ناگفته هاى ملكى از شب جنجالى ٩٠ براى استقلالى ها و ماجراى سوپرجام

فرهيختگان: طبق بخشنامه‌ و مصوبه‌ای که از سال گذشته به دولت ابلاغ شده، تمامی نهادها باید با افراد بازنشسته قطع همکاری کرده و از افراد دیگری استفاده می‌کردند که در هیات‌مدیره باشگاه استقلال به دلیل اینکه اکبر عباسی‌ملکی و جواد قراب بازنشسته بودند، بعد از حدود یک سال و چندماه فعالیت در این باشگاه از سمت خود خداحافظی کرده و جای خود را به افراد دیگری دادند. در این بین، ملکی، رئیس هیات‌مدیره استقلال چون بازنشسته بانک تجارت بود، دیگر نتوانست در سیستم جدید مدیریتی این تیم حق فعالیت داشته باشد. با این حال، در زمان حضور وی در استقلال اتفاقاتی افتاد که شاید مرور آنها بعد از یک سال همچنان جالب باشد، ازجمله رد یا تایید این موضوع که در آستانه اعلام رای دادگاه عالی ورزش بالاخره ملکی صورتجلسه دربی برگزارنشده سوپرجام را امضا کرده است یا خیر. هرچند او با صراحت می‌گوید این کار را نکرده، اما نحوه دفاعیات فدراسیون فوتبال و اظهارات گذشته فتاحی و دادرس بیانگر این است که او این کار را انجام داده و شاید همین موضوع درنهایت در این پرونده به ضرر استقلال شود. گفت‌وگوی «فرهیختگان» با ملکی را در زیر می‌خوانید.

دوری شما از استقلال تقریبا یک‌ساله شد.

در هرصورت من آن زمان هوادار بودم و الان هم هوادار این تیم هستم، همان‌طور که از کودکی هوادار این تیم بودم.

در هرصورت چندوقتی در راس امور در این باشگاه قرار داشتید.

فرقی نمی‌کند. به‌عنوان یک هوادار زمانی هم در استقلال مسئولیت داشتم و این حضورم دلی بود تا اینکه قانون بازنشستگی سراغ‌مان آمد.

بعد از رفتن‌تان باز هم استقلال برایتان مهم است و نتایج و اتفاقات را دنبال می‌کنید؟

بله، چراکه نه. من هنوز هم هوادار این تیم هستم و استقلال را دوست دارم. چه باشم و چه نباشم، همیشه نتایج را تعقیب می‌کنم. وقتی یک چیزی را دلی دوست دارید، می‌شود عین بچه‌تان. بچه اگر بد هم باشد پدر و مادر باز هم پیگیر حالش هستند و استقلال هم برای من همین‌طور است و مثل بچه‌ام است.

زمانی که شما در استقلال بودید گفته می‌شد سوءمدیریت باعث ناکامی‌های این تیم می‌شد.

در هرصورت عدم‌ثبات مدیریت در همه شغل‌ها ضربه‌زننده است. درواقع مدیران یک‌ساله به‌نوعی فاجعه هستند.

درست می‌گویید، اما به شرطی که مدیران به‌درستی انتخاب شده باشند.

وقتی یک نفر را انتخاب می‌کنند؛ آن کسی که انتخاب می‌کند باید دقت بیشتری داشته باشد. شخصا اگر چیزی از من بخواهند که در تخصصم نباشد آن را قبول نمی‌کنم.

کمک به استقلال در تخصص‌تان بود؟

بله. تخصص من مالی بود و اولین قرارداد اسپانسری که سر و ته دارد و اسپانسر پول سال‌های بعدی را هم داده، حاصل کار من بود.

مدیریت افتخاری چطور بود؟

افتخاری آدم شریف و سالمی بود و اهل فوتبال هم بود و مجموعه را می‌شناخت. این را که در زمان وی مدیریت در عدم‌نتیجه‌گیری نقش داشت، قبول ندارم. مدیریت بخشی از قضیه است، موفقیت وقتی حاصل می‌شود که پشتیبانی درستی صورت گرفته و امکانات فراهم شود. در زمان افتخاری همه‌چیز آماده بود و حتی پول هم بود.

