- پیشنهاد علی لاریجانی برای توافق با دولت ترامپ (توئیت)
- اطلاعیه سرکنسولگری ایران خصوص ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان ایرانی دانشگاه فدرال کازان روسیه
- کنایه سنگین یک مداح به وزیر جنجالی رئیسی پس از توئیت علیه دولت پزشکیان + تصویر
- روایت زیباکلام از برجسته ترین اقدام پزشکیان در سیستان و بلوچستان
- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
دو دیپلمات سابق آمریکا: حالا زمان مذاکره با ایران است
دو تن از دیپلماتهای ارشد سابق وزارت امور خارجه آمریکا در دولت اوباما با نگارش مقاله ای مشترک در روزنامه "نیویورک تایمز" آمریکا ضمن انتقاد از بی نتیجه بودن سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران، خواستار مذاکره ایران و آمریکا برای کاهش از تنش در منطقه و حصول به یک توافق جدید شدند.
دو تن از دیپلماتهای ارشد سابق وزارت امور خارجه آمریکا در دولت اوباما با نگارش مقاله ای مشترک در روزنامه "نیویورک تایمز" آمریکا ضمن انتقاد از بی نتیجه بودن سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران، خواستار مذاکره ایران و آمریکا برای کاهش از تنش در منطقه و حصول به یک توافق جدید شدند.
به گزارش عصرایران، "ویلیام جی برنز "و "جیک سالیوان" از مقامات پیشین وزارت خارجه دولت اوباما در این مطلب نوشتند:
اکنون بهترین زمان برای آغاز دیپلماسی و فاصله گرفتن از تنشهای موجود در خاورمیانه است.
شش سال پیش، در همین روزها و ماه ها بود که سخت درگیر گفتگوهای مخفی و آشکار با ایران بودیم، گفتگویی که پایان آن منجر به امضای توافق هستهای شد. در آن روزها این هنر دیپلماسی بود که خطر جنگ را کاهش داد و حالا فقدان همان دیپلماسی منجر به افزایش تنشها شده است.
عواقب تصمیم احمقانه دولت ترامپ مبنی بر خروج از برجام در سال گذشته، آن هم بدون هیچ گونه مدرکی مبنی بر عدم پایبندی ایران به مفاد این قرارداد، منجر به افزایش تنشها شد.
ما اکنون به دلیل محاسبات و انتظارات اشتباهی که از سوی هر دو طرف وجود دارد در مقطع بسیار خطرناکی قرار داریم. برخی در ایران این تصور را دارند که باید تا پایان سال 2020 صبر کرد چرا که در صورت شکست ترامپ در انتخابات پیش رو دولت آینده ایالات متحده به برجام بازخواهد گشت. این در شرایطی است که به دلیل تحریمها صادرات نفت، به عنوان قلب تپنده اقتصاد ایران، از 2.5 میلیون بشکه در روز به چند صد هزار کاهش یافته و طرف های اروپایی برجام هم عملا ناتوان از کمک به ایران هستند.
در سوی مقابل دولت ترامپ هم به نوبه خود اسیر محاسبات اشتباه است، واشنگتن با تحلیل های غیر واقعی بر این باور بوده و هست که کمپین فشار حداکثری و تهدید نظامی باعث میشود ایران شرایط آمریکا را پذیرفته و به نوعی تسلیم شود. این باور در حالی است که ایالات متحده عملا کارتهای بی شماری که تهران در اختیار دارد را نادیده گرفته است. ایرانیها در این مدت، با اقداماتی نظیر ساقط کردن پهپاد آمریکایی در خلیج فارس و آغاز روند کاهش تعهدات برجامی عملا نشان دادند که در برابر ایالات متحده دست و پا بسته نیستند. از سوی دیگر متحدین و شرکای آمریکا نیز به جای پیوستن به واشنگتن در یک جبهه متحد برای منزوی کردن ایران، در تلاشند تا تنشها میان دو طرف را کاهش داده و آنها را به میز مذاکره بازگردانند.
