- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
تحلیلی بر حضور مقتدی صدر در بیت رهبر انقلاب
«حضور مقتدی صدر (سیاستمداری رهبرگونه برای برخی شیعیان عراق که او را «سید القائد» صدا میزنند) در مراسم شامغریبان بیت رهبر معظم انقلاب، سیاستمداران عراقی را شوکه کرد؛ البته عادت دارند به رفتارهای شوکآور او اما انتظار نداشتند طرفِ ایرانی مقدمات حضور را فراهم کند.»
«حضور مقتدی صدر (سیاستمداری رهبرگونه برای برخی شیعیان عراق که او را «سید القائد» صدا میزنند) در مراسم شامغریبان بیت رهبر معظم انقلاب، سیاستمداران عراقی را شوکه کرد؛ البته عادت دارند به رفتارهای شوکآور او اما انتظار نداشتند طرفِ ایرانی مقدمات حضور را فراهم کند.»
فرید مدرسی با این مقدمه در روزنامه ایران نوشت: « اما رسانههایِ رسمیِ ایرانی به این حضور همچون دیگر اخبار دیدارهای رهبران منطقه با حضرت آیتالله خامنهای نگریستند و این دیدار را همچون دیدار رهبران یمنی، حماس، حزبالله لبنان و بشار اسد دانستند که قیاسی معالفارق است و نشانی از عدم آشنایی با این اتفاق بزرگ و متفاوت دارد؛ تفاوت و اهمیت آن به معنای افضل بودن آن نسبت به سایر دیدارها نیست، بلکه چگونگی امکانپذیری آن همچون سایر دیدارها نیست و آنچنان طبیعی نبود. این حضور میتواند نقطه عطفی باشد که کانون تغییر استراتژی ایران در عراق شود و موجب دگرگونی تحولات سیاسی عراق گردد؛ البته میتواند، نه اینکه قطعاً رخ میدهد. رخ دادن آن به انگیزه و اقدامات آتی مقتدی صدر، ایران، دولت کنونی عراق، سیاستمداران عراقی نزدیک به ایران، افکار نخبگان و جامعه عراق و از آن مهمتر، اجرایی شدن اصول مصرح مرجعیت اعلای نجف بستگی دارد.
اما صرف همین حضور در بیت رهبری تأثیراتی دارد که کنشهای آتی مقتدی صدر میتواند بر عمق و استحکام آن بیفزاید و پس از آن تصمیمات کارگزاران ایرانی، میتواند آن را استمرار بخشد. البته کنشهای آتی مقتدی و ایران، بدون توجه به اصولِ مانیفستگونه نجف و افکار عمومی جامعه عراق نمیتواند پایدار باشد؛ اکنون هم برخی جریانهای سیاسی عراق هم تمایل به این استمرار روابط ندارند و نمیخواهند این حضور را باور کنند. این جریانها تنها مخالفان جمهوری اسلامی ایران و مؤتلفان کشورهای معارض ایران نیستند که قطعاً آنان بشدت به هم ریختند، بلکه میتواند همپیمانان قدیمی و کنونی ایران را هم در برگیرد که باید آنان را نسبت این تغییر استراتژی (یا شاید تاکتیک) آگاه کرد و آنان را قانع نمود که همچنان در بر همان پاشنه میچرخد، البته کمی در و پاشنه تغییر کرده! والا در گذشته همانها هم با حضرت آیتالله خامنهای به صورت عمومی یا اختصاصی دیدار کردند و حضور عمومی مقتدی هم میتواند این گونه تصویرسازی شود؛ نه بیشتر. پس جای گله ندارد که بخواهند به ایران خرده بگیرند.
مقتدی صدر در حکمرانی عراقی و آینده آن صاحب رأی نافذ است؛ هرچند میتوان منتقد یا همرأی با او بود. این پتانسیل تنها برآمده از تصمیمات، رفتارها و جایگاهش نیست، بلکه عقبه تاریخی عمیق دارد؛ از پدرش و پدر همسرش؛ سید محمد صدر و سید محمدباقر صدر و همچنین خاندان عریق صدر در عراق، ایران و لبنان. مقتدی میوهای از این درختِ کهنسال است. او با همین سبک رفتارها که گاهی از دید ناظران خارجی و داخلی، نامتعارف است، اکنون توانسته هم فعالان مدنی غیرمذهبی را جذب کند، نسبت به نهاد مرجعیت عراق سر به زیر باشد، با سید حسن نصرالله در بیروت بنشیند، عربستانیها و اماراتیها را بپذیرد، دیدارهایش با قاسم سلیمانی قطع نشود. البته تا امروز هیچ گاه امریکاییها را نپذیرفته؛ هرچند دیگر مقامات کشورهای غربی را پذیرا بوده.