پس چرا استقلال در زمان 2 سال مدیریت افتخاری و با حضور شفر نتیجه نگرفت؟

شفر مربی فهیم و باشخصیتی بود. او را چون آلمانی بود، آوردیم تا نظم برقرار کند. درواقع با یک حاکمیت مدیریتی دیکتاتوری می‌تواند نظم را در تیم ایجاد کند. اما متاسفانه او تبدیل به یک پدر بسیار مهربان برای استقلال شد و همین موضوع کار را خراب کرد. درواقع ایراد کار شفر همین بود. اگر تیم نتیجه نگرفت، چون شفر خیلی مهربان بود! در غیر این صورت از نظر فنی و شخصیتی مربی و انسان خوبی بود.

فکر نمی‌کردید در همان دور اول باید با وی قرارداد دو ساله می‌بستید تا ماجراهای بعد و اخراج و شکایت احتمالی وی از استقلال پیش نیاید؟

شفر در مرحله دوم که بحث تمدید قراردادش پیش آمد، برای سال اول 600 هزار دلار و برای سال دوم 800 هزار دلار برای خود و دستیارانش می‌خواست. با این حال او طی 8 ماه تیم را قهرمان حذفی و تیم شانزدهم را نایب‌قهرمان ایران کرد. شما باشید با این مربی قرارداد دو ساله نمی‌بندید؟ اینکه چرا از اول قرارداد دو ساله نبستیم، چون شناختی از او نداشتیم و باید صبر می‌کردیم ببینیم چه چیزی از آب درمی‌آید. ضمن اینکه آن زمان که قرارداد شفر بسته شد قیمت دلار 3912 تومن و به اندازه یک بازیکن می‌شد.

در ادامه به بدترین شکل ممکن او را از استقلال اخراج کردند.

آن زمان من نبودم، اما برخورد درست و خوبی با وی صورت نگرفت. اگر نیاز به قطع همکاری بود باید می‌گفتند تو را نمی‌خواهیم و در تمام دنیا نیز چنین چیزی مرسوم است که وقتی بزرگ‌ترین مربیان دنیا را هم نمی‌خواهند، حتی در تیمی مثل منچستریونایتد، می‌گویند بفرمایید. هیچ‌جایی چنین برخوردی نمی‌کنند و جریمه‌اش را هم می‌دهند.

بعد هم علی خطیر اعلام کرد که شفر دلال است.

برای مباحث این‌طوری نیاز به مدرک و سند است. اگر خطیر چنین موضوعی را مطرح کرده، شاید مدرکی دارد که این یک داستان دیگر است، اما من او را آدم بسیار باشخصیتی دیدم و تنها ایراد او این بود که مهربان بود.

خنده‌های شما در برنامه 90 در تاریخ فوتبال ایران ماندگار شد. منصوریان به‌تازگی گفته می‌خواستند آن شب در آن برنامه من را خراب کنند.

من همیشه واقعیات را می‌گویم و اصلا دروغ بلد نیستم. اینکه منصوریان بعدا گفت می‌خواستند آن شب من را خراب کنند، خودش می‌داند. دیدید که خودش گفت من از فردوسی‌پور رکب خوردم. پشت‌پرده آنجا را که من نمی‌دانستم ولی به نظر من کسی دروغ می‌گوید که منافعی داشته باشد و من دنبال منافع در باشگاه استقلال نبودم.

خنده‌های شما همیشه به این شکل شیطنت‌آمیز و جنجالی است؟

بالاخره اتفاقاتی می‌افتد که آدم می‌خندد. وقتی دو نفر به هم پریدند و یک مقدار ناهماهنگی پیش آمد، من هم آن‌طور خندیدم.

از آن طرز خندیدن و ماجراهای رخ‌داده پشیمان نیستید؟

از اینکه استقلال نباید به آنجایی می‌رسید که این اتفاقات بیفتد، چرا، ولی آن شب نمی‌توانستم به هوادار دروغ بگویم.