در تهران هم البته مخالفان مذاکره با آمریکا دست بالا را دارند و به طور کلی نسبت به تعامل با غرب شک و تردیدهای بسیاری مطرح میکنند. این ایده از سوی آنها مدام در حال تکرار است که ترامپ علاقه و توان حمله نظامی به ایران را نداشته و آنچه مطرح میکند تنها جنبه تبلیغاتی دارد.
در این میان شرکای ما در خلیجفارس نیز دو دل شدهاند. از یک سو، آنها شدیدا نگران برخوردهای نظامی احتمالی هستند و به همین خاطر سعی میکنند که تنشها را کاهش دهند، همین چندی پیش بود که در ماجرای حمله به تاسیسات نفتی آرامکو ولیعهد سعودی خواستار تحقیقات سازمان ملل شد و اعلام داشت که جنگ با ایران میتواند منجر به فاجعه شود. از طرف دیگر نیز، آنها نگران هستند كه عدم واكنش آمریكا در مقابل ایران تنها منجر به افزایش تحرکات جمهوری اسلامی به ویژه علیه سعودیها شود.
بدون تعارف پایان مسیری که امروز دنبال میکنیم یعنی ادامه تاکید بر برخوردهای قهری چیزی جز بن بست نیست. به جای چنین اقداماتی و تمرکز واشنگتن مبنی بر چگونگی برخورد با ایران بهتر است پیش از آنکه دیر شود، به سمت دیپلماسی حرکت کنیم.
برای شروع روند دیپلماسی، پیش از هرچیز هر دو طرف باید در انتظارات خود بازنگری داشته و روند گام به گامی را آغاز کنند که بتواند در آینده موجب یک توافق بلند مدت گردد. همانطور که رئیس جمهور فرانسه، امانوئل ماکرون نیز اعلام کرده، متاسفانه ایالات متحده حاضر نیست هیچ امتیاز اقتصادیای مستقیم یا حتی از طریق اتحادیه اروپا به ایران دهد. جدا از اینکه واشنگتن حاضر به دادن امتیازی برای آغاز مذاکرات نیست 12 خواسته غیر معقول را هم به عنوان پیش شرط مطرح کرده که بهتر است برای باز شدن در دیپلماسی آنها را کنار بگذارد. آمریکا باید بداند که ایران با سرسختی خاص خود بدین شکل تسلیم نخواهد شد.
در سوی مقابل اینکه تهران تصور کند ایالات متحده بدون دریافت تضمینهای لازم برای مذاکره در مورد مسائل موشکی و منطقهای حاضر به لغو تمام تحریمهای خودش باشد هم چندان واقع بینانه به نظر نمیرسد.
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران اخیراً اظهارات امیدوارکنندهای مبنی بر رضایت تهران برای آغاز مذاکرات در زمینههای گوناگون داشت. او گفت که اگرچه کار برای آغاز مذاکرات دشوار است، اما به هر حال به امتحان کردنش میارزد. توافق هسته ای سال 2015 بایستی آغاز دیپلماسی با ایران میبود نه پایان آن که متاسفانه این گونه نشد، با این حال اکنون نیز ایرانیها به خوبی میدانند که حتی آغاز مذاکرات مخفی در سطوح پایین میتواند سرآغاز مذاکرهای جامع باشد.
جدا از آنچه گفته شد هر دو طرف همچنین باید به دنبال کاهش بیشتر تنشها باشند. به عنوان مثال تبادل زندانیان بین دو طرف یا تلاش برای برقراری آرامش در زمینه حمل و نقل دریایی میتواند نمونههای مناسبی برای تنش زدایی بین دو طرف باشد. در کنار این دو مورد هر دو این کشورها باید بدانند که عراق نباید به میدان جنگ نیابتیشان تبدیل شود. ما باید زمینههای لازم برای پایان برخی از بحرانهای خلیج فارس از جمله جنگ یمن را مهیا کنیم. بحران یمن نه تنها یک تراژدی انسانی بلکه یک فاجعه استراتژیک برای شرکای ما در خلیج فارس بوده، فاجعهای که حتی دامان سیاست خارجی ما را هم لکه دار کرده است.
