ساقه کاهو، ظريف و لوبیای سحرآمیز

خبر اول
شهروند: به تازگی عکسی از یک نماینده مجلس درحال گفت‌وگو با وزیر امورخارجه منتشر شده است که در آن نماینده لباسی ساده‌زیستانه و تو خونه‌ای بر تن و یک کیسه پر از ساقه کاهو در دست دارد. دو سه‌روز هم می‌شود که مردم در شبکه‌های اجتماعی این عکس را بازنشر می‌کنند و به نوع پوشش این نماینده انتقاد می‌کنند. بعضی‌ها هم در جواب گفتند صورت زیبای ظاهر هیچ نیست‌ ای برادر سیرت زیبا بیار. که البته اصل انتقاد به این نیست. از نماینده مذکور دور باد ولی بحث اینجاست که در دست بعضی از مسئولان هم ابتدا این‌جور غذاهای ساده‌زیستانه دیده می‌شد. مثلا یکی بود که در هر راهرویی می‌گشت و در دستش کیسه‌ای پر از لوبیا دیده می‌شد. مدتی هم همه بر سبیل ترحم و دلسوزی می‌گفتند ببینید بنده خدا چقدر ساده‌زیست است، همه‌اش لوبیا می‌خورد. بعد از چندماه مسئول مربوطه ناپدید شد و آخر با تحقیقات زیادی معلوم شد که آن لوبیاها لوبیای کنسروی نبودند، بلکه لوبیای سحرآمیز بودند و بزرگوار یک روز از درخت لوبیا بالا رفته و به زر و زور رسیده و الان در کاناداست. منظور این‌که این بی‌اعتمادی مردم هم به خاطر دیدن این لوبیاهای سحرآمیز است.

خبر دوم
خبر خوشحال‌کننده امروز این بود که چهار صفر از پول ملی حذف شد. حالا این‌که چرا خوشحال‌کننده است، من خودم دقیقا اطلاعی ندارم ولی ظاهرا قرار است این عمل از نظر روحی شرایط ما قشر متوسط سابق و زیر خط فقر فعلی را بهتر کند. حالا که مسئولان به فکر قشر متوسط سابق هستند، بنده عرض می‌کنم همین فرمان را ادامه بدهند و جهت تشفی خاطر ما صفرها را از اطلاعات مسکن هم حذف کنند. مثلا یک متمول در خانه ٦هزار متری زندگی می‌کند. ما در خانه ٦٠متری. صفرها را اگر حذف کنیم، همه ما در خانه ٦متری زندگی می‌کنیم و به این ترتیب اختلاف طبقاتی هم حذف می‌شود و همه خوشحال می‌شویم.

خبر سوم
عده‌ای از مسئولان جهاد کشاورزی تهران در دادگاه بابت فروش گوشت تنظیم بازاری در بازار آزاد محاکمه شدند. این عزیزان در دادگاه گفته‌اند که گوشت‌ها را بین فقرا تقسیم کرده‌اند که با این اظهارنظر پرهای روی کلاه رابین‌هود دچار ریزش شد و طی نامه‌ای از سمت خود استعفا داد. اتفاقا چند روز قبل وزیر بهداشت اعلام کرده بود عده‌ای به جای استنت قلب کابل برق وارد کرده‌اند که از قضا آنها هم کابل‌ها را بین فقرایی که برق ندارند، تقسیم کرده بودند. چند‌سال پیش هم تعداد زیادی دسته‌بیل با ارز دولتی وارد شده بود که به کشاورزان تعلق گرفت، وگرنه مردم دکل نفت می‌خواهند چه کار؟

خبر چهارم
اعلام شد که از این به بعد در مترو هم گشت‌هایی برای ارشاد بانوان ایجاد می‌شود. بسیار خبر خوشحال‌کننده‌ای است، چون نشان می‌دهد مسئولان فقط در آسودگی و خوشی و لب دریا و میهمانی در کنار ما نیستند، بلکه در سختی و فشار (مخصوصا فشار مترو) هم ما را تنها نمی‌گذارند و خلاصه رفیق نیمه‌راه نیستند. باید همه توجه را قدر دانست که البته کار دیگری هم نمی‌شود انجام داد.