- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
- یک ایرانی همکار ایلان ماسک شد؛ محمودرضا بانکی کیست!؟
چرایی تاریخی هراس حزب دموکرات از انتخاب کاندیدایی پیش رو!
نواندیش- اکبرمختاری:* از سال ۱۹۶۳ تاکنون رای حامیان و ماشین رای حزب دموکرات بیشتر متمایل به گرایش لیبرالتر این حزب تمایل داشته است این درحالیست که سران اصلی حزب همچنان سعی کرده اند خود را در مرکز نگه دارند.
با روی کار امدن لیندو جانسون و اجرای برنامه رفاهی جامعه بزرگ و پذیرش جنبش مدنی سیاهپوستان بخش های پیش رو تر در حزب دموکرات جایگاه بهتری در میان مردم یافتند.
شکست جریان لیبرال تر حزب دموکرات در سال ۱۹۷۲ از ریچارد نیکسون سبب افزایش نگرانی سران مرکزگرای حزب دموکرات شد.
اگرچه در سال ۱۹۷۶ فرماندار ایالت جنوبی جورجیا جیمی کارتر بعنوان رییس جمهور انتخاب گشت لیکن برخلاف بخشی که کارتر از آن می آمد برنامه های او از جمله تاکید بر سیاست اعلانی و اعمالی حقوق بشر با بخش های لیبرال حزب همخوانی داشت اگرچه در عرصه اقتصادی تفاوت در نگرش اقتصادی او با نمایندگان لیبرال کنگره سبب شد طرح های اقتصادی کارتر کاملا ناموفق گردد.
پس از شکست کارتر جریانات بالا دستی حزب دموکرات نوک تیز حملات خویش را متوجه لیبرال های وابسته به حزب دموکرات در کنگره کردند، اما این موضوع هیچ گاه سبب حذف لیبرالهای درون حزب دموکرات نشد.
در سال ۱۹۸۴ والتر ماندیل از بخش های لیبرالتر حزب دموکرات شکست بسیار تلخی از رونالد ریگان خورد طوریکه تنها توانست تنها الکترال یک ایالت را کسب کند. این شکست سبب اهمیت یافتن سوپرتیوز دی شد تا جمع وسیع تری از ایالتهای آمریکا در روند انتخابات دخالت کنند، اما این بار نیز مایکل دوکاکس منتخب حزب شد و از بوش پدر شکست خورد.
در سال ۹۲ بیل کلینتون از ایالت جنوبی آرکانزاس وارد عرصه شد و با تاکید بر شعار احمق اقتصاد مهمست توانست پیروزی لازم را کسب کند. از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ هیچ کدام از افراد نسبتا میانه رو حزب نتوانستند کسب موفقیت کنند تا اینکه سیاستمداری سیاهپوست با شخصیتی نسبتا کاریزماتیک و با شعار تغییر توانست بالاترین موفقیت انتخاباتی حزب دموکرات را از نظر تفاوت در ارا و تعداد الکترال طی پنجاه سال اخیر کسب کند
تحلیل سران حزب دموکرات در بخش وسیعی میانه نبودن کاندیدهای دموکراتها را مانع موفقیتشان تادوران ریاست جمهوری بیل کلینتون دانسته اند این درحالیست که شکستهای حزب دموکرات بیش از آنکه ناشی از ضعف کاندیداها باشد ناشی از شرایط وبستریست که کاندیداهای جمهوریخواه توانستند در آن انتخاب شوند و در کنار این موضوع نقش متغیر شخصیت کاندیداها نیز بسیار مهم بوده است.
در سال ۱۹۷۲ شکست از نیکسون در فضای نسبتا موفق نیکسون با برگ برنده بزرگ ارتباط چین و آمریکا دور از انتظار نبود و اینکه جریانات دست راستی با قدرت تمام در حمایت از نیکسون وارد عمل شدند.
در سال ۱۹۸۰ موضوع گروگانگیری در ایران و چالش قیمت بنزین از یکسو وکاریزمای شخصیتی رونالد ریگان چنان موثر بود که او حتی در کالیفرنیا نیز پیروز گشت.
این اتفاق در سال ۱۹۸۴ با قدرت بیشتری رخ داد جاییکه ریگان فقط در یک ایالت باخت و این بار نیز بدلیل حل موضوع گروگان گیری و بهبود نسبی اوضاع اقتصادی و کاراکتر جذاب او برای مردم او خیره کننده ترین پیروزی را در کسب ارای الکترال کسب کرد وچون پیش از ریاست جمهوری فرماندار موفق کالیفرنیا هم بود ارا کالیفرنیا سرزمین اصلی دموکراتها را نیز از آن خود کرد و در برابر والتر ماندیل فاقد مولفه هایی بود که رونالد ریگان داشت.
