- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
مرتضی آقاتهرانی: از گرین کارت آمریکا تا معلمى اخلاق احمدى نژاد
مرتضی آقاتهرانی معتقد است که اگر سال ۹۴ هم آن لیست را تأیید کردهاند یکبار بوده که «خواستیم یکبار این را تجربه کنیم که چطور میشود. در سال ۹۸ کار خودمان را میکنیم و دنبال اصلح میرویم.
روزنامه شرق نوشت: ۶۲ ساله است و متولد محله تلهواژگان اصفهان. پدرش سماورساز بوده که بعد سنگتراش میشود و بعد سنگتراشی را هم رها میکند. خودش هم مدعی است که سنگتراش ماهری است. مرید آیتالله بهجت بوده و حالا پدر معنویاش آیتالله مصباحیزدی است. از همان مدرسه حقانی در انتخاب بین بهشتی و قدوسی و مصباح بر سر شریعتی، سمت مصباح را میگیرد و تا الان مرید مصباحیزدی است.
مرتضی آقاتهرانی که گرینکارت آمریکا و پنج نوه پسری دارد، دبیرکل جبهه پایداری، نزدیکترین جریان سیاسی به آیتالله مصباحیزدی است. برخی معتقدند که او این روزها رؤیای جانشینی رئیس مؤسسه امام خمینی را میبیند.
او که اخیرا گفته بیحجابیها بهخاطر لقمه حرام است، سال ۷۱ به کانادا میرود و سه سال بعدش به آمریکا. گرینکارت آمریکا را هم میگیرد. او سال ۸۳ بازمیگردد؛ یعنی اواخر دولت اصلاحات. یک سال بعد از بازگشتش به ایران در دولت صاحبمنصب میشود؛ معلم اخلاق دولت احمدینژاد. آقاتهرانی از مریدان احمدینژاد بود. خودش میگوید: «من آخرینبار زمانی به آمریکا رفتم که همان اوایل احمدینژاد میخواست به آنجا برود. او گفت با ما بیا و من گفتم خودم میآیم و نمیخواهم به خرج دولت به آمریکا بیایم. سر این موضوع هم خیلیها به من حرفهایی زدند، چون گفتم گرینکارت دارم که البته باطل شد».
میگوید نماینده مجلسشدنش هم به پیشنهاد احمدینژاد بوده: «در ارتباط تلفنیای که با احمدینژاد داشتم، او به من گفت چرا ثبتنام نکردی؟ من گفتم قصد ثبتنام نداشتم... احمدینژاد گفت موقتا ثبتنام کن، اگر نخواستی بعدا انصراف بده. احمدینژاد یا الهام بعدا به من گفتند که با آیتالله مصباح هم در مورد نمایندگی من در مجلس صحبت کردهاند».
در ماجرای خانهنشینی ۱۱ روزه احمدینژاد هم برای پادرمیانی میرود، اما گویا به نتیجه نمیرسد. میگوید: «آیتالله مظاهری و آیتالله مصباح از من خواستند که به احمدینژاد بگویم از خانهنشینی دست بردارد». بین جبهه پایداری و علی لاریجانی هم سالهاست شکراب است. ماجرا از مجلس هشتم شروع شد؛ جایی که لاریجانی در رقابت بر ریاست مجلس گوی سبقت را از حداد ربود و در رأس منتقدان دولت احمدینژاد در پارلمان اصولگرایان قرار گرفت. او حتی رقابت برای نشستن بر کرسی ریاست فراکسیون اصولگرایان را نیز از حداد برد تا حامیان احمدینژاد مجبور شوند زیر پرچم حسینیان، در دل فراکسیون اصولگرایان، فراکسیونی با نام «انقلاب اسلامی» برای حمایت از دولت احمدینژاد ایجاد کنند؛ فراکسیونی که ریشه در «رایحه خوش خدمت» داشت و خود نیز نطفه شکلگیری جبهه پایداری شد.
