رونمايى از گاندو ٢
تازه ایران در حال فراموشی حمله گاندو به دیپلماتهایش بود که صداوسیما و شبکه محبوب این روزهای پایداریها دوباره دست به کار شد تا این بار با تیغی تیزتر وارد میدان شود اما نه در قالب سریال. این بار گاندو سوار بر مستندی است با توصیف «سیاسی - تاریخی.»
روزنامه اعتماد نوشت: ««گاندو» البته نه آن تمساح پوزه کوتاه ایرانی که گاه و بیگاه اخباری مبنی بر حملهاش به کودکان سیستانوبلوچستان به چشم میخورد، بلکه آن نمونه صداوسیماییاش که به باور بسیاری ناظران، طعمههایش را از میان دولتیها بهخصوص دیپلماتهایش جستوجو میکند، بار دیگر عزم جزم کرده و راهی میدان سیاست شده است. شبکه سوم سیما که این روزها به پناهگاهی برای اعضای جبهه پایداریها تبدیل شده، به لطف علی فروغی، رییس این شبکه که همان یک مجری محبوب و برنامه نودش را هم از دست داده تا پایداریها بمانند و ساعات پرمخاطبِ پرمخاطبترین شبکه سیما. گاندوی ۳۰ قسمتی این شبکه بهتنهایی شد سرآغاز انشقاقی تازه در سطوح بالای سیاست ایران. عدهای جمع شدند و با شاخه گل از سازندگان استقبال کردند و لب به تقدیر گشودند، عدهای دیگر این سریال و سازندگانش را تقبیح کرده و آن را تخیلی خواندند.
تازه ایران در حال فراموشی حمله گاندو به دیپلماتهایش بود که صداوسیما و شبکه محبوب این روزهای پایداریها دوباره دست به کار شد تا این بار با تیغی تیزتر وارد میدان شود اما نه در قالب سریال. این بار گاندو سوار بر مستندی است با توصیف «سیاسی - تاریخی.» حالا ۴ روزی است که از شبکه سوم سیما پخش میشود ولی به لطف تبوتابهای دیگر شبکههای اجتماعی و اجرای گام سوم کاهش تعهدات هستهای ایران، زیر انبوه اخبار و سوژهها دفن شد. «داستان اتم» نام مستند سریالی این روزهای شبکه سوم سیماست؛ مستندی که همانطور که از نامش پیداست، دوباره قرار است روزهای گذشته دولت تدبیر و امید سختیهای دیپلماتهای ایرانی را روایت کند ولی با دیدی تماما اصولگرایانه. پای این مستند هفته گذشته به حیاط دولت نیز باز شد و یکی از خبرنگاران درباره آن از محمود واعظی، رییس دفتر رییسجمهوری سوال پرسید که البته در مقابل «بیاطلاعی» او را بهعنوان پاسخ دریافت کرد. این مقام مسئول در نهاد ریاستجمهوری در عین حال تاکید کرد: «مستندی که اخیرا پخش میشود را هنوز ندیدم و قضاوتی هم در حال حاضر ندارم ولی بهطور کلی وقتی با یک هجمه گسترده خارجی و جنگ اقتصادی از سوی آمریکا مواجه هستیم، باید بهگونهای رفتار کنیم که آدرس اشتباه ندهیم. پیامی که از ایران به دنیای خارج از کشور منتقل میشود باید پیام وحدت، همفکری و انسجام باشد.»
این واکنش نصف و نیمه تنها واکنش مسئولان به موضوع «داستان اتم» و روایتهای ذکر شده در آن بود تا این که علی مطهری، عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی دوباره وارد عمل شد.
«گاندو»ی دوم
«مستند داستان اتم با زیرکی مذاکرهکنندگان برجام را یک طرف قرار داد و رهبر معظم انقلاب را طرف دیگر. گویی مذاکرهکنندگان راه خودشان را میرفتهاند و رهبری هم راه دیگری داشتهاند. این در حالی است که شروع مذاکرات و محتوای آن و امضای برجام همه با نظر نظام بوده است. اگر رهبر انقلاب توصیههایی داشتهاند، این، وظیفه یک رهبر و روش رهبری است که همیشه ایدهآلها و سقف مطالبه را اعلام کند تا مذاکرات به نفع ما پیش برود.» این توصیفی است که مطهری از مستند داستان اتم دارد؛ مستندی که به عقیده مطهری هیچ اشارهای به کارشکنیهای طرف مقابل در ماجرای برجام نمیکند.