اگر از ما میخواهید مسیری برای دیپلماسی با ایران پیشنهاد کنیم، فقط باید بگوییم از شرایطی که امروز در آن هستیم فاصله بگیرید! با این حال اکنون خوب یا بد ما در این شرایط قرار داریم و این آخرین شانس ما برای آزمون دوباره دیپلماسی است.
به گزارش عصرایران، "ویلیام جی برنز "و "جیک سالیوان" از مقامات پیشین وزارت خارجه دولت اوباما در این مطلب نوشتند:
اکنون بهترین زمان برای آغاز دیپلماسی و فاصله گرفتن از تنشهای موجود در خاورمیانه است.
شش سال پیش، در همین روزها و ماه ها بود که سخت درگیر گفتگوهای مخفی و آشکار با ایران بودیم، گفتگویی که پایان آن منجر به امضای توافق هستهای شد. در آن روزها این هنر دیپلماسی بود که خطر جنگ را کاهش داد و حالا فقدان همان دیپلماسی منجر به افزایش تنشها شده است.
عواقب تصمیم احمقانه دولت ترامپ مبنی بر خروج از برجام در سال گذشته، آن هم بدون هیچ گونه مدرکی مبنی بر عدم پایبندی ایران به مفاد این قرارداد، منجر به افزایش تنشها شد.
ما اکنون به دلیل محاسبات و انتظارات اشتباهی که از سوی هر دو طرف وجود دارد در مقطع بسیار خطرناکی قرار داریم. برخی در ایران این تصور را دارند که باید تا پایان سال 2020 صبر کرد چرا که در صورت شکست ترامپ در انتخابات پیش رو دولت آینده ایالات متحده به برجام بازخواهد گشت. این در شرایطی است که به دلیل تحریمها صادرات نفت، به عنوان قلب تپنده اقتصاد ایران، از 2.5 میلیون بشکه در روز به چند صد هزار کاهش یافته و طرف های اروپایی برجام هم عملا ناتوان از کمک به ایران هستند.
در سوی مقابل دولت ترامپ هم به نوبه خود اسیر محاسبات اشتباه است، واشنگتن با تحلیل های غیر واقعی بر این باور بوده و هست که کمپین فشار حداکثری و تهدید نظامی باعث میشود ایران شرایط آمریکا را پذیرفته و به نوعی تسلیم شود. این باور در حالی است که ایالات متحده عملا کارتهای بی شماری که تهران در اختیار دارد را نادیده گرفته است. ایرانیها در این مدت، با اقداماتی نظیر ساقط کردن پهپاد آمریکایی در خلیج فارس و آغاز روند کاهش تعهدات برجامی عملا نشان دادند که در برابر ایالات متحده دست و پا بسته نیستند. از سوی دیگر متحدین و شرکای آمریکا نیز به جای پیوستن به واشنگتن در یک جبهه متحد برای منزوی کردن ایران، در تلاشند تا تنشها میان دو طرف را کاهش داده و آنها را به میز مذاکره بازگردانند.
در تهران هم البته مخالفان مذاکره با آمریکا دست بالا را دارند و به طور کلی نسبت به تعامل با غرب شک و تردیدهای بسیاری مطرح میکنند. این ایده از سوی آنها مدام در حال تکرار است که ترامپ علاقه و توان حمله نظامی به ایران را نداشته و آنچه مطرح میکند تنها جنبه تبلیغاتی دارد.
