- استاندار سمنان انتخاب شد: محمد جواد کولیوند کیست!؟
- با این قانون، دختر سردار سلیمانی هم نمی تواند پست بگیرد!
- دادگاه رسیدگی به پرونده چای دبش برگزار شد: اتهامات مقام ارشد دو وزارتخانه دولت رئیسی طرح شد
- 8 نکته درباره سخنان جدید لاریجانی / منتظر " برجام ترامپی " باشیم؟
- نماینده مجلس: بسیجیان بختیاری برای ورود به منزل نتانیاهو و گالانت و بازداشت آنها اعلام آمادگی کردند (ویدئو)
- پس از ۲ سال وقفه در مذاکرات هسته ای؛ ژنو، میزبان هیات های مذاکره کننده ایران و اروپا
- زیدآبادی خطاب به رسایی: عضو تیم مذاکرات بشو تا کسی هم تو را «مای شیخ حمید» صدا بزند!
- اجرای سرود سلام فرمانده توسط جنگ زدگان لبنانی در محفل قرآنی زینبیه دمشق (ویدئو)
- رسایی: فضائلی سخنگوی دفتر رهبری نیست/ قالیباف: صحبتهای او در مورد نقل قول از رهبری مورد تائید است
نگاه متفاوت یک تحلیلگر عرب به اجلاس گروه ۷؛ استعمارگران به دنبال بازگشت؟!
مانند بقیه مردم رویدادهای نشست گروه هفت را که چندی پیش در فرانسه برگزار میشد، دنبال کردم. کلمهای که در سرم میچرخید «استعمار» بود. کشورهایی هنوز هستند که با جهان از مجرای میراث استعماری کهن خود برخورد میکنند و درک نمیکنند که جهان به تمامی تغییر کرده است.امروز جهان فصل نوینی از امپراتوریها را تجربه میکند که به مسابقه دو امداد میماند که درآن چوب دست به دست میشود و جایگاهها در آن جابه جا میشوند. خط پایانی نزدیک میشود و صدر نشین جدیدی از راه میرسد.
نواندیش: مانند بقیه مردم رویدادهای نشست گروه هفت را که چندی پیش در فرانسه برگزار میشد، دنبال کردم. کلمهای که در سرم میچرخید «استعمار» بود. کشورهایی هنوز هستند که با جهان از مجرای میراث استعماری کهن خود برخورد میکنند و درک نمیکنند که جهان به تمامی تغییر کرده است.
به گزارش نواندیش، حسین شبکشی تحلیبگر مشهور جهان عرب و از مقاله نویسان روزنامه سعودی الاضرق الاسط با نگاهی متفاوت به اجلاس گروه 7 از تلاش های تازه برای احیای استعمار نوشت: کشورهایی همچون بریتانیا و فرانسه و ژاپن و آلمان و ایتالیا هرکدامشان طرح استعماری وسیع خود را دارند. البته «کشورهایی هم غایب بودند، مانند اسپانیا و پرتغال و هلند»؛ حتی امریکا خود طرح استعماری خود را دارد اما طرحی کاملا متفاوت.
آیا واقعا پدیده استعمار به پایان رسیده است؟ شاید پیش کشیدن این پرسش پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای حوزه استعماریاش، همچنین کاسته شدن از مساحت کشورهایی که استعمار سنتی برآنها سیطره داشت ضروری باشد. به نظر برخی ابتکار و ایده کمربند و راه را که چین آغاز کرده چیزی جز یک طرح استعماری عریض و طویل نیست، اما برای آن به عنوان یک ساخت اقتصادی محض تبلیغ میشود. ولی چین نقش کاملا توسعهای بازی نمیکند آن طور که امریکا و ژاپن و کانادا و اتحادیه اروپا ازطریق صندوقهای مختلف توسعهای خود انجام میدهند؛ اتهام صریحی که رئیس جمهوری سابق امریکا باراک اوباما به رئیس جمهوری چین شی نسبت داد و او را متهم کرد در ایفای نقش توسعه بین المللی کوتاهی میکند.
روزها و گذر زمان به ما نشان داد که چین وبال گردن کشورهای درحال توسعه شد که آنها را با قرضهای سنگین اغوا میکند تا برمنابعشان «مسلط» بشود پس از اینکه موفق به انجام تعهدات و پرداخت قرضهای خود نمیشوند؛ «تهمتی که چندان غیر واقعی نیست» با توجه با آنچه موسسههای مالی در جهان غرب درباره کشورهای درحال توسعه میگویند به خصوص سیاستهای صندوق بین المللی پول. امروزه حتی طرحهای «استعماری» در غرب آسیا را نمیتوان نادیده گرفت که تأثیر آشکاری دارند و نمیتوان از کنار آنها گذشت.
