القدس العربی: چگونه ایران در نبرد سیاسی با دولت آمریکا به پیروزی می رسد؟

از زمان جنگ عراق، آمریکا به شدت از گزینه درگیری و مداخله نظامی مستقیم عقب نشینی کرده و به حربه تهدید نظامی اکتفا می کند. درگیری بر سر نفوذ و دستیابی به موقعیت استرترژیک با روسیا و چین باعث می شود تا دولت آمریکا تنها به نمایش نیروی نظامی خود بسنده کند و گزینه های جنگ تجاری و تحریم های اقتصادی و مالی را به هدف باج گیری، تسلیم کردن رقیب و کشاندن آنها به گفتگو زیر سقف دیکته های آمریکا فعال گرداند.

القدس العربی نوشت: از زمان جنگ عراق، آمریکا به شدت از گزینه درگیری و مداخله نظامی مستقیم عقب نشینی کرده و به حربه تهدید نظامی اکتفا می کند. درگیری بر سر نفوذ و دستیابی به موقعیت استرترژیک با روسیا و چین باعث می شود تا دولت آمریکا تنها به نمایش نیروی نظامی خود بسنده کند و گزینه های جنگ تجاری و تحریم های اقتصادی و مالی را به هدف باج گیری، تسلیم کردن رقیب و کشاندن آنها به گفتگو زیر سقف دیکته های آمریکا فعال گرداند.

به گزارش شفقنا، روزنامه فرامنطقه ای «القدس العربی» روز جمعه در مطلبی به قلم «لطفی العبیدی» تحلیلگر تونسی تحت عنوان «نزاع بر سر نفوذ و موقعیت راهبردی: هیچ جنگ و صلحی میان واشنگتن و ایران نخواهد بود»، نوشت: برهمین اساس، ایرانی که خوانش سیاست بین الملل و مانوردهی را خوب بلد است، از صبر و همت بلندی برخوردار است که این کشور را برای مقابله با چالش ها و اهداف شومی نظیر تمایل امریکا و متحدانش در منطقه برای به زانو درآودن این کشور و کشاندنش به میز مذاکره مشروط قادر می سازد؛ ایرانی که اکنون همه عناصر تاثیرگذار در معادلات منطقه ای را در اختیار دارد و می داند که با دولت سردرگمی روبروست که در اظهارات و موضع گیری همگن نیست و هدفشان این است که در آسیا، خاورمیانه و دیگر نقاط جهان هرج و مرج راه بیندازد و نفوذ خود را در آن مناطق بار دیگر تقویت کند.

العبیدی با اشار به اینکه افزایش تعرفه های گمرکی برای کالاهای چینی و قرار دادن شرکت «هواوی» در لیست سیاه، نشانه های وخامت سریع روابط اقتصادی میان واشنگتن و پکن است که در حال انتقال از مرحله «اشتراک راهبرد»، به مرحله «رقابت و نفوذ» است، در همچنین نوشت: چین از زمان جنگ سرد، بزرگترین چالش راهبردی در برابر آمریکا محسوب می شود. دولت ترامپ در این مسیر بیشتر از یک جبهه را باز کرده و دورانی از خصومت سیاسی و جنگ اقتصادی را به سبب تمایلات رئیس جمهور و مشاوران نزدیکش از احزاب تندروی غیر عقلانی علی الخصوص مایک پمپئو و جان بولتون آغاز کرده است.

وی با بیان اینکه آمریکا به خوبی می داند که جنگ علیه ایران تفریح نخواهد بود بلکه خسارت های شدیدی به جایگاه بین المللی این کشور و منافع آنها در شبه جزیره عربی و خاورمیانه وارد می آورد و قطعا تاثیر اقتصادی منفی به همراه خواهد داشت که به نفع چین و روسیه ای خواهد بود که از ایران حمایت نظامی، فنی و اقتصادی می کنند و در صورت جنگ، حمایت آنها به همین حد محدود نخواهد شد چون دو کشور به دنبال تضعیف موقعیت ژئوسیاسی آمریکا هستند، در ادامه نوشت: رویارویی نظامی با ایران قدرتمند، ضربه شدیدی به نیروی نظامی و اقتصادی آمریکا وارد خواهد آورد وزمان رقابت استراتژیک این کشور با روسیه و چین را که انتظار می رود طولانی مدت باشد، کوتاه می گرداند.

نویسنده با اشاره به اینکه آمریکا از زمان اولین جنگ خلیج فارس، تمرکز خود را روی تقویت حضور نظامی در کشورهای منطقه قرار داده و از گفتمان جنگ صرف نظر کرده است و در راستای همین موضوع اعلام کرده که خواهان جنگ با ایران نیست اما در صورت حمله تهران به منافع آمریکا، پاسخی سریع و قاطع خواهد داد، خاطرنشان کرد: معادله روشن است؛ واشنگتن از طریق تشدید اوضاع، به دنبال کشاندن ایران به میز مذاکره است که یدی طولانی در آن دارد در حالی که تهران خواهان مذاکره زیر سقف آمریکا نیست و تن به ذلت نمی دهد و معتقد است که گفتگو در سایه اجرایی شدن تحریم ها معنایی ندارد. خروج یک جانبه از توافق هسته ای، بازگرداندن تحریم ها، محاصره نفتی ایران، تلاش برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران، اعمال تحریم در بخش های آومینیوم، آهن، فولاد و مس، تروریستی خواندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تحریک ایران از طریق نزدیک شدن به مرزهایش، همه و همه نشان می دهد که با ذهنیت تکبر، هژمونی و غروری که واشنگتن از زمان پایان جنگ جهانی دوم به آن عادت کرده، نمی توان درها را برای گفتگو و یا حل مشکلات باز کرد.

