- اطلاعیه سرکنسولگری ایران خصوص ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان ایرانی دانشگاه فدرال کازان روسیه
- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
از "ارج و آزمایش تا آونگان و هپکو"؛ صنایعی که خودمانی سازی نابودشان کرد!
در کشور ما هم سیاست خصوصیسازی پیش از انقلاب با واگذاری سهام به کارگران و سهیم شدن آنها در سود کارخانجات و برای تغییر رویکرد دولت به صنعتی شدن در عرصههای مختلف و در چارچوب یک اصلاح اجتماعی به اجرا گذاشته شد و پس از انقلاب نیز با گذر از موج ملیسازی و نیز جنگ تحمیلی، خصوصیسازی و واگذاری امور به بخش خصوصی مورد توجه قرار گرفت؛ تا جایی که با تاسیس سازمان خصوصیسازی در سال 80، واگذاریهای دولت جدیت یافت و با ابلاغ اصل 44 قانون اساسی در دهم تیرماه سال 84 نیز خصوصیسازی در کشور رونق گرفت.
بد ماجرا اما برای ما از همین جا شروع شد به طوری که این خصوصی سازی های بی حساب و کتاب نه تنها کمکی به اقتصاد کشور و کاهش نقش دولت نکرد که بر عکس باری هم بر دوش دولت گذاشت. صنایعی چون نساجی مازندران یا هپکو اراک که روزی جزو صنایع مهم و پر سود کشور بودند به دست هیولاهایی که مشخص نبود از کجا و چگونه به اسم خصوصی سازی جیب های خود را پر کردند نابود شد!
امروز در اخبار و رسانه ها زیاد نام هپکو اراک و اعتراضات کارگران شریف این کارخانه را می شنویم، اما این کارخانه تنها کارخانه ای نبود که به واسطه خصوصی سازی های ساختگی نابود شد، متاسفانه در دولت های نهم و دهم تخلفاتی صورت گرفت که ریشه بسیاری از مشکلات از جمله همین مساله هپکو در آن قرار دارد.
روزنامه ابتکار در فروردین ماه امسال با انتشار گزارشی تحت عنوان خصوصی سازی های بی حساب و کتاب به این موضوع پرداخت، این روزنامه در بخشی از گزارش خود نوشت: در دولت قبلی حتی در درون خود نهاد ریاست جمهوری هم به اسم خصوصی سازی تخلف گسترده مالی صورت گرفته است. برای مثال صندوق شهیدان رجایی و باهنر با سابقه ۲۸ سال فعالیت در زمان احمدینژاد از نهاد ریاست جمهوری منفک و به یک موسسه خصوصی تبدیل شده بود. هرچند پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی، دولت یازدهم این صندوق را به نهاد ریاست جمهوری بازگرداند و پیگیر اختلاسهای رخ داده در آن شد اما به نظر می رسد با این اوصاف، نمی توان تخلفات صورت گرفته درباره این صندوق را نادیده گرفت.
روایت نابودی هریك از این شركتها داستانی مفصل است اما روزنامه شرق در گزارشی خلاصهای را از آنچه بر سر مهمترین شركتهای این فهرست آمد آورده که هپکو تنها یکی از آن ها است، غول های صنعتی چون ارج، آزمایش تا آونگانی که روزی بزرگترین سازنده دكلهای انتقال نیرو در خاورمیانه بود و به سه قاره جهان صادرات میكرد و حتی نساجی مازندران که اگرچه به بانک ملی واگذار شد اما به هر حال بخشی از داستان بود همه و همه امروز به تاریخ پیوستند. در ادامه سرنوشت هپکو که این روزها صحبت در مورد آن زیاد است را بررسی می کنیم:
چرا هپكو به این روز افتاد؟
شركت هپكو بیشك یكی از بزرگ ترین غول های صنعت ایران پس از آغاز روند صنعتی شدن و در دهه های پیاپی بود. كارخانهای كه خانواده رضایی در سال 1354 پایهگذاری كرد و در مرحله ابتدایی 300 نفر در آن مشغول به كار شدند. مؤسسان كارخانه هپكو در همان آغاز به كار شركت متوجه كمبود نیروی انسانی ماهر در ایران شده بودند و به همین دلیل پس از انتخاب یك مدیرعامل پاكستانی كه تجربه خوبی در زمینه تولید ماشینآلات صنعتی داشت، سریعا اولین گروه از كارگران را برای آموزش تخصصی به آلمان و آمریكا فرستادند.