این نماینده مجلس که پیشتر «مسئول وضعیت جاری کشور را آنهایی» دانسته بود «که با هوا کردن موشک تلاش کردند برجام اجرا نشود»، در بخش دیگری از این یادداشت با یادآوری این کارشکنیها نوشته: «این مستند هیچ اشارهای به کارشکنیهای مخالفان اجرا شدن برجام پس از امضای آن نکرد. همه میدانیم که بخشی از حکومت مصمم بود که برجام اجرا نشود و برای رسیدن به این هدف خود از هیچ اقدامی نظیر ترساندن متقاضیان سرمایهگذاری خارجی در ایران و موشکپراکنی بیموقع و مخالفت با قراردادهایی نظیر قرارداد خرید هواپیما از بویینگ و ایرباس و معطل کردن قراردادهای نفتی دریغ نکردند. بدیهی است که اگر کل حکومت مصمم به اجرای برجام بود و قراردادهای اقتصادی با شرکتهای اروپایی و آمریکایی بسته میشد، خروج ترامپ از برجام نیز به این آسانی نبود. در واقع تندروهای ما شاید ناخودآگاه و شاید برای انتقامگیری سیاسی با تندروهای آمریکا و با اسراییل و عربستان همصدا و همراه شدند تا برجام اجرا نشود.»
کالبدشکافی یک مستند
بدینترتیب و با درنظرگیری اظهارات مطهری، پرسش اصلی، نه مرور نقش دلواپسان در عدم اجرای تمام و کمال برجام در داخل ایران بلکه محتوای «داستان اتم» است. این مستند در ۴ قسمت یک ساعته و به کارگردانی احمد کشاورز روی آنتن شبکه سوم سیما رفته است. بر اساس آن چه برخی سایتهای نزدیک به جریان اصولگرا نوشتند، این مستند قرار بود «روایت ۵ دوره مذاکرات هستهای» باشد ولی آن چه حداقل ما دیدیم و پخش شد، روایت حد فاصل مذاکرات شکلگرفته از سال ۹۲ به بعد بود. این مستند بر خلاف روال معمول مستندهای محبوب اصولگرایان نهتنها با صدایی نهچندان آشنا به میدان نمیآید بلکه از صدای «حمید محمدی»، مجری برنامه فوتبال ۱۲۰ شبکه ورزش و مجری برنامههای ورزشی که برای مخاطب هم جذاب است و هم آشنا استفاده میکند؛ اقدامی که شاید بتوان آن را هوشمندی تهیهکنندگان این مستند برای جذب بیشتر مخاطبان دانست.
نخستین قسمت این مستند بر خلاف قسمتهای دیگرش در ۳۰ دقیقه پخش شد. نقطه آغاز این مستند همان طور که گفته شد بر خلاف ادعای سایتهای اصولگرا هیچ ارتباطی به مذاکرات هستهای پیش از دولت روحانی نداشت و با انتقادات علیاکبر ولایتی و حسن روحانی از سعید جلیلی آغاز شد. این مستند در همان قسمت نخست و در دقایق ابتدایی، روی کار آمدن روحانی و خداحافظی محمود احمدینژاد را «آغاز فضای سیاسی جدید» ایران دانسته و عملا خط و ربط سیاسی خود را نیز مشخص میکند؛ بهویژه آنجا که همزمان با پخش تصاویر محمود احمدینژاد، موزیک متنی حماسی به گوش بینندگان میخورد؛ موزیک متنی که در دقایق بعدی بهویژه زمانهایی که خشنودی مردم از توافق با قدرتهای جهانی را نشان میدهد، نه تنها دیگر حماسی نیست بلکه عملا دلهرهآور است.
قسمت دوم این مستند نیز به مذاکرات بعد از سال ۹۲ اختصاص دارد. در بخشی از قسمت دوم نقل قول معروف «مخالف نیستم ولی خوشبین هم نیستم» رهبری درباره مذاکرات پخش میشود ولی گوینده دوباره دست به کار شده و همزمان با پخش تصاویر محمدجواد ظریف در کنار کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی وقت اتحادیه اروپا میگوید: «رهبری مخالفت میکنند ولی در داخل عدهای گویا به این مذاکرات امید بستهاند.» این مستند پیش میرود. تصاویر و روایات کنار هم قرار میگیرند و یکی پس از دیگری رویکردهای این مستند درباره مذاکرات را بیش از پیش عیان میکنند. گوینده که نقش اصلی این مستند را ایفا میکند، در ادامه میپرسد که «آیا مسئولان ایرانی به مصلحت ایران هم فکر کردهاند یا صرفا به آمریکا اعتماد کردهاند؟» پرسشی که پاسخش در قسمت چهارم داده میشود و برجام عملا توافقی «بیضمانت» به مخاطب معرفی میشود.
