- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
- یک ایرانی همکار ایلان ماسک شد؛ محمودرضا بانکی کیست!؟
تحلیلگر اسراییلی: ایران بازیگر قهاری است و بدون قاسم سلیمانی هم در منطقه نفوذ دارد
یک کارشناس مسایل ایران در اسراییل با نگارش مقالهای در وب سایت اندیشکده محافظهکار "شورای آتلانتیک" آمریکا، ساده باوری برخی تحلیلگران غربی و اسراییلی را درباره تاثیر استراتژی فشار حداکثری ترامپ در کاستن از نفوذ و قدرت منطقهای ایران به چالش کشیده و نوشت: "ایران بازیگری نیست که با فشارهای داخلی و جهانی دست از اهداف استراتژیک خود بردارد و تسلیم شود".
به گزارش عصرایران، " راز زیمت" تحلیلگر مسایل ایران در موسسه مطالعات امنیت ملی اسراییل (INSS) در مقالهای نوشته است:
جاه طلبیهای منطقهای ایران و همچنین برنامه هستهای این کشور با انقلاب اسلامی 1979 آغاز نشده و ریشه در تاریخ دارد. آشفتگی سیاسی در جهان عرب از سال 2011 فرصتهای جدیدی برای ایران خلق کرده است تا با بهرهگیری از نقاط ضعف کشورهای عربی بتواند نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد. فروپاشی داعش و بقای حکومت بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه - با کمک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و روسیه - فرصتهایی برای گسترش موقعیت ایران در سوریه و عراق فراهم کرد.
این تحلیلگر اسراییلی در ادامه نوشت: «با این وجود هر چند ماه یک بار به ما گفته میشود که ایران در حال از دست دادن نفوذ منطقهای خود است. اول به دلیل تحریمهای اعمال شده توسط دولت ترامپ ادعا شد که "ماجراجویی نظامی ایران " در منطقه به طور قابل توجهی محدود شده است. بعد به دلیل حملات اسراییل به مواضع نیروهای طرفدار ایران در سوریه و یا به دنبال تظاهرات اخیر در لبنان و عراق بود که گفته شد "ایران در حال از دست دادن خاورمیانه است". سپس ، اعتراضات نوامبر 2019 در ایران (آبان 1398) روی داد که امید به تغییر رژیم را افزایش داد. این چرخه با ترور سردار قاسم سلیمانی در ماه ژانویه (2020) به عنوان ضربه بزرگی به برنامههای ایران برای تسلط منطقهای تکمیل شد و در نهایت اکنون ویروس مرگبار کروناست است که بعضیها امید بسته اند فعالیتهای بدخیم ایران در خاورمیانه را کُند و یا مهار کند.»
این تحلیلگر اسراییلی در ادامه نوشت:" ایران تاکنون ضمن تلاش برای تقویت نفوذ منطقهای خود با موانع اساسی هم روبرو بوده است. فعالیتهای اسرائیل توانسته است سرعت استقرار ارتش ایران در سوریه را کُند کرده و همچنین تجهیز حزب الله لبنان را به موشکهای هدایت شونده به تأخیر اندازد. همچنین حضور روسیه، ایالات متحده و ترکیه توانسته توانایی ایران را در شکل دادن سوریه و عراق به عنوان بخشی از حوزه نفوذ خود، محدود کند. علاوه بر این، مداخلات گسترده ایران در امور داخلی بغداد، دمشق و بیروت باعث افزایش مخالفت سیاسی و عمومی در جهان عرب شده است. سرمایه گذاریهای مداوم تهران در خارج از مرزهای خود هم باعث انتقادات داخلی در ایران شده است.
حالا هم بحران ناشی از شیوع بیماری "کووید -19" ایران را در یکی از دشوارترین دوران خود قرار میدهد. عقب نشینی ایالات متحده از توافق هسته ای 2015 (برجام) و اعمال مجدد تحریمهای یکجانبه مشکلات موجود را تشدید کرده و اقتصاد ایران را به سمت یک بحران بیسابقه سوق داده است. کاهش شدید قیمت نفت به دلیل جنگ قیمت روسیه و عربستان سعودی (و بحران جهانی کرونا) مشکلات اقتصادی ایران را بیشتر کرده است. مرگ [شهادت] سلیمانی هم دستکم در کوتاه مدت بر توانایی ایران در پیشبرد اهداف استراتژیک خود در خاورمیانه تاثیرگذار بوده است.