در این میان شرکای ما در خلیجفارس نیز دو دل شدهاند. از یک سو، آنها شدیدا نگران برخوردهای نظامی احتمالی هستند و به همین خاطر سعی میکنند که تنشها را کاهش دهند، همین چندی پیش بود که در ماجرای حمله به تاسیسات نفتی آرامکو ولیعهد سعودی خواستار تحقیقات سازمان ملل شد و اعلام داشت که جنگ با ایران میتواند منجر به فاجعه شود. از طرف دیگر نیز، آنها نگران هستند كه عدم واكنش آمریكا در مقابل ایران تنها منجر به افزایش تحرکات جمهوری اسلامی به ویژه علیه سعودیها شود.
بدون تعارف پایان مسیری که امروز دنبال میکنیم یعنی ادامه تاکید بر برخوردهای قهری چیزی جز بن بست نیست. به جای چنین اقداماتی و تمرکز واشنگتن مبنی بر چگونگی برخورد با ایران بهتر است پیش از آنکه دیر شود، به سمت دیپلماسی حرکت کنیم.
برای شروع روند دیپلماسی، پیش از هرچیز هر دو طرف باید در انتظارات خود بازنگری داشته و روند گام به گامی را آغاز کنند که بتواند در آینده موجب یک توافق بلند مدت گردد. همانطور که رئیس جمهور فرانسه، امانوئل ماکرون نیز اعلام کرده، متاسفانه ایالات متحده حاضر نیست هیچ امتیاز اقتصادیای مستقیم یا حتی از طریق اتحادیه اروپا به ایران دهد. جدا از اینکه واشنگتن حاضر به دادن امتیازی برای آغاز مذاکرات نیست 12 خواسته غیر معقول را هم به عنوان پیش شرط مطرح کرده که بهتر است برای باز شدن در دیپلماسی آنها را کنار بگذارد. آمریکا باید بداند که ایران با سرسختی خاص خود بدین شکل تسلیم نخواهد شد.
در سوی مقابل اینکه تهران تصور کند ایالات متحده بدون دریافت تضمینهای لازم برای مذاکره در مورد مسائل موشکی و منطقهای حاضر به لغو تمام تحریمهای خودش باشد هم چندان واقع بینانه به نظر نمیرسد.
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران اخیراً اظهارات امیدوارکنندهای مبنی بر رضایت تهران برای آغاز مذاکرات در زمینههای گوناگون داشت. او گفت که اگرچه کار برای آغاز مذاکرات دشوار است، اما به هر حال به امتحان کردنش میارزد. توافق هسته ای سال 2015 بایستی آغاز دیپلماسی با ایران میبود نه پایان آن که متاسفانه این گونه نشد، با این حال اکنون نیز ایرانیها به خوبی میدانند که حتی آغاز مذاکرات مخفی در سطوح پایین میتواند سرآغاز مذاکرهای جامع باشد.
جدا از آنچه گفته شد هر دو طرف همچنین باید به دنبال کاهش بیشتر تنشها باشند. به عنوان مثال تبادل زندانیان بین دو طرف یا تلاش برای برقراری آرامش در زمینه حمل و نقل دریایی میتواند نمونههای مناسبی برای تنش زدایی بین دو طرف باشد. در کنار این دو مورد هر دو این کشورها باید بدانند که عراق نباید به میدان جنگ نیابتیشان تبدیل شود. ما باید زمینههای لازم برای پایان برخی از بحرانهای خلیج فارس از جمله جنگ یمن را مهیا کنیم. بحران یمن نه تنها یک تراژدی انسانی بلکه یک فاجعه استراتژیک برای شرکای ما در خلیج فارس بوده، فاجعهای که حتی دامان سیاست خارجی ما را هم لکه دار کرده است.
اگر از ما میخواهید مسیری برای دیپلماسی با ایران پیشنهاد کنیم، فقط باید بگوییم از شرایطی که امروز در آن هستیم فاصله بگیرید! با این حال اکنون خوب یا بد ما در این شرایط قرار داریم و این آخرین شانس ما برای آزمون دوباره دیپلماسی است.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.