این مستند با همین سوالات کدوار ادامه پیدا میکند و در بخشهای مختلف اقدام به پخش تصاویر اعضای جبهه پایداری میکند و بعضا از آنان نیز تحت عنوان کارشناسان و فعالان سیاسی نام میبرد. موضوع درباره مذاکرات است تا این که پای حمله تروریستی داعش به مجلس شورای اسلامی به میان میآید و بلافاصله این موضوع به لوایح در ارتباط با گروه ویژه اقدام مالی موسوم به FATF ربط داده میشود. این مستند از ابوالفضل حسنبیگی، عضو اصولگرای کمیسیون امنیت در ادامه اظهاراتی را نقل میکند و صراحتا تصویب این لوایح را برخلاف مصالح جمهوری اسلامی عنوان میکند.
زمینهسازی رد FATF؟
در قسمت چهارم این مستند تصاویر تجمعات اصولگرایان در مقابل مجلس در حالی پخش میشود که گوینده آن را «اعتراض مردم» خطاب میکند و معتقد است که مردم با تصویب این لوایح در قوه مقننه مخالفند؛ ادعایی که حداقل با درنظرگیری شبکههای اجتماعی و هشتگهای استفاده شده در این زمینه، غلط به نظر میرسد؛ ضمن آن که مطابق معمول موافقان این لوایح هرگز اجازه راهپیمایی یا تجمع مقابل مجلس شورای اسلامی را نیافتند. این مستند در ادامه علاوه بر مسئولان دولتی، اختلاف دیدگاه خود با علی لاریجانی، رییس قوه مقننه را نیز به رخ بیننده کشیده و نقش او را در تصویب FATF بیش از دیگران عنوان میکند. همچنین در ادامه صراحتا اعلام میکند که «برجام در هیچ دادگاهی ارزشی حقوقی ندارد» و برای اثبات ادعای خود، به ماجرای شکایت جمهوری اسلامی از ایالات متحده آمریکا به دادگاه لاهه اشاره میکند و متذکر میشود که اگر برجام ضمانت اجرایی داشت، دیپلماتها به «پیمان مودت بین تهران و واشنگتن» استناد نمیکردند. تهیهکنندگان این مستند گویی معتقدند که «برجام تجربهای شکست خورده است که باید از آن درس گرفت.» درسی که گویا به موضوع مذاکرات فعلی ایران و اروپا بیارتباط است و ماجرا به لوایح مقابله با تامین مالی تروریسم موسوم به CFT و مقابله با جرایم سازمانیافته فراملی موسوم به پالرمو خلاصه میشود. تخریب مشخص لاریجانی و حامیان FATF در مجلس شورای اسلامی در حالی اتفاق میافتد که ایران تنها و تنها ۳۵ روز تا پایان مهلت گروه ویژه اقدام مالی به خود فرصت دارد؛ فرصتی که حداقل تا امروز از آن استفاده نشده و از قرار معلوم استفاده نیز نخواهد شد؛ چراکه محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در همین زمینه به «اعتماد» گفته که تصمیم نظام است که FATF، لااقل تصویب نشود.
حالا صداوسیما در چنین شرایطی که تحریمهای بیسابقه اقتصادی دامن کشور را گرفته و مسئولان اقتصادی و دیپلماتها عدم تصویب لوایح در ارتباط با FATF را «خودتحریمی» دانستهاند، اقدام به تخریب صریح و واضح این لوایح کرده است ولی مشخص نیست در صورت عدم تصویب این لوایح و بازگشت احتمالی ایران به لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی و قرارگیری نام ایران در کنار کره شمالی، چه کسی پاسخگوی هزینههای احتمالی آن خواهد بود. اکنون پرسش اینجاست اقدام فعلی صداوسیما عملا گامی در جهت ایجاد زمینه ذهنی برای مخاطبان خود است تا از رد این لوایح دچار شوک نشوند یا این که سازمان اساسا بیشتر از مردم، اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام را هدف گرفته و پیامی را به آنها منتقل میکند؛ پیامی برای آغاز «خودتحریمی».»