او سیاستمدار عراقی است که جامعه عراق و کف خیابان آن را بخوبی میشناسد و هنوز کاریزما دارد میان برخی طبقات اجتماعی قابلتوجه و اثربخشی. پتانسیل مقتدی میرا نیست و همواره با خردهشیبهایی حفظ یا تقویت شده است؛ هرچند تغییرات شگرفی در بدنه نیروها و تشکلها و نهادهایش رخ داده و دافعه و جاذبهاش پویاست و ملموس. تأثیرات ابتدایی حضور مقتدی صدر کنار کرسی حضرت آیتالله خامنهای در مراسم شام غریبان سیدالشهدا(ع) در بیت ایشان، یک حضور صرف نیست؛ هرچند مقتدی سیاستمداری است که احتمال دارد نگذارد این حضور مهم، نقطه عطف شود و روشهای پیشین خود را به صورت زیگزاگی پی بگیرد و دور و نزدیک شود.
البته او همواره به ایران مسافرت میکند و در جمع اقوام حضور مییابد اما این بار خواست به سفرش معنای سیاسی هم بدهد که اراده او نمیتواند بیمعنا تفسیر شود. این حضور میتواند آغاز تغییرات بنیادین در تحولات عراق شود و نقشهای کلان سیاسی دوباره چیده شود و چارت جدیدی را بازسازی کند که پس از سقوط رژیم صدام حسین برپا شد. بیت شیعه [گروههای شیعی عراق] منسجم و مرجعیت اعلای نجف بالفعل و هژمونیک بود و ایران نیز همراه و حامی استقرار ثبات شد؛ با این چارت... اما در انتخابات اخیر پارلمان عراق و انتخاب نخستوزیر فعلی چارت تصمیمسازی حکمرانی در عراق دچار تغییرات بنیادین شد و پس از آن نقاری شد تا حدودی تلخ میان گروههای شیعی که حتی دامان گروه فتح را هم گرفت و بهتازگی به اختلاف میان رهبران سیاسی و نظامی این جریان کشیده شد و بارها نمایان شد و در خفا رفت. مرجعیت اعلای نجف هم در چند مرحله علنی و غیرعلنی خطبه اعتراض علیه دولت و احزاب را منتشر کرد و دولت را به پاسخگویی و مبارزه با فساد فراخواند و از احزاب در کوتاهی از اصول بنیادین ضد فساد و ضد استبداد مرجعیت گلایه کرد. برخی گروههای شیعی اعلام اپوزیسیون و شبهاپوزیسیون کردند و مقتدی صدر هم دولت را به نقد کشید؛ هرچند در شکلگیریاش کنار فتح، ایستاد و عادل عبدالمهدی را بر کرسی ریاست نشاند.
حضور مقتدی صدر در بیت رهبری، نشان میدهد که رفتار آتی او هر چه باشد، قطعاً معتدلتر و ثباتآفرین خواهد بود که سطح آن فعلاً مشخص نیست. همچنین نشان میدهد، میخواهد در موقعیت میانگینرفتاری گروههای شیعی، بازی کند که در گذشته در منتهیالیه بود و به جوانب دیگر نزدیک میشد. از دیگر سو نشان میدهد، ایران برعکس تحلیلهای برخی رسانهها، هیچوقت سرستیز با مقتدی صدر نداشته و او را همچنان دوست خود میپندارد. رفتارهای او ممکن است، نارضایتی آفریده اما موجب تلقی همراهی با مخالفان ایران نشده. این فرآیند اگر ادامه یابد، نیز میتواند دغدغه مرجعیت نجف را لحاظ کند که «عراق باثبات» را آرزو دارد.
همچنین نجف و تهران را بشدت به یکدیگر نزدیکتر میکند، هرچند همواره نزدیک هستند و همراه؛ چرا که جایگاه مقتدی صدر در عراق کنونی، این دوگانه را مستحکم میکند و همچون برخی سیاستمداران و جریانهای عراقی موجب تضعیف و افتراق نمیشود. از دیگر سو این حضور، موجب عقلانیت گروههای متشکل در فتح خواهد شد و از اختلافات آنان تا حدودی میکاهد که فکر میکردند تنها آنان هستند که با ایران دوستی دارند و در آینده واقعگرایانه و عقلانیتر رفتار خواهند کرد. از طرف دیگر، این حضور نشان داد که «قاسم سلیمانی» آگاهترین فرد مسئول از جانب ایران نسبت به وضعیت عراق است و با شناخت کامل از منافع جمهوری اسلامی ایران، واقعگرایانه به عراق مینگرد و نمیخواهد چشم بر پتانسیل مقتدی صدر ببندد؛ هرچند منتقد او هم میتواند باشد یا نباشد. پس نمیتوان هیچگاه نقش سلیمانی را در این تحولات نادیده گرفت. او توانسته با حفظ اصول، عقلانیت و واقعگرایی را بهکار گیرد.
