
- درگذشت ۲ قاضی کهگیلویه و بویراحمدی در یک سانحه تصادف + عکس
- ماجرای فوت هدیه فلاح 18 ساله در جنگل های بهشهر چیست؟
- مرگ تلخ دختر ۲۸ ساله در کیش + عکس
- ناگفته های پرونده قتل همسر ناصر محمدخانی؛ شهلا جاهد همدست داشت؟
- روایت یکی از قربانیان پرونده متجاوز سریالی در تهران
- قتل سه نفر در کرمان که برای درمان آمده بودند
- پرونده کلثوم اکبری به کجا رسید؟ / پرونده ای که با سریال پایتخت ۷ دوباره باز شد
- همسر منصوره قدیری خبرنگار ایرنا در انتظار چوبه دار/ حکم قصاص با پرداخت ۸۰۰ میلیون تومان انجام می شود
- حادثه هولناک برای پوریا پورمراد، بلاگر مشهور اینستاگرام + عکس
راز جنایت هولناک در مشهد بعد از 13 سال برملا شد!
برادر مقتول که بهخاطر حفظ آبرو خواهرش را به قتل رسانده بود پس از ۱۳ سال دستگیر شد.
برادر مقتول که بهخاطر حفظ آبرو خواهرش را به قتل رسانده بود پس از ۱۳ سال دستگیر شد.
به گزارش ایلنا، صبح ۱۹ تیر ۸۴ شهروندان در تماس با نیروهای انتظامی از کشف جسد دختر جوانی که روسری دور گردنش پیچیده شده و آثار وارد آمدن ضرباتی با جسم سخت بر سر وی نمایان بود، در زمینهای کشاورزی حاشیه جاده سرخس -مشهد خبر دادند که پس از بررسی هیچگونه مدارک هویتی و شناسایی از مقتول به دست نیامد.
پس از بررسی دقیق هویت وی توسط پلیس مشخص شد دختر ۱۹ ساله دارای دو فقره سابقه روابط نامشروع است بنابراین کارآگاهان به آدرس موجود در پرونده رفتند اما در اطراف روستای کنهبیست مشهد نیز کسی خانواده ای به نام «ر» را نمیشناخت.
پس از گذشت ۱۳ سال مجدد پرونده مورد رسیدگی قرار گرفت. سوال این بود که چرا در طول ۱۳ سال گذشته هیچوقت ماجرای گمشدن وی را به پلیس گزارش نکردهاند؟ پس احتمالا اعضای خانواده وی در مرگ او دخیل هستند.
با گمانه زنی کاراگاهان پلیس یکی از برادران مقتول که «مجید – ر» نام دارد دستگیر شد.
مجید پس از اینکه از اینکه متوجه شد کارآگاهان از همه چیز باخبر هستند لب به سخن گشود و گفت: خواهرم با افراد متعددی ارتباط داشت و آبروی ما را برده بود. او حتی با یکی از همکارانم نیز ارتباط داشت تا اینکه به پیشنهاد همکار سنگکارم او را سوار موتورسیکلت کردیم و به سمت مهدیآباد به راه افتادیم.
وی در ادامه اعتراف خود افزود: آنجا من روسری را دور گردنش پیچیدم و محکم میکشیدم که در همین حال دوستم سنگ بزرگی را بر سرش کوبید و خواهرم جان سپرد و بعد هم جسد او را در همان منطقه انداختیم. وقتی مدتی از خواهرم بیخبر ماندیم پدر و مادرم گفتند خوب بود او گم شد.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.