- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
۴۰ سال از درگذشت آیتالله طالقانی گذشت
عاشورای امسال مصادف است با سالروز درگذشت آیتالله محمود طالقانی؛ شخصیتی که بیتردید یکی از مهمترین پیشگامان انقلاب اسلامی محسوب میشود؛ فردی که نهتنها در حوزه علمی و پژوهشی فعالیت گستردهای داشت، بلکه همراه با سایر مبارزان در مبارزات ضد استبدادی نقش ویژهای ایفا کرد.
عاشورای امسال مصادف است با سالروز درگذشت آیتالله محمود طالقانی؛ شخصیتی که بیتردید یکی از مهمترین پیشگامان انقلاب اسلامی محسوب میشود؛ فردی که نهتنها در حوزه علمی و پژوهشی فعالیت گستردهای داشت، بلکه همراه با سایر مبارزان در مبارزات ضد استبدادی نقش ویژهای ایفا کرد.
روزنامه شرق در ادامه نوشت: «او آخرین سخنرانی خود را ۱۶ شهریور ۱۳۵۸ به مناسبت سالروز کشتار مردم در میدان ژاله در ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ بر سر مزار شهدای آن واقعه ایراد کرد و دو روز بعد از این سخنرانی، یعنی در ۱۹ شهریور جان به جانآفرین تسلیم کرد. در ادامه گزیدهای از آن سخنرانی را میخوانید.
آیتالله طالقانی درباره هدف شهدای ۱۷ شهریور گفت: «رژیم و پشتیبانان آن و عوامل خارجی آن گمان میکردند بعد از مدتهایی که فرهنگش را تحمیل کرده، اقتصادش را تحمیل کرده، خیال میکرد این ملت ساقط شد، کارش تمام شد ولی ۱۷ شهریور نشان داد که این ملت از جا بلند شد. با همه عوامل سقوط، با همه بندها، با همه قیدهای اخلاقی و فرهنگی و اقتصادی تحمیلشده، بندها را باز کرد و در مقابل گلولهها و در مقابل تانکها با مشت گرهکرده و فریاد اللهاکبر دنیا را تکان داد. فهماندند ما زندهایم. ما به خودمان متکی هستیم.»
مرحوم طالقانی در ادامه سخنرانی خود اظهار کرد: «این آمدن برای این است که تجدید عهد کنیم. ای بچههایی که در این خاک خفتهاید، ای جوانهایی که با گلوله دشمن تنهای شما و قلبهای شما دریده شد، ای زنهای بزرگواری که به میدان ریختید، بچهها را بغل گرفتید و در مقابل گلولهها شتافتید. ما آمدیم بعد از یک سال با شما تجدید میثاق کنیم، خون شما میثاق ماست. فریاد اللهاکبر شما میثاق ماست. آن هدفی که شما دنبال کردید، در مقابل طاغوت و برای آزادی انسانهای ایران و مسلمان و همه انسانهای دنیا، ما با شما تجدید پیوند و تجدید عهد میکنیم که ما همان را تعقیب خواهیم کرد.»
این شخصیت برجسته انقلاب از تجدید پیمان در برابر هر گونه استبداد چنین گفت: «تجدید پیمان در مقابل هرگونه استبداد به هر شکل، تجدید پیمان در مقابل هر گونه استثمار و استحمار، تجدید پیمان برای آزادی همه بشر و همه مردم در آن روزی که شما آماده شدید سینه سپر کنید و خودتان را مقابل گلوله قرار بدهید، بزرگترین و عظیمترین کار تاریخ را کردید. رژیم را با آن همه قدرت، با آن همه پشتیبانی، با آن همه سلاحها، از پا درآوردید. درود خدا و درود همه ما بر شما باد.
