- برد تاریخی تیم فوتبال بانوان پرسپولیس
- کارنامه استقلال، پرسپولیس و سپاهان در جام حذفی فوتبال ایران (جدول)
- توافق اولیه اورونوف با پرسپولیس برای تمدید با این شرط!
- افشاگری پیروانی درباره پشت پرده هوادار متمول و حواشی پرسپولیس و حمایت از منتقدان تیم ملی!
- واکنش یاسین سلمانی به نیمکت نشینی در پرسپولیس
- کارشناس داوری پرسپولیس - مس سونگون؛ یک پنالتی سوخت و گل اول بازی مردود بود؟!
- خلاصه بازی پرسپولیس 3 - مس سونگون 0 (فیلم) - 1 آذر
- احتمال حذف استقلال و پرسپولیس از آسیا!
- خیابانی همزمان از خجالت بیرانوند و بازیکنان تیم ملی درآمد!
مدافع سابق پرسپولیس: یک روز صبح دیدم همه فحش می دهند که چرا برانکو را آنفالو کردی؟!
یک روز صبح بیدار شدم و دیدم کلی مسیج وجود دارد، انگار یک سری کوک شده بودند که بدون این که چیزی را بدانند، بیایند و فحاشی کنند؛ این بخشی از توضیح صادق محرمی درباره ماجرای آنفالوی برانکو در اینستاگرام است.
یک روز صبح بیدار شدم و دیدم کلی مسیج وجود دارد، انگار یک سری کوک شده بودند که بدون این که چیزی را بدانند، بیایند و فحاشی کنند؛ این بخشی از توضیح صادق محرمی درباره ماجرای آنفالوی برانکو در اینستاگرام است.
به گزارش ورزش سه، تنها 4 ماه تا یک سالگی لژیونر شدن صادق محرمی باقی مانده است. 8 ماه پیش پس از صعود دراماتیک به یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا با پیراهن پرسپولیس، محرمی که دیگر رمقی برای خوشحالی نداشت، روی شانه های همبازیانش دور ورزشگاه آزادی چرخید و با چشم های خیس با هواداران پرسپولیس خداحافظی کرد.
برانکو جزو فالوئینگ هایم نبود
یکی از داستان هایی که در یک سال اخیر برای محرمی رخ داد، ماجرای فالو و آنفالوی برانکو ایوانکوویچ بود. او در این باره توضیح داد: خودتان راجع به آدم هایی که در اینستاگرام هستید اطلاع دارید که هرکاری کنید یک چیزی از آن در می آورند. من هم تا جایی که توانستم در مصاحبه هایم سعی نکردم کسی را گول بزنم و هرچیزی که بوده را گفتم، آن موقع هم که پیشنهاد داشتم گفتم شرایط اینطوری است و شاید بروم و شاید هم نه. حالا این ها نمی دانم دوست دارند یک چیزی در بیاورند. من اصلا آقای برانکو را (جزو فالوئینگ ها) نداشتم، چون تا جایی که می دانستم پیج دست خودشان نیست و اهمیتی هم برایشان ندارد و مثل بقیه بچه های تیم (فقط 4-5 نفر ایشان را فالو کرده اند) پیجشان را نداشتم.
دفاع راست سابق پرسپولیس همچنین گفت: یک روز صبح بیدار شدم و دیدم کلی مسیج وجود دارد. انگار شما یک سری آدم را کوک می کنید که بروند و حرف بزنند بدون این که حتی فکر کنند و بدانند داستان چیست. من از وقتی رفتم به صورت مستقیم نه ولی با ایشان در ارتباط هستم. ایشان سعی می کند به من کمک کند، من ایشان را خیلی دوست دارم و خیلی به من کمک کرده اند مگر می شود بیایم همچین کار کنیم؟ چیزی که بود من هم تعجب کردم و نمی دانستم چه عکس العملی نشان بدهم.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.