به هر حال، این تحلیلها به آینده رفتارهای مقتدی صدر بسیار بستگی دارد که چگونه میخواهد از میزبانی کریمانهٔ ایران استقبال کند و برابر آغوش گشوده ایران چه خواهد کرد. البته به نظرم او امروز بیش از گذشته، متوجه شرایط منطقه هست و میداند عراق با ثبات تنها با حضور ایران در عراق رخ میدهد و مانعی است بر دستاندازیهای برخی دولتهای خارجی؛ دولتهایی که براحتی به خود اجازه جسارت به مرجعیت اعلای نجف میدهند و هیچ شناخت کاملی از پیوند تهران و نجف ندارند؛ با وجود تفاوت سلایق. اکنون توپ در زمین مقتدی صدر است که باید منتظر بود و دید به چه کسی پاس خواهد داد. حنّانه منتظر بازگشت اوست و بغداد متحیّر مقتدای فردا!»
اما صرف همین حضور در بیت رهبری تأثیراتی دارد که کنشهای آتی مقتدی صدر میتواند بر عمق و استحکام آن بیفزاید و پس از آن تصمیمات کارگزاران ایرانی، میتواند آن را استمرار بخشد. البته کنشهای آتی مقتدی و ایران، بدون توجه به اصولِ مانیفستگونه نجف و افکار عمومی جامعه عراق نمیتواند پایدار باشد؛ اکنون هم برخی جریانهای سیاسی عراق هم تمایل به این استمرار روابط ندارند و نمیخواهند این حضور را باور کنند. این جریانها تنها مخالفان جمهوری اسلامی ایران و مؤتلفان کشورهای معارض ایران نیستند که قطعاً آنان بشدت به هم ریختند، بلکه میتواند همپیمانان قدیمی و کنونی ایران را هم در برگیرد که باید آنان را نسبت این تغییر استراتژی (یا شاید تاکتیک) آگاه کرد و آنان را قانع نمود که همچنان در بر همان پاشنه میچرخد، البته کمی در و پاشنه تغییر کرده! والا در گذشته همانها هم با حضرت آیتالله خامنهای به صورت عمومی یا اختصاصی دیدار کردند و حضور عمومی مقتدی هم میتواند این گونه تصویرسازی شود؛ نه بیشتر. پس جای گله ندارد که بخواهند به ایران خرده بگیرند.
مقتدی صدر در حکمرانی عراقی و آینده آن صاحب رأی نافذ است؛ هرچند میتوان منتقد یا همرأی با او بود. این پتانسیل تنها برآمده از تصمیمات، رفتارها و جایگاهش نیست، بلکه عقبه تاریخی عمیق دارد؛ از پدرش و پدر همسرش؛ سید محمد صدر و سید محمدباقر صدر و همچنین خاندان عریق صدر در عراق، ایران و لبنان. مقتدی میوهای از این درختِ کهنسال است. او با همین سبک رفتارها که گاهی از دید ناظران خارجی و داخلی، نامتعارف است، اکنون توانسته هم فعالان مدنی غیرمذهبی را جذب کند، نسبت به نهاد مرجعیت عراق سر به زیر باشد، با سید حسن نصرالله در بیروت بنشیند، عربستانیها و اماراتیها را بپذیرد، دیدارهایش با قاسم سلیمانی قطع نشود. البته تا امروز هیچ گاه امریکاییها را نپذیرفته؛ هرچند دیگر مقامات کشورهای غربی را پذیرا بوده.
او سیاستمدار عراقی است که جامعه عراق و کف خیابان آن را بخوبی میشناسد و هنوز کاریزما دارد میان برخی طبقات اجتماعی قابلتوجه و اثربخشی. پتانسیل مقتدی میرا نیست و همواره با خردهشیبهایی حفظ یا تقویت شده است؛ هرچند تغییرات شگرفی در بدنه نیروها و تشکلها و نهادهایش رخ داده و دافعه و جاذبهاش پویاست و ملموس. تأثیرات ابتدایی حضور مقتدی صدر کنار کرسی حضرت آیتالله خامنهای در مراسم شام غریبان سیدالشهدا(ع) در بیت ایشان، یک حضور صرف نیست؛ هرچند مقتدی سیاستمداری است که احتمال دارد نگذارد این حضور مهم، نقطه عطف شود و روشهای پیشین خود را به صورت زیگزاگی پی بگیرد و دور و نزدیک شود.