در سال ۱۹۸۸ موفقیت های ریگان در حوزه های مختلف زمینه ساز پیروزی جورج هربرت واکر بوش معاون ریگان در انتخابات شد. پیروزی بوش بیش از خودش تجلیلی از اعمال ریگان بود.
شکست دموکراتها در سال ۲۰۰۰ بسیار ضعیف و حتی مشکوک بود.
برخی سعی کردند افکار آزاد ومترقی ال گور را مانع کسب پیروزی دانند این درحالیست که ال گور در اعداد رای بیشتری اورد و تنها با اختلاف حدود ۵۳۷ رای، الکترال های فلوریدا را از دست داد.
شکست جان کری در سال ۲۰۰۴ بخش عمده اش بدلیل کم اهمیت شدن اقتصاد نسبت به امنیت ملی بود.
در فضای پس از یازده سپتامبر امنیت ملی بر آزادی و حتی اقتصاد اولویت یافت و قدرت گرفتن دیدگاه عوض نکردن اسب در میان مسابقه زمینه ساز رای بیشتر به جورج دبلیو بوشی شد که در جنگ علیه تروریسم قرار داشت.
در سال ۲۰۰۸ رقابت در حزب دموکرات میان چپ میانه یا همان جریان لیبرال(در نگاه آمریکایی) با راست میانه حزب بود. راست میانه که برخی حتی او را نیز فردی با رگه های لیبرال مابانه تعریف میکردند. رقابت میان اوبامای سیاهپوست و جذاب با بانوی اول سابق آمریکا و سناتوری دموکرات از نیویورک که به جنگ بوش با عراق در سنا رای مثبت داده بود.
در چنین رقابتی باتوجه به قابلیت بیشتر اوباما در جذب رای بدنه اجتماعی حزب دموکرات و حتی رای دهندگان مردد باراک اوباما توانست با قاطعیت پیروز شود.
این درحالی بود که بخشی از سران حزب دموکرات براین باور بودند که ممکنست که جامعه آمریکا از رای به یک سیاهپوست استقبال نکند چیزی که خلافش رخ داد
در سال ۲۰۱۶ حزب جمهوریخواه پشت سر کسی رفت که خود را بیرون از ساختار تعریف میکرد ومعتقد بود نگاه جدیدی را حاکم میکند.
قدرت بیان و کمپین قوی انتخاباتی دونالد ترامپ سرانجام سبب حمایت از او شد و ترامپ توانست هیلاری کلینتون را شکست دهد چرا که این بار دوگانه انتخاباتی میان فردی از ساختار به اصطلاح مشکل دار حاکم و فردی شکل گرفته بود که خود را بیرون از ساختار تعریف میکرد و قصد تغییرات اساسی را داشت و این پیروزی در نهایت از آن ترامپ شد.
نوامبر۲۰۲۰ نزدیکست و جریانات قدرتمند درون حزب دموکرات بار دیگر قصد دارند فردی را معرفی کنند که بیش از ساکن فعلی کاخ سفید ریشه در ساخت سیاسی آمریکا دارد. در برابر،فردی در حال تضعیف است که خود را نماد تغییر دانسته وتوانسته بخش ویژه ای از جامعه را جذب کند.
برنی سندرز پیش روتر از همه نمادهای لیبرال سابق حزب دموکراتست اما تعمیم نگرانی از شکست وسیع او از ترامپ با گذشتگان لیبرال حزب دموکرات خطاست.
چراکه این بار فردی میاید که حداقل از جاذبه لازم میان بدنه اجتماعی حزب برخوردارست و کاندیدای مقابل نیز فاقد کاراکتر جذاب رونالد ریگانست ریگانی که حتی کالیفرنیا را نیز از آن خود کرد.
انتخابات کنگره در دوره قبل بخوبی نشان داد که بدنه حزب دموکرات بشدت رگه های چپ گرایانه یافته است و حذف این جریان براحتی ممکن نیست.
نمیشود یک اشتباه را دوبار تکرار کرد، انتخاب دوباره فردی شناخته شده از درون سیستم با سن بیشتر و جذابیت کمتر از کاندیدای دوره قبل احتمال موفقیتش آنچنان بالانیست.
اگر کاندیدای پیشرو و جذابتر حزب بدلیل نگرش اقتصادیش احتمال پیروزی بر ترامپ رانداشته باشد به احتمال زیاد کاندیدای برآمده از ساختار موجود با جاذبه کمتر نیز شانس بالایی برای پیروزی نخواهد داشت.
*مدرس دانشگاه و كارشناس سياست خارجى آمريكا