- ممنوعیت ورود گالانت و نتانیاهو به ۱۲۰ کشور
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- قطعنامه جدید سازمان ملل در حمایت از حق تعیین سرنوشت فلسطینیان
- کرانه باختری کجاست؟
- هواپیمای مسافربری آمریکایی بر فراز پایتخت هائیتی هدف قرار گرفت
- انتخاب نماینده آمریکا در سازمان ملل توسط ترامپ: الیز استفانیک کیست!؟
- قول ترامپ به محمود عباس درباره جنگ غزه
- یک تاریخدان پیروز انتخابات آمریکا را پیشبینی کرد
طرح روسیه شبیه سیاست ایران است
فرهيختگان- سیدمهدی طالبی: شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه میگوید که طرح روسیه تفاوتهای قابلتاملی با طرح آمریکا و بریتانیا دارد. او این طرح را بسیار شبیه به سیاست ایران میداند که به دنبال تامین امنیت خلیجفارس به وسیله کشورهای منطقه است. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
تفاوت طرح آمریکا و همچنین انگلیس برای ایجاد امنیت در خلیج فارس با طرح روسیه برای ایجاد امنیت در منطقه چیست؟
در طرحهای کشورهای غربی آنها به دنبال این هستند که بتوانند نیروهای نظامی خودشان را در منطقه افزایش دهند و منطقه را نظامیتر کند ولی در طرح روسها با این موضوع مخالفت و تاکید شده امنیت منطقه باید به وسیله کشورهای منطقه تامین شود. روسها میگویند قدرتهای بزرگ یا بازیگران خارج از منطقه نباید در منطقه حضور نظامی داشته باشند چه رسد به اینکه بخواهند آن را تقویت کنند. نکته دوم این است که طرح غرب، بر اساس سازوکار منطقهای و ایجاد گفتوگو میان کشورهای منطقه نیست، اما در طرح روسیه گفته شده کشورهای منطقه باید گفتوگوی فراگیر را میان خودشان آغاز کنند و خود این کشورها بهمرور به توافق و تفاهم برسند. طرح کشورهای غربی اصلا به چنین مسالهای اشارهای ندارد و میخواهد در مقابل یک کشور [ایران] منطقه را نظامیتر کند و نیروهایش را افزایش دهد.
برخلاف آمریکا و انگلیس، طرح روسیه به صورت مکتوب ارائه شده است. این طرح نسبت به طرحهای غربی از لحاظ دربرگیری جغرافیایی چه تفاوتی دارد؟
هدف آمریکاییها و اروپاییها تقریبا مشخص است. شرکای منطقهای و پایگاههای نظامی، ترتیبات نظامی و امنیتیشان در منطقه مشخص است. مشخص است نیروهای آمریکایی یا انگلیسی یا دیگران در کدام یک از کشورهای منطقه مستقرند و اگر طرحی را ارائه کنند این طرح ناظر بر چه مسائلی و مواردی خواهد بود. اما طرح روسیه از چنین مسالهای گذر و روی این نکته تاکید میکند که اگر قرار است امنیتی در منطقه خلیجفارس ایجاد شود، باید همه کشورها از جمله ایران در آن نقش داشته باشند و هیچکشوری نباید از این سازوکار امنیتی خارج بماند. از این حیث میتوان گفت طرح روسیه از جامعیت برخوردار و طرح غربیها ناقص است. واقعیت این است که طرح روسها یک شبه نبوده و مدتها روی ابعاد مختلف آن کار شده است، اما در شرایط فعلی اعلام شده است؛ در شرایطی که از یک طرف خلیجفارس دستخوش تنشهای جدی شده و از طرف دیگر کشورهای غربی در حال تلاش هستند ائتلافهای نظامی تشکیل دهند. روسها برای ارائه طرحشان از بحث زمانی استفاده خوبی کردهاند و موضوع را در زمان مناسب خودش ارائه دادهاند.
در طرح روسیه ارادهای برای حضور نظامی کشورهای فرامنطقهای در خلیجفارس پیشبینی شده است؟
خیر، این طرح بر این نکته تاکید دارد که امنیت منطقه باید توسط خود کشورهای منطقه تامین شود و نقش قدرتهای فرامنطقهای را تا این حد تقلیل میدهد که باید گفتوگویی میان کشورهای منطقه شکل بگیرد؛ یک سازوکار و ترتیبات امنیتی بین کشورهای منطقه ایجاد شود و بازیگران بزرگ مثل روسیه، چین، اتحادیه اروپا و آمریکا بهعنوان عضو ناظر در این ساختار حضور داشته باشند. در این طرح، سهم کشورهای خارج از منطقه در حد عضو ناظر است. البته همه کشورها میتوانند از آبراههای آزاد استفاده کنند. طرح روسیه از حضور کشتیهای جنگی در منطقه جلوگیری نمیکند ولی حضور نظامی کشورهای ثالث یا قدرتهای فرامنطقهای را نیز نمیپذیرد و حتی تاکید میکند در آینده کشورهای منطقه بتوانند با همکاری یکدیگر نیروی نظامی را برای مقابله با چالشهای پیش رو ایجاد کنند. این طرح بسیار شبیه به سیاست و رویکردی است که ایران در طول سالهای گذشته دنبال کرده است؛ یعنی امنیت منطقه توسط کشورهای منطقه تامین شود. درصورتی که این اتفاق بیفتد نیازی به حضور نیروهای نظامی کشورهای فرامنطقهای نخواهد بود.