البته او همواره به ایران مسافرت میکند و در جمع اقوام حضور مییابد اما این بار خواست به سفرش معنای سیاسی هم بدهد که اراده او نمیتواند بیمعنا تفسیر شود. این حضور میتواند آغاز تغییرات بنیادین در تحولات عراق شود و نقشهای کلان سیاسی دوباره چیده شود و چارت جدیدی را بازسازی کند که پس از سقوط رژیم صدام حسین برپا شد. بیت شیعه [گروههای شیعی عراق] منسجم و مرجعیت اعلای نجف بالفعل و هژمونیک بود و ایران نیز همراه و حامی استقرار ثبات شد؛ با این چارت... اما در انتخابات اخیر پارلمان عراق و انتخاب نخستوزیر فعلی چارت تصمیمسازی حکمرانی در عراق دچار تغییرات بنیادین شد و پس از آن نقاری شد تا حدودی تلخ میان گروههای شیعی که حتی دامان گروه فتح را هم گرفت و بهتازگی به اختلاف میان رهبران سیاسی و نظامی این جریان کشیده شد و بارها نمایان شد و در خفا رفت. مرجعیت اعلای نجف هم در چند مرحله علنی و غیرعلنی خطبه اعتراض علیه دولت و احزاب را منتشر کرد و دولت را به پاسخگویی و مبارزه با فساد فراخواند و از احزاب در کوتاهی از اصول بنیادین ضد فساد و ضد استبداد مرجعیت گلایه کرد. برخی گروههای شیعی اعلام اپوزیسیون و شبهاپوزیسیون کردند و مقتدی صدر هم دولت را به نقد کشید؛ هرچند در شکلگیریاش کنار فتح، ایستاد و عادل عبدالمهدی را بر کرسی ریاست نشاند.
حضور مقتدی صدر در بیت رهبری، نشان میدهد که رفتار آتی او هر چه باشد، قطعاً معتدلتر و ثباتآفرین خواهد بود که سطح آن فعلاً مشخص نیست. همچنین نشان میدهد، میخواهد در موقعیت میانگینرفتاری گروههای شیعی، بازی کند که در گذشته در منتهیالیه بود و به جوانب دیگر نزدیک میشد. از دیگر سو نشان میدهد، ایران برعکس تحلیلهای برخی رسانهها، هیچوقت سرستیز با مقتدی صدر نداشته و او را همچنان دوست خود میپندارد. رفتارهای او ممکن است، نارضایتی آفریده اما موجب تلقی همراهی با مخالفان ایران نشده. این فرآیند اگر ادامه یابد، نیز میتواند دغدغه مرجعیت نجف را لحاظ کند که «عراق باثبات» را آرزو دارد.
همچنین نجف و تهران را بشدت به یکدیگر نزدیکتر میکند، هرچند همواره نزدیک هستند و همراه؛ چرا که جایگاه مقتدی صدر در عراق کنونی، این دوگانه را مستحکم میکند و همچون برخی سیاستمداران و جریانهای عراقی موجب تضعیف و افتراق نمیشود. از دیگر سو این حضور، موجب عقلانیت گروههای متشکل در فتح خواهد شد و از اختلافات آنان تا حدودی میکاهد که فکر میکردند تنها آنان هستند که با ایران دوستی دارند و در آینده واقعگرایانه و عقلانیتر رفتار خواهند کرد. از طرف دیگر، این حضور نشان داد که «قاسم سلیمانی» آگاهترین فرد مسئول از جانب ایران نسبت به وضعیت عراق است و با شناخت کامل از منافع جمهوری اسلامی ایران، واقعگرایانه به عراق مینگرد و نمیخواهد چشم بر پتانسیل مقتدی صدر ببندد؛ هرچند منتقد او هم میتواند باشد یا نباشد. پس نمیتوان هیچگاه نقش سلیمانی را در این تحولات نادیده گرفت. او توانسته با حفظ اصول، عقلانیت و واقعگرایی را بهکار گیرد.
به هر حال، این تحلیلها به آینده رفتارهای مقتدی صدر بسیار بستگی دارد که چگونه میخواهد از میزبانی کریمانهٔ ایران استقبال کند و برابر آغوش گشوده ایران چه خواهد کرد. البته به نظرم او امروز بیش از گذشته، متوجه شرایط منطقه هست و میداند عراق با ثبات تنها با حضور ایران در عراق رخ میدهد و مانعی است بر دستاندازیهای برخی دولتهای خارجی؛ دولتهایی که براحتی به خود اجازه جسارت به مرجعیت اعلای نجف میدهند و هیچ شناخت کاملی از پیوند تهران و نجف ندارند؛ با وجود تفاوت سلایق. اکنون توپ در زمین مقتدی صدر است که باید منتظر بود و دید به چه کسی پاس خواهد داد. حنّانه منتظر بازگشت اوست و بغداد متحیّر مقتدای فردا!»
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.