سنتی كه سال ها ادامه پیدا كرد تا هپكو را به یكی از غنی ترین شركت های ایران از نظر نیروی متخصص تبدیل كند. شركتی بزرگ كه حتی انقلاب، مصادره، جنگ و بمباران چندباره آن توسط دولت عراق هم نتوانست حركتش را متوقف كند. ساخت خودروهای زرهی، پشتیبانی لجستیك عملیات طارق و خودروهای مخصوص جنگ نیزاری، گریدر جنگی و ساخت خمپاره فقط گوشهای از اثر شگفتانگیز هپكو در سالهای جنگ بود. هپكو حتی زیر چنین فشاری نیز از توسعه دست نكشید و در سال 1371، فقط دو سال پس از جنگ، ساخت بزرگترین سوله صنعتی خاورمیانه با مساحت 60 هزار مترمربع بدون ستون و مانع مزاحم را جشن گرفت.
هپكو در زمانی كه همكاری هایش با شركتهای تراز اول بین المللی شانه به شانه پیش میرفت، در سال 1380 روی میز فروش سازمان خصوصیسازی قرار گرفت و بهطور تدریجی و در نهایت با عرضه سهامی عمده در سال 1385 به بخش خصوصی واگذار شد. خریدار جدید هپكو كه تاجری سرشناس و از مدیران سابق جهاد سازندگی بود، توافق كرده بود 74 میلیارد تومان بابت تصاحب سهام عمده هپكو پرداخت كند؛ مبلغی كه مورد مناقشه مدیران و كارشناسان بود و بسیاری معتقد بودند این مبلغ فقط سود سه سال كارخانه هپكو و بسیار كمتر از ارزش زمین های این شركت است. خریدار جدید اما در همان اقدام ابتدایی مدیران باسابقه شركت را بیرون كرد و همزمان با نحوه مدیریت عجیب او در هپكو، واردات محموله بزرگی از ماشین آلات دسته دوم خارجی، بلای جان هپكو شد.
هپكو انحصارش بر بازار را از دست داد و پیمانكاران ترجیح دادند بهجای استفاده از محصولات این شركت، سراغ محصولات بیكیفیت اما ارزان تر خارجی بروند و چندان نگران كیفیت نهایی پروژه ها نباشند. پایبندنبودن خریدار به تعهدات خود، واگذاری شركت به خریدار دوم و عدم پایبندی او به تعهداتش، كارخانهای را كه روزی نگین صنعت مركز ایران بود، در سال 1393 به جایی رساند كه در پرداخت حقوق و دستمزد كارگرانش ناتوان بماند و كارگرانی كه روزی شانس آموزش تخصصی در بهترین مراكز صنعتی اروپا را یافته بودند، در پی احقاق حقوق خود دست به تجمع زدند. تجمعاتی كه به نتیجه خاصی نرسید تا پس از مسدودكردن مسیر راهآهن شمال-جنوب و برخورد با آنان دولت در نهایت هیئتی از مدیران دولتی را در رأس كارخانه هپكو قرار دهد. شركتی كه حالا صدها میلیارد تومان بدهی انباشته و خطوط تولید زمینگیر دارد. مدیران هپكو در چند ماه اخیر مدعی فعالیت دوباره این شركت هستند اما برای قضاوت دراینباره كمی زود است و با این حساب میتوانیم هپكو را یكی از مهمترین شركتهای فهرست بزرگ قربانیان سالهای ابتدایی خصوصیسازی یا همان خودمانی سازی در ایران بنامیم.
به هر روی مشخص است تا زمانی که اصلاحات ساختاری در این زمینه صورت نگیرد اقتصاد کشور با تحریم یا بدون آن رو به نابودی خواهد رفت.