ایران به طرح روسها روی خوش نشان داده است؟
بله، ایران نگاهش به این طرح مثبت بوده است، بهویژه در شرایطی که کشورهای غربی تلاش میکنند حضور نظامی خودشان را منطقه افزایش بدهند، طرح چنین مساله و چنین رویکردی از سوی یکی دیگر از قدرتهای حاضر در عرصه بینالملل قاعدتا میتواند قابلتوجه باشد.
آمریکاییها و انگلیسیها طرحشان را دادهاند و در حال حاضر به نوعی در حال چکشکاری آن و جذب عضو هستند. در چنین شرایطی آیا میتوان گفت طرح روسها بیش از آنکه قابل اجرا باشد، بیشتر با هدف اخلال در اجرای ائتلافهای نظامی غربی است؟
ممکن است روسها چنین هدفی را نیز دنبال کنند. این یک واقعیت است که نه طرح کشورهای غربی در شرایط فعلی در منطقه خلیج فارس قابل اجراست و نه طرحی که روسیه ارائه کرده است. هرکدام از این طرحها برای اجرا باید مراحل مختلفی را بگذارنند. بین آمریکاییها و اروپاییها درباره چگونگی محافظت از نفتکشها در خلیج فارس اختلافنظر است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا صراحتا گفته است که ما نفتکشهای زیادی در منطقه نداریم و نفت زیادی از آن منطقه وارد نمیکنیم پس خود کشورهای اروپایی باید در فکر تامین امنیتشان باشند یا اینکه آلمانیها با طرح فرانسه و انگلیس مخالفت کردند و گفتند به جای تمرکز روی حفظ امنیت در خلیج فارس باید نگاهمان بر حفظ برجام باشد. نکته دیگر این است که باید ببینیم این کشورها تا چه میزان توانایی حضور نظامی در منطقه خلیجفارس را دارند و چقدر اسکورت کشتیها برای آنها هزینهبر خواهد بود. طرح کشورهای اروپایی خیلی سهلالوصول نیست و با چالشها و موانع فراوانی روبهرو است. طرح روسها هم با مشکلاتی روبهرو است؛ بهعنوان نمونه کشورها در ابتدا باید اختلافات بنیادینی را که با یکدیگر دارند، کنار بگذارند. اما اختلافات در منطقه خلیج فارس صرفا به اختلاف میان ایران و کشورهای عربی منتهی نمیشود و کشورهای عربی با یکدیگر اختلافات ارضی و مرزی و... دارند. اگر قرار باشد گفتوگوی جامع و گسترده صورت بگیرد باید تکتک این مباحث حلوفصل شود. ایران نیز گرچه این نکته را میداند اما معتقد است درنهایت هر طرح درونزایی بر طرحهای برونزا و حضور کشورهای فرامنطقهای ارجحیت و اولویت دارد.
در سند روسیه تمرکز ابتدا روی بحرانهایی است که در دیگر نقاط منطقه مانند سوریه و یمن وجود دارند. روسها با چه هدفی این اولویتبندی را صورت دادهاند؟ آیا این مساله نیز در راستای تمرکززدایی روانی از خلیج فارس است یا اینکه قصد ورود عملی به دیگر بحرانهای موجود در منطقه را دارند.
نکته مهم طرح روسیه همین است. کشورهای غربی مدعی هستند تنگه هرمز نقطه ناامن است و میخواهند دلیل این ناامنی را ایران معرفی کنند و به همه بگویند به دلیل اقدامات ایران است که ما درصدد افزیش نیروهای نظامی خودمان یا ایجاد ائتلافهای نظامی در منطقه هستیم. در طرح روسها به دلیل برخورداری از جامعیت، میگوید کشوری درخصوص تنشهای اخیر مقصر نیست و مجموعه عوامل دست در دست هم دادهاند که تنش در خلیج فارس افزایش پیدا کند. نکته دیگر این است که روسها صرفا روی یک نقطه تمرکز ندارند و میگویند باید منطقه را در یک مجموعه دید و امنیت در کل منطقه به هم پیوسته است. بهعنوان نمونه آمریکا نمیتواند از برجام خارج شود و انتظار داشته باشد در جای دیگری اتفاقی متناسب یا مرتبط با خروج آمریکا از برجام رخ ندهد یا عربستان نمیتواند به یمن حمله کند و قطر را تحت فشار بگذارد بدون اینکه پاسخی دریافت کند.