این شهدای ما هم دنبال همین رسالت بودند، در مقابل فرهنگ تحمیلی، در برابر اقتصاد تحمیلی، در برابر قوانین تحمیلی، در برابر محدودیتهای پلیسی حق اعتراض به کسی ندهند، حق انتقاد ندهند، حق فعالیت آزاد به مردم و مسلمانها و مردم آزاده دنیا ندهند.»
او درباره تفاوت خوانشها از اسلام تصریح کرد: «در همین مسائلی که در کردستان پیش آمد، اگر ما بهجای پسگیری، پیشگیری میکردیم، اگر آن وقتی که من به سنندج رفتم با دوستانمان، عمل میکردند، با حس رحمت و در پرتو رحمت با اینها تماس میگرفتند و بندها را از اینها برمیداشتند، آن بندهایی که تحمیل شده بود و آن چه که رژیم بر اینها تحمیل کرده بود، آن رژیم غدار طاغوت، شاید این مسائل یا پیش نمیآمد یا کمتر پیش میآمد. همینطور نسبت به دیگران و نسبت به همه، ولی ما هنوز هدف اسلام را تشخیص ندادهایم. همه میگوییم انقلاب اسلامی، بپرسید هدف اسلام چیست؟ این گروه، آن گروه، یکفر بعضهم بعضا، این آن را تکفیر میکند، این به آن میگوید مرتجع، این به آن میگوید انحرافی ولی هنوز مشخص نشده اسلامی چه میخواهد، منظور اسلام چیست؟»
آیتالله طالقانی درباره اهمیت مسئله شورا اظهار کرد: «صدها بار من گفتم که مسئله شورا از اساسیترین مسائل اسلامی است؛ حتی به پیغمبرش با آن عظمت میگوید با این مردم مشورت کن، به اینها شخصیت بده، بدانند که مسئولیت دارند، ولی نه این که نکردند، میدانم که چرا نکردند، هنوز هم در مجلس خبرگان بحث میکنند در این اصل اساسی قرآن که به چه صورت پیاده بشود؛ باید، شاید، یا این که میتوانند.
نه، این یک اصل اسلامی است؛ یعنی همه مردم از خانه و زندگی و واحدها باید با هم مشورت کنند در کارشان. علی میفرمود: من استبد برایة هلک، هر کس استبداد کند، در کارهای خودش هلاک میشود... مگر در سنندج که این شورای نیمبند تشکیل شد، ضرری به جایی رسید. میبینیم آنجا نسبتا از همه منطقه کردستان آرامتر است؛ یعنی گروهها و افراد دستاندرکار اینطور تشخیص بدهند که اگر شورا باشد، دیگر ما چه کاره هستیم؟!
شما هیچ! بروید دنبال کارتان، بگذارید این مردم مسئولیت پیدا کنند، این مردماند که کشته دادند، اینهایی که اینجا خوابیدهاند، از همین تودههای جنوب شهر بودهاند، منطق اینها بود. میگویند در کارخانهها اخلال میشود، خب یکمرتبه اخلال بشود، آن اصل مهمتر از این است که در یک کارخانه اخلال بشود. در کارخانه اخلال شد، شورا را تعطیل کنید، چرا؟»
او ادامه داد: «بیشتر این تشنجها، این فرصتطلبیهای عوامل ضد انقلاب و خارجی را زبانشان را میبستیم و سلاح از دست اینها میگرفتیم اما متأسفانه دیر شد. ولی هنوز دیر نشده، همانطور که جلوی توپ و تانک رفتید، این مسئولیتها را شما دارید.
این بر عهده شماست. شاید بعضی از دوستان ما بگویند آقا شما چرا این مسائل را در میان توده مردم مطرح میکنید؟
بیایید در مجلس خبرگان! میگویند بین موکلین شما مطرح میکنم، اینها هستند که ما را وکیل کردند.
