- عارف: اگر جنگ را شروع کردند، پایانش با ما خواهد بود
- واکنش سخنگوی وزارت خارجه به خبر تعطیلی سفارت خانههای اروپایی در تهران
- کامران غضنفری نماینده تهران: باید بررسی کنیم حضور پزشکیان به نفع کشور است یا نبودش!
- ارزیابی تازه علی لاریجانی از احتمال مجدد جنگ و موضوع مذاکره با آمریکا
- کسانی که ایران را به قوم بنی اسرائیل تشبیه میکنند به دنبال آوارگی ملت هستند!
- رمزگشایی از حملات اخیر به پزشکیان
- سرلشکر رحیم صفوی: احتمال میدهم جنگ مجددی رخ بدهد؛ پس از آن، ممکن است دیگر جنگی رخ ندهد
- توییت ولایتی با هشتگ «آلاسکا» و «مردهزارچهره»: ملت ایران هیچگاه اجازه معامله بر سر امنیت ملیشان را نخواهند داد
- سلاح تازه تندروها علیه پزشکیان: حملات در مجلس به رئیسجمهوری با طرح «عدم کفایت»
خاطرات هاشمی را بسوزانید!
اظهار نظر عباس عبدی در گفتوگویش با ماهنامه «اندیشه پویا» واکنشهایی را در پی داشت. عبدی در این گفتوگو خواستار «جدی نگرفتن خاطرات آقای هاشمی» شده بود.
اظهار نظر عباس عبدی در گفتوگویش با ماهنامه «اندیشه پویا» واکنشهایی را در پی داشت. عبدی در این گفتوگو خواستار «جدی نگرفتن خاطرات آقای هاشمی» شده بود.
محمد محمودی، دبیر پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمی در یادداشتی در روزنامه آرمان امروز نوشت: «این خاطرات آیتالله هاشمی هم بدجوری امان همه را بریده. پیشنهاد نگارنده آن است که به جای این همه تکفیر و تحقیر و تهمت، حکم جمعی به سوزاندن آن در ملأعام بدهند تا خیال لشگری از اینطرف و آنطرف راحت شود که دیگر نگران انتشار سالبهسال آن نباشند و مجبور نشوند برای خلاصی از «سایه حضور هاشمی» خود را عبد و عبید دیگران جا بزنند و از «جدی نگیرید» خاطراتش بگویند!
خاطرات آقای هاشمی مثل خود هاشمی است، حتماً به کام همه قند نمیشود. خاطرات سیاسی هاشمی در دهه ۶۰ به مذاق اصولگراها خوش نمیآید، روایتهای جنگیاش کام برخی نظامیان را تلخ میکند، ماجرای مراودات عمیقش با امام (ره) دلپسند برخیها نیست و تکرار تدابیر خاص و نابش هم به کار امروزیها نمیآید! حالا انتشار خاطرات آیتالله هاشمی تازه به میانه دهه هفتاد رسیده که جیغ اصلاحطلبان هم درآمده، چرا؟ چون باب طبع آنان نیست. میگویند «جدی» نبایدش گرفت! یاللعجب! پس با این تفاسیر اگر انتشار خاطرات آیتالله هاشمی به اواسط دهه هشتاد هم برسد، باید منتظر باشیم که احمدینژاد هم به صدا دربیاید و مدعی شوخی بودن آن بشود!
القصه آقایان، چه آنها که دیروز و در زمان حیات آیتالله هاشمی با تهمت و تحقیر به جنگ خاطرات شناسنامه انقلاب رفتند تا خاطر مردم از روایت «دست اول» مرد شماره دو انقلاب کوتاه بماند، چه اصلاحطلبانی که امروز دوباره به یاد رفیق قدیم رخت «گنجی» پوشیده و از ترس واگویه دقیق تاریخی وقایع تلخ و شومی نظیر انتخابات مجلس ۷۸ و تحصن مجلس ششم در خاطرات بعدی آیتالله هاشمی، دست پیش گرفتند و بر طبل جدینگرفتن آن میکوبند، جملگی باید بدانند خاطرات هاشمی مثل خود هاشمی، زنده است، شاهدان زنده هم برای استناد و اثباتش کم ندارد، پس بهتر است منبعد به جای نمایشهای مشمئزکننده «جدی نگیرید» که یادآور «حاجی خاطره» گفتنهای متعفن برخی دیگر است، به فکر راه علاجی مشترک برای پاککردن گذشتههای خود باشند که شاید سوزاندن خاطرات هاشمی یکی از آنها باشد و دوای درد دل پرکینه این آقایان شود که قطعاً آقای هاشمی به آن راضیتر است!
به قول مولانا
ای خدا، خصم مرا خشنود کن
گر منش کردم زیان، تو سود کن!»
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.