وی افزود: طبیعی است که آمریکایی ها با همه این وجود با دیوار سخت دیپلماسی کارآزموده و مدبرانه و با قدرت مانوردهی ژئوپلتیک ایران برخورد کنند. با وجود اینکه تهران حجم تفاوت نظامی را می دانند و از عدم واقع بینانه بودن گزینه جنگ در سایه اقتصاد متضرر و محاصره چند جانبه وقوف دارد، اما به هیچ وجه به صورت یک جانبه امتیاز نخواهد داد. در کنار همه اینها تجربه کره شمالی از چشمان ایران پنهان نمانده است. ایرانی ها مواضع خود را با توجه به توازنات منطقه ای و بین المللی اتخاذ می کنند و روی متحدانشان نظیر حزب الله حساب باز می کنند که اسرائیل را به لرزه درآورده و در بازدارندگی با آن به توازن دست یافته است.

تحلیلگر برجسته تونسی خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی و منافع آمریکا در نفت خلیج (فارس) در درجه اول اهمیت برای کاخ سفید قرار دارند، اما درگیری نظامی به هیچ وجه گزینه ساده ای نخواهد بود و بنابراین تعجب آورنیست اگر اوضاع با عقب نشینی از زبان تهدید پایان پذیرد البته این به شرطی است که این همه هیاهو و جنجال به هدف ترغیب کشورهای خلیج(فارس) برای عادی سازی روابط با اسرائیل و تصویب معامله قرن تحت پوشش ایران هراسی نباشد؛ چرا که آمریکا بارها از این گزینه برای فروش سلاح میلیاردی به عربستان و امارات استفاده کرده و همچنان به دنبال سود بیشتر ازاین رهگذر است و از طریق بحرات دامنه دار میان کشورهای خلیج(فارس) به دنبال ترسیم دوباره منافع خود است.

العبیدی با بیان اینکه آمریکا روی فروپاشی جبهه داخلی ایران و سرنگونی نظام در پی تنش ها و اعتراضات ناشی از وضعیت اقتصادی حساب باز کرده است، تاکید کرد: واشنگتن خواهان جنگ با ایران نیست اما روشن است که فاقد مکانیسم و استراتژی لازم در این زمینه است چون اوضاع ژئوسیاسی پیچیده شده و پاسخ به تمایلات جبهه اسرائیلی سعودی جهت مهار ایران و جلوگیری از نفوذو قدرت روز افزون آن در منطقه آسان نیست در مقابل تهران تصمیم نهایی خود برای دفاع از مرزهایش در صورت هرگونه تهاجم را نهایی کرده و نسبت به هدف قرار دادن تل آویو و برخی کشورهای توطئه گر تهدید کرده است و در این بین با درایت و ذکاوت راهبردی، نوعی دیپلماسی را هم در کنار آن فعال کرده که از طریق تحرک برای کسب حمایت اتحادیه اروپا، روسیه و چین در چارچوب یک معادله بزرگ بین المللی به آن ادامه می دهد. شاخص ها نشان می دهد که آنها در نبرد سیاسی با دولت آمریکا که در هرج و مرج و اختلاف میان نهاد ریاست جمهوری و کنگره رنج می برند، پیروز خواهند شد و در راستای میادینی از همین نوع، حضور خود را در بیشتر از یک کشور نظیر عراق، سوریه، لبنان، افغانستان و یمن تعمیق بخشیده است و همین نفوذ به خودی خود یک معضل واقعی در برابر آمریکا و جبهه مشترک سعودی اسرائلی است.

تحلیلگر تونسی در پایان تاکید کرد: در تمام این موارد، واشنگتن از طریق از بین بردن حمایت بین المللی از ایران و مشروعیت بخشیدن به تحریم هایی که علیه ایران اعمال کرده، به دنبال بازگرداندن پرونده هسته ای به شورای امنیت و بازگشت به نقطه صفر است. اما تهران به توافق هسته ای که دولت ترامپ از آن خارج شد، پایبند است. و در نهایت نتیجه این است که منافع اسرائیل و خواسته های امنیتی اش برای کشاندن آمریکا به جنگ با ایران شکست خورد همچنانکه تلاش های عربستان و امارات هم در همین راه با شکست مواجه شده است. قطعا در شرایط کنونی، نه خبری از مذاکره خواهد بود و نه جنگ؛ بهترین گزینه برای آمریکا و متحداتش این است که به تلاش هایشان برای توافق با تهران ادامه دهند زیرا ماجراجویی نظامی به هیچ وجه همانند ماجراجویی های قبلی نخواهد بود.

گزارش خطا