آقاتهرانی زمانی در پاسخ به این سؤال که آیا شما در مجلس هشتم از ریاست لاریجانی بر مجلس حمایت کردید، گفته است: «من الان یادم نیست. من حدادعادل را اصولگرای خوبی میدانم. به نظرم به آقای حداد رأی دادم و تعجب هم کردم که چرا احمدینژاد متمایل به لاریجانی شده است...».در ماجرای حمله به علی لاریجانی در ۲۲ بهمن سال ۹۱ در شهر قم گزارش کمیته تحقیقوتفحص مجلس نشان میداد که ردپای جبهه پایداری و مؤسسه امام خمینی در میان است، اما دبیرکل جبهه پایداری قضیه را تکذیب میکند و میگوید: «قصه آقای لاریجانی هیچ ربطی به ما نداشت. گرچه برخی خیلی زور میزدند بگویند از ماست. کدامیک از بچههای ما بودند؟ بنده در راهپیمایی ۲۲ بهمن بودم و خود آقای لاریجانی هم بود... بنده آمدم و تا حرم هم آمدم، بعد متوجه شدم شلوغ شده و من تا شلوغی نیامدم و برگشتم. تقریبا دو، سه روز بعد از آن چندبار خودم این کار را محکوم کردم و چندتا مصاحبه کردم؛ با چند خبرگزاری بود».
اصولگرایان در انتخابات مجلس سال ۹۴ برای بستن فهرست تهران با مشکلات زیادی روبهرو بودند. سهمخواهیها بسیار بود و بسیاری از نبودن در فهرست دلخور شدند و قهر کردند. آن زمان حرفوحدیث درباره سهمخواهی جبهه پایداری زیاد بود، اگرچه روایت آقاتهرانی برعکس است. او گفته: «آن جلسات ما تا آخر با موافقان و مخالفان نشستوبرخاست وجود داشت که دیگر این اواخر به این رسیدیم که برخی از ماها را کلا حذف کنید و خودتان یک عده را بیاورید که مردم رأی بدهند؛ اینطور نمیتوان پیش رفت. لیست حدود چهار، پنج تکه شد و باختن آقایان قطعی شد. بعد هم هر ۳۰ نفر افتادیم، درحالیکه دفعه قبل که با آقایان نیامدیم ۱۷ نفر از ما وارد مجلس شدند. حداقل دو نفر انتقاد به دولت میکنند و مردم احساس میکنند ناظری بر دولت وجود دارد». او شبیه این حرفها را در مستند «آن زمستان» که درباره آیتالله مصباحیزدی است هم تکرار میکند. ازهمینروست که اینبار به راحتی تن به ائتلاف نمیدهد. گفتهاند مدل و شروطی داریم. گفته میشود یکی از شروطشان حذف لاریجانی است؛ همان فردی که آقاتهرانی مدعی است جریان او نقشی در حمله به سخنرانیاش نداشته.
آنها طرحوارهای دارند به نام «انتخاب اصلح». سال ۹۲ انتخاب اصلحشان لنکرانی و بعد جلیلی بود. حالا هم آقاتهرانی میگوید که دلیلی ندارد، اگر ببینم دوستان [در انتخابات مجلس] دنبال اصلح نیستند، به آنها آره بگوییم. معتقد است که اگر سال ۹۴ هم آن لیست را تأیید کردهاند یکبار بوده که «خواستیم یکبار این را تجربه کنیم که چطور میشود. در سال ۹۸ کار خودمان را میکنیم و دنبال اصلح میرویم. اگر اصلح را پیدا کنیم یا پیدا کنند و به آن برسند، برای مجلس باید تلاش کنیم یک عده خوبترها را در جامعه انتخاب کنیم. الان هم میگویم دوستان اگر کسی خود را اصلح میداند جلو بیاید و دوستان هم باید حمایت کنند».