میدانم برای چه وکیل کردند. ما موظفیم و نسبت به اینها مسئولیت داریم. باید دردها، اندیشهها، بدبختیها، ناراحتیها، عقبماندگیهای این مردم را جبران کنیم... امیدواریم که همه ما هشیار بشویم. فردفرد مسئولیت قبول بکنیم و این مسائل عظیم اسلامی را پیاده بکنیم.
خودرأیی و خودخواهی را کنار بگذاریم، گروهخواهی، فرصتطلبی و تحمیل عقیده را کنار بگذاریم و بیاییم با مردم، با دردمندها، با رنجکشیدهها، با محرومها همصدا بشویم.»
روزنامه شرق در ادامه نوشت: «او آخرین سخنرانی خود را ۱۶ شهریور ۱۳۵۸ به مناسبت سالروز کشتار مردم در میدان ژاله در ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ بر سر مزار شهدای آن واقعه ایراد کرد و دو روز بعد از این سخنرانی، یعنی در ۱۹ شهریور جان به جانآفرین تسلیم کرد. در ادامه گزیدهای از آن سخنرانی را میخوانید.
آیتالله طالقانی درباره هدف شهدای ۱۷ شهریور گفت: «رژیم و پشتیبانان آن و عوامل خارجی آن گمان میکردند بعد از مدتهایی که فرهنگش را تحمیل کرده، اقتصادش را تحمیل کرده، خیال میکرد این ملت ساقط شد، کارش تمام شد ولی ۱۷ شهریور نشان داد که این ملت از جا بلند شد. با همه عوامل سقوط، با همه بندها، با همه قیدهای اخلاقی و فرهنگی و اقتصادی تحمیلشده، بندها را باز کرد و در مقابل گلولهها و در مقابل تانکها با مشت گرهکرده و فریاد اللهاکبر دنیا را تکان داد. فهماندند ما زندهایم. ما به خودمان متکی هستیم.»
مرحوم طالقانی در ادامه سخنرانی خود اظهار کرد: «این آمدن برای این است که تجدید عهد کنیم. ای بچههایی که در این خاک خفتهاید، ای جوانهایی که با گلوله دشمن تنهای شما و قلبهای شما دریده شد، ای زنهای بزرگواری که به میدان ریختید، بچهها را بغل گرفتید و در مقابل گلولهها شتافتید. ما آمدیم بعد از یک سال با شما تجدید میثاق کنیم، خون شما میثاق ماست. فریاد اللهاکبر شما میثاق ماست. آن هدفی که شما دنبال کردید، در مقابل طاغوت و برای آزادی انسانهای ایران و مسلمان و همه انسانهای دنیا، ما با شما تجدید پیوند و تجدید عهد میکنیم که ما همان را تعقیب خواهیم کرد.»
این شخصیت برجسته انقلاب از تجدید پیمان در برابر هر گونه استبداد چنین گفت: «تجدید پیمان در مقابل هرگونه استبداد به هر شکل، تجدید پیمان در مقابل هر گونه استثمار و استحمار، تجدید پیمان برای آزادی همه بشر و همه مردم در آن روزی که شما آماده شدید سینه سپر کنید و خودتان را مقابل گلوله قرار بدهید، بزرگترین و عظیمترین کار تاریخ را کردید. رژیم را با آن همه قدرت، با آن همه پشتیبانی، با آن همه سلاحها، از پا درآوردید. درود خدا و درود همه ما بر شما باد.
این شهدای ما هم دنبال همین رسالت بودند، در مقابل فرهنگ تحمیلی، در برابر اقتصاد تحمیلی، در برابر قوانین تحمیلی، در برابر محدودیتهای پلیسی حق اعتراض به کسی ندهند، حق انتقاد ندهند، حق فعالیت آزاد به مردم و مسلمانها و مردم آزاده دنیا ندهند.»