طرحهای استعماری مختلف دیگری نیز وجود دارند برخیشان آخرین نفسهایش را کشیده و برخی تلاش میکنند از بستر مرگ برخیزند. پرسش که باید برآن درنگ کرد این است؛ استعمارگران جدید(چین، امریکا، روسیه) چگونه رقصهای مرگ را میان همکاری «ظاهری» و مقاصد خصمانه کهنه به پا خواهند کرد به خصوص اینکه جایزهای که همه برآن مسابقه گذاشتهاند یکی است و آن هم سلطه برسراسر جهان است؟
امروز جهان فصل نوینی از امپراتوریها را تجربه میکند که به مسابقه دو امداد میماند که درآن چوب دست به دست میشود و جایگاهها در آن جابه جا میشوند. خط پایانی نزدیک میشود و صدر نشین جدیدی از راه میرسد.
مخاطبان گرامی : به شما عزیزان پيشنهاد مى كنيم "مطالب پیشنهادی" زير را هم مطالعه كنيد:
به گزارش نواندیش، حسین شبکشی تحلیبگر مشهور جهان عرب و از مقاله نویسان روزنامه سعودی الاضرق الاسط با نگاهی متفاوت به اجلاس گروه 7 از تلاش های تازه برای احیای استعمار نوشت: کشورهایی همچون بریتانیا و فرانسه و ژاپن و آلمان و ایتالیا هرکدامشان طرح استعماری وسیع خود را دارند. البته «کشورهایی هم غایب بودند، مانند اسپانیا و پرتغال و هلند»؛ حتی امریکا خود طرح استعماری خود را دارد اما طرحی کاملا متفاوت.
آیا واقعا پدیده استعمار به پایان رسیده است؟ شاید پیش کشیدن این پرسش پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای حوزه استعماریاش، همچنین کاسته شدن از مساحت کشورهایی که استعمار سنتی برآنها سیطره داشت ضروری باشد. به نظر برخی ابتکار و ایده کمربند و راه را که چین آغاز کرده چیزی جز یک طرح استعماری عریض و طویل نیست، اما برای آن به عنوان یک ساخت اقتصادی محض تبلیغ میشود. ولی چین نقش کاملا توسعهای بازی نمیکند آن طور که امریکا و ژاپن و کانادا و اتحادیه اروپا ازطریق صندوقهای مختلف توسعهای خود انجام میدهند؛ اتهام صریحی که رئیس جمهوری سابق امریکا باراک اوباما به رئیس جمهوری چین شی نسبت داد و او را متهم کرد در ایفای نقش توسعه بین المللی کوتاهی میکند.
روزها و گذر زمان به ما نشان داد که چین وبال گردن کشورهای درحال توسعه شد که آنها را با قرضهای سنگین اغوا میکند تا برمنابعشان «مسلط» بشود پس از اینکه موفق به انجام تعهدات و پرداخت قرضهای خود نمیشوند؛ «تهمتی که چندان غیر واقعی نیست» با توجه با آنچه موسسههای مالی در جهان غرب درباره کشورهای درحال توسعه میگویند به خصوص سیاستهای صندوق بین المللی پول. امروزه حتی طرحهای «استعماری» در غرب آسیا را نمیتوان نادیده گرفت که تأثیر آشکاری دارند و نمیتوان از کنار آنها گذشت.
طرحهای استعماری مختلف دیگری نیز وجود دارند برخیشان آخرین نفسهایش را کشیده و برخی تلاش میکنند از بستر مرگ برخیزند. پرسش که باید برآن درنگ کرد این است؛ استعمارگران جدید(چین، امریکا، روسیه) چگونه رقصهای مرگ را میان همکاری «ظاهری» و مقاصد خصمانه کهنه به پا خواهند کرد به خصوص اینکه جایزهای که همه برآن مسابقه گذاشتهاند یکی است و آن هم سلطه برسراسر جهان است؟
امروز جهان فصل نوینی از امپراتوریها را تجربه میکند که به مسابقه دو امداد میماند که درآن چوب دست به دست میشود و جایگاهها در آن جابه جا میشوند. خط پایانی نزدیک میشود و صدر نشین جدیدی از راه میرسد.
مخاطبان گرامی : به شما عزیزان پيشنهاد مى كنيم "مطالب پیشنهادی" زير را هم مطالعه كنيد:
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.