ولی می‌توانستید به آن شکل نخندید.

خنده اتفاق می‌افتد و ممکن است ناخودآگاه باشد، هرچند عیب است.

به مدیریت فتحی در این یک سال چه نمره‌ای می‌دهید؟

فتحی خوب بود و خیلی تلاش کرد. مدیریت در این دو باشگاه به خاطر حواشی زیادش بسیار سخت است. حاشیه هم نباشد، آن را ایجاد می‌کنند ضمن‌اینکه مربی یا بازیکن خارجی کلی هزینه برای باشگاه دارد، آن‌هم با این قیمت دلار و شرایط بد اقتصادی که دیگر کار را چندبرابر دشوار می‌کند.

هواداران استقلال همیشه می‌گویند وزارت و دولت پرسپولیسی باعث ناکامی‌های استقلال شده‌اند. شما به‌عنوان منصوب وزیر چقدر این موضوع را رد یا تایید می‌کنید.

وزیر وقتی طبق قانون اجازه ندارد یک قران به این دو تیم کمک کند، چطور می‌تواند فقط به یک تیم کمک کند. حرف و حدیث‌ها را من هم شنیده‌ام، اما خدماتی که وزیر ورزش به استقلال کرد، هیچ‌کس نکرده است. سال 96 به خاطر بدهی و شکایت طلبکاران، استقلال در آستانه حذف از آسیا بود، اما سلطانی‌فر در سفر یک‌روزه به مالزی با رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا ملاقات کرد تا برای عدم‌حذف استقلال از آسیا یک فصل فرصت بگیرد. یک سال بدهی را تضمین کرد و گفت بدهی‌های این تیم بدهی من است و هر روز دغدغه این موضوع را داشت و مدام با هم صحبت می‌کردیم که توانستیم درنهایت بدهی‌ها را از طریق اسپانسر پرداخت کنیم. یک‌بار هم اعتبار 500 هزار یوروی دولتی را از بانک مرکزی برای استقلال گرفتند و جالب‌اینکه پرسپولیس چون در این خصوص دیر اقدام کرد، وزارت این اعتبار را به آنها نداد.

دوباره ماجرای رای دادگاه عالی ورزش داغ شده است. بالاخره صورتجلسه دربی سوپرجام را شما امضا کرده‌اید یا خیر؟

اصلا صورتجلسه‌ای تهیه نشد که من امضا کنم.

فتاحی و دادرس همان سال گفتند شما آن را امضا کرده‌اید.

هرکه می‌گوید دروغ می‌گوید، چون اصلا صورتجلسه‌ای نبود که ما امضا کنیم. ممکن است بین خودشان صورتجلسه‌ای بوده باشد، اما ما چیزی را امضا نکردیم. صراحتا و قویا می‌گویم اصلا کار به صورتجلسه نکشید، اما اگر دوستان می‌گویند هست، کاری ندارد؛ آن را منتشر کنند.

به نظر شما رای دادگاه عالی ورزش(CAS) درنهایت به سود کدام تیم خواهد بود؟

از این دادگاه با من تماس گرفته و 4 ساعت با هم صحبت کردیم. آنها دنبال این بودند که من گفته‌ام ما بازی نمی‌کنیم، اما من گفتم که ما طی دو نامه اعلام کردیم که زمان سوپرجام را تغییر بدهید.

وقتی رفتید برخی رسانه‌ها تیتر زدند «پیرمرد پرحاشیه از استقلال رفت»! این تیتر شما را ناراحت نکرد؟

بالاخره رسانه است و باید یک‌جوری تیتر بزند که دیده شود. من از این تیتر ناراحت نشدم. وقتی یک چیزی صحت ندارد و من آن شکلی نبودم، چرا باید ناراحت شوم؟ مشکلی وجود نداشت.

مخاطبان گرامی : به شما عزیزان پيشنهاد مى كنيم "مطالب پیشنهادی" زير را هم مطالعه كنيد: