- اطلاعیه سرکنسولگری ایران خصوص ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان ایرانی دانشگاه فدرال کازان روسیه
- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
چرا باید از "ویروس کرونا" بترسیم؟!
نواندیش: صحبت در مورد احساسات کنونی که جهان به واسطه شیوع ویروس کرونا با آن درگیر است تنها در قالب کلمات کاری به غایت دشوار است.
به گزارش نواندیش، جاناتان تیپرمن در فارین پالیسی به دلایلی اشاره می کند تا نشان دهد که جهان نیازمند عزمی جدی برای مقابله با ویروس کرونا است، در ادامه می توانید بخش هایی از این مقاله را مطالعه کنید: اینکه تنها بگوییم مردم از کرونا ویروس جدید میترسند کافی نیست، در واقع ترس به اندازه کافی حق مطلب را ادا نمیکند. این روزها همه نسبت به کوچکترین علائمی از این ویروس حساس شدهاند. وقتی کسی در یک مکان عمومی سرفه میکند به سرعت میتوانید ترس را در چشمان راننده تاکسی یا مسافران مترو ببینید.
بگذارید ابتدا این نکته را روشن کنم که منظورم از بیان این مطالب این نیست که بگویم دلایل خوب و منطقی زیادی برای نگرانی وجود ندارند. همین حالا که من این مطلب را مینویسم، بیش از 100 هزار نفر در جهان به کووید 19 مبتلا شدهاند که از این تعداد بالای 4000 نفر جان خود را از دست دادهاند. بدتر اینکه، این ویروس اکنون با سرعت بالایی در سراسر جهان در حال شیوع است و به همین خاطر احتمالا باید منتظر تلفات بیشتری هم باشیم. با وجود اینکه دامن زدن بر ترس و وحشت عمومی بی فایده است، اما باید اذعان کرد که اوضاع واقعاً ترسناک است.
حتی اگر خیلی از ما ها به خصوص آن ها که زیر 60 سال سن دارند و دارای هیچ بیماری زمینه ای هم نیستند در مقابل کرونا ایمن باشیم بازهم دلایل بسیاری برای ترسیدن وجود دارد چرا که همه ما به هر حال در بین خانواده یا دوستانمان فردی را داریم که بین گروههای آسیب پذیر در برابر کرونا قرار داشته باشند. نگرانی ما برای عزیزانمان یکی از بهترین و طبیعی ترین غرایز ماست که استفاده از آن در انجام اقدامات احتیاطی بسیار مهم است.
واکنش جهانی به کرونا ویروس نشان میدهد که متاسفانه دلایل دیگری هم برای ترسیدن وجود دارد. برخی از این واکنشها تاکنون چندان جدی نبودهاند و فقط در استفاده از یک ماسک معمولی یا کره بادام زمینی، دستمال توالت و سایر لوازم این چنینی خلاصه شدهاند.
در همین حال، عوام فریبی و نظریه پردازان تئوریهای توطئه به شدت مشغول انتشار تئوریهای خود هستند. مثلا در برجستهترین این نظرات گفته شده که چین برای خاموش کردن اعتراضات هنگ کنگ یا سرکوب اویغورها کرونا را ساخته است. در یکی دیگر گفته شده که کرونا ویروس بخشی از یک طرح کنترل جمعیت است که توسط بنیانگذار مایکروسافت، بیل گیتس هم پشتیبانی میشود.
همانطور که هفته گذشته فرید زکریا، ستون نویس واشنگتن پست خاطرنشان کرد، پوپولیستها از این بیماری برای تشدید حملات خود به مهاجران، استفاده میکنند.این اقدامات در کوتاه مدت انواع فعالیتهای مهم اقتصادی را تعطیل و در طولانی مدت ممکن است با ایجاد اختلال در زنجیرههای تأمین جهانی موجب آسیبهای بیشتر شود.
بنابراین، چه چیزی توجیهگر این همه افراط و تفریط که بسیاری از آنها حتی مغایر علوم پزشکی و عقل سلیم است، خواهد بود؟ من فکر میکنم، سه پاسخ اساسی در این باره وجود دارد.
کرونا ویروس جدید، ویروسی عملا نامرئی و گاه مرگبار است که هنوز هم تا حد زیادی برای پژوهشگران ناشناخته است. نه تنها ما از واکسن دور هستیم، بلکه هنوز اصلا نمیدانیم که این بیماری واقعا چقدر کشنده است یا چه تعداد به آن مبتلا هستند. این مشکل اخیر در مورد عدم اطلاع از تعداد واقعی مبتلایان تا حدودی به دلیل کمبود تاسفبار کیتهای آزمایش در آمریکا و سراسر جهان است. همانطور که مایکل بارکون، استاد برجسته علوم سیاسی در دانشگاه سیراکیوز در ایمیلی برای من نوشته، طبیعت عجیب و اسرارآمیز این دشمن مقابله با آن را دشوار کرده است.
کرونا ویروس به دلیل شیوع گسترده در سراسر جهان ترسناک شده، یعنی جهانی شدن، مهاجرت جمعی و وابستگی متقابل عواملی بودن که به انتشار آن کمک کردهاند. این دقیقاً مواردی است که ترامپ و دیگر پوپولیستها سالهاست که به آن انتقاد میکنند.
سومین دلیلی که کرونا ویروس دلهره به جان همه انداخته ناشی از احساس گناه عمیقی است که بسیاری از ما نسبت به سالها سوء استفاده بی امان از جهان طبیعت از سوزاندن کربن گرفته تا سالها استفاده بیش از حد از آنتی بیوتیکهای قدرتمند داریم. در چند سال گذشته، به دلیل آتشسوزیهای گسترده و طوفانهای ناگهانی نادیده گرفتن این مشکلات زیستمحیطی غیرممکن شده است. بسیاری از ما اکنون احساس میکنیم که یک بار سیستمهای طبیعی قابل پیش بینی را از دست دادیم و به زودی قیمت گزافی از این بابت خواهیم پرداخت. همانطور که بارکون بیان کرد، ما در زمان نقوش آخرالزمانی زندگی میکنیم.
کرونا ممکن است نوعی بحران باشد و اگر هم نباشد احتمالا در آینده شاهد بحرانی بزرگ خواهیم بود، قسمت بد ماجرا اینجاست که رهبران کشورها تاکنون عزمی از خودشان برای مقابله جدی و موثر با این بحران نشان ندادهاند و این قسمت ترسناک ماجرا است.
مگر خرید تکنولوژی