- رئیسجمهور: تعامل مجلس و دولت مسیر بهبود معیشت مردم را هموار میکند
- آقای وزیر آموزش و پرورش! «معیشت معلمان مهم نیست؛ اولویت ما نماز است»، از کجا آمد؟
- مهاجری خطاب به ضرغامی: شوخی تان گرفته؟ دل بستهاید به آقای قالیباف کارنابلد و مجلس ناکارآمد؟/ دولت را در چاه مجلس نیندازید
- سقوط بالگرد شهید رئیسی با شلیک جدید خودیها!
- علی اعطا: ارتباط هتل ولنجک با ولادیمیر پوتین چیست؟
- منان رئیسی، نماینده جبهه پایداری: آقا صادق که تجربه نزدیک به مرگ داشته، گفت فروپاشی آمریکا را دیده است / آقا صادق گفت این انقلاب نهایتا به ظهور ختم میشود؛ خود آقا تا زمان ظهور پرچمدار خواهند بود
- دستگیری عامل زیرگرفتن عمدی یک روحانی در یزد
- منع هتلها و تالارها از برگزاری جشن در روز شهادت حاج قاسم / واکنش تند نرجس سلیمانی
اتفاق عجیبی که برای "آیت الله مؤمن" در بیمارستان رخ داد

فارس: آیتالله محمد مؤمن عضو مجلس خبرگان رهبری شب گذشته پس تحمل یک دوره بیماری دار فانی را وداع گفت.
حجتالاسلام سیدمجید پورطباطبایی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی که چند سال از جلسات درس آیتالله مؤمن استفاده کرده است در گفتوگو با فارس به روایت گوشههایی از زندگی و بیان خاطراتی از آن مرحوم پرداخت که در ادامه تقدیم میشود.
منزل حاج آقا مؤمن با تیرآهن و آجری بود ولی کاملاً ساده و عاری از هرگونه نما و پیرایه! ایشان این قدر ساده زیست بود که نیازی به این اغراقها نبود. این عکسی که از اتاق او انداخته است دقیق است، همیشه در همین جا برای درس و بحث و پذیرایی از دوستان و آشنایان و بزرگان مینشست. خانهاش قبل از انقلاب یک طبقه بوده است، بعد از انقلاب و ورودش به کار های اجرایی طبقه دوم را ساخته بودند و از کنار دیوار یک پلههای معمولی تنگ و کاری ساخته بودند که فاصله پلههای آن هم غیر استاندارد بود و بلندتر از حد معمول و همیشه اذیت میشدم، به شوخی به ایشان میگفتیم حاج آقا یک بار از این پلهها رفت و آمد کردهاید تا ببینید چقدر غیر استاندارد است. طبقه پایین و به اصطلاح اندرونی خانه را هم دیده بودم.
سال ۷۲ یا ۷۳ بود که تصادف شدیدی کردند، که آن بار هم بیش از یک ماه در بیمارستان در تهران در کما بود، اما به طرز معجزه آسایی شفا گرفت، دستگاهی که نوار مغزی ایشان را کنترل میکرد در حد یک دستگاه ویدیو بزرگ است که از بالا محکم روی سر ایشان میخورد و همین شوک حاصله از برخورد دستگاه که بیش از ۴ ، ۵ کیلو وزن داشت و از فاصله حدود یک متر و نیمی روی سرشان خورده بود، باعث به هوش آمدنشان شد و بیش از بیستوپنج سال دیگر عمر کردند.
مخاطبان گرامی : به شما عزیزان پيشنهاد مى كنيم "مطالب پیشنهادی" زير را هم مطالعه كنيد:
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.