او درباره تفاوت خوانشها از اسلام تصریح کرد: «در همین مسائلی که در کردستان پیش آمد، اگر ما بهجای پسگیری، پیشگیری میکردیم، اگر آن وقتی که من به سنندج رفتم با دوستانمان، عمل میکردند، با حس رحمت و در پرتو رحمت با اینها تماس میگرفتند و بندها را از اینها برمیداشتند، آن بندهایی که تحمیل شده بود و آن چه که رژیم بر اینها تحمیل کرده بود، آن رژیم غدار طاغوت، شاید این مسائل یا پیش نمیآمد یا کمتر پیش میآمد. همینطور نسبت به دیگران و نسبت به همه، ولی ما هنوز هدف اسلام را تشخیص ندادهایم. همه میگوییم انقلاب اسلامی، بپرسید هدف اسلام چیست؟ این گروه، آن گروه، یکفر بعضهم بعضا، این آن را تکفیر میکند، این به آن میگوید مرتجع، این به آن میگوید انحرافی ولی هنوز مشخص نشده اسلامی چه میخواهد، منظور اسلام چیست؟»
آیتالله طالقانی درباره اهمیت مسئله شورا اظهار کرد: «صدها بار من گفتم که مسئله شورا از اساسیترین مسائل اسلامی است؛ حتی به پیغمبرش با آن عظمت میگوید با این مردم مشورت کن، به اینها شخصیت بده، بدانند که مسئولیت دارند، ولی نه این که نکردند، میدانم که چرا نکردند، هنوز هم در مجلس خبرگان بحث میکنند در این اصل اساسی قرآن که به چه صورت پیاده بشود؛ باید، شاید، یا این که میتوانند.
نه، این یک اصل اسلامی است؛ یعنی همه مردم از خانه و زندگی و واحدها باید با هم مشورت کنند در کارشان. علی میفرمود: من استبد برایة هلک، هر کس استبداد کند، در کارهای خودش هلاک میشود... مگر در سنندج که این شورای نیمبند تشکیل شد، ضرری به جایی رسید. میبینیم آنجا نسبتا از همه منطقه کردستان آرامتر است؛ یعنی گروهها و افراد دستاندرکار اینطور تشخیص بدهند که اگر شورا باشد، دیگر ما چه کاره هستیم؟!
شما هیچ! بروید دنبال کارتان، بگذارید این مردم مسئولیت پیدا کنند، این مردماند که کشته دادند، اینهایی که اینجا خوابیدهاند، از همین تودههای جنوب شهر بودهاند، منطق اینها بود. میگویند در کارخانهها اخلال میشود، خب یکمرتبه اخلال بشود، آن اصل مهمتر از این است که در یک کارخانه اخلال بشود. در کارخانه اخلال شد، شورا را تعطیل کنید، چرا؟»
او ادامه داد: «بیشتر این تشنجها، این فرصتطلبیهای عوامل ضد انقلاب و خارجی را زبانشان را میبستیم و سلاح از دست اینها میگرفتیم اما متأسفانه دیر شد. ولی هنوز دیر نشده، همانطور که جلوی توپ و تانک رفتید، این مسئولیتها را شما دارید.
این بر عهده شماست. شاید بعضی از دوستان ما بگویند آقا شما چرا این مسائل را در میان توده مردم مطرح میکنید؟
بیایید در مجلس خبرگان! میگویند بین موکلین شما مطرح میکنم، اینها هستند که ما را وکیل کردند.
میدانم برای چه وکیل کردند. ما موظفیم و نسبت به اینها مسئولیت داریم. باید دردها، اندیشهها، بدبختیها، ناراحتیها، عقبماندگیهای این مردم را جبران کنیم... امیدواریم که همه ما هشیار بشویم. فردفرد مسئولیت قبول بکنیم و این مسائل عظیم اسلامی را پیاده بکنیم.
خودرأیی و خودخواهی را کنار بگذاریم، گروهخواهی، فرصتطلبی و تحمیل عقیده را کنار بگذاریم و بیاییم با مردم، با دردمندها، با رنجکشیدهها، با محرومها همصدا بشویم.»
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.