با این حال جمهوری اسلامی تاکنون بارها و بارها ثابت کرده است که با وجود محدودیتها و ضعفهای خود میتواند تهدیدها را به فرصت تبدیل کند که نه تنها بقای نظام بلکه نفوذ منطقهای خود را نیز حفظ کند. ایران مطمئناً میداند که چطور بازی منطقهای خود را متناسب با سایر بازیکنان اطراف خود تنظیم کند. تهران صبر استراتژیک فوقالعادهای دارد تا زمان تحقق جاهطلبیهای خود منتظر بماند و بسیار مصمم و عملگرایانه باشد؛ جمهوری اسلامی به خوبی میداند چگونه استراتژی خود را برای رفع چالشهای جدید تطبیق دهد.
در حقیقت فعالیت هفتههای اخیر ایران در عراق - در میانه تشدید فزاینده تنش بین نیروهای آمریکایی و شبه نظامیان شیعه طرفدار ایران و تحولات سیاسی در بغداد - ممکن است در واقع نشان دهنده این باشد که به دنبال مرگ [شهادت] سلیمانی، تهران در حال ارزیابی مجدد و تعدیل فعالیتهای خود با تغییر شرایط به گونهای است که به آن امکان میدهد منافع خود را - مانند مجبور کردن خروج نیروهای آمریکایی از عراق- با امکان موفقیت بیشتری پیش ببرد.
در روز 9 آوریل (10 روز پیش) "عدنان الزُرفی" نامزد پیشین نخست وزیری عراق اعلام كرد كه در پی مقاومت سخت احزاب سیاسی - تحت حمایت ایران – که او را "عامل آمریكایی" میدانند، از تشکیل کابینه عاجز است. پس از اعلام کناره گیری الزُرفی، "برهم صالح" رئیس جمهوری عراق، "مصطفی الکاظمی" ، رئیس دستگاه اطلاعات عراق را به عنوان نامزد نخست وزیری تعیین کرد. در چند هفته گذشته ایران با توجه به نگرانیهای خود در مورد چشمانداز تحولات عراق، تلاشها برای تأثیرگذاری بر روند تشکیل دولت جدید در عراق شدت بخشیده بود.
مطمئناً "کاظمی" نامزد دلخواه ایران برای سِمَت نخست وزیری عراق نیست اما تهران مجبور شد بین او و الزُرفی، یکی را انتخاب کند. این بار تلاشهای ایران برای نفوذ در روند سیاسی عراق با حضور و زیر سایه " قاسم سلیمانی" انجام نشده است. به جای سلیمانی به نظر میرسد "علی شمخانی" دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران نقشآفرین اصلی بوده که ماه گذشته به بغداد سفر کرده و با الکاظمی دیدار کرده است. همچنین گفته میشود "اسماعیل قاآنی" فرمانده جدید نیروی قدس سپاه نیز هفته گذشته به بغداد سفر کرده است. [این ادعا از سوی برخی رسانهها مطرح شده ولی از سوی منابع رسمی در ایران تایید نشده است]
آنچه در مورد تأثیر منطقهای ایران صادق است، در مورد ثبات نظام و اقتصاد آن نیز صادق است. ایران مطمئناً هم در داخل و هم در خارج با چالشهای بسیاری روبرو بوده است، اما همانطور که تأثیر منطقهای آن به سرعت کاهش نمییابد، نظام و اقتصاد آن هم به زودی فرو نمیریزد. در حقیقت، سالها تحریمهای اقتصادی ایران را در برابر فشارهای اقتصادی و خارجی مقاوم کرده است.
خاورمیانه جدید بدون حضور و نفوذ ایران یک رویا است؛ رویایی که دهها سال است درباره جمهوری اسلامی " در آستانه فروپاشی" تکرار میشود و به فرجامی نمیرسد و تنها ترویج دهندگان این ایده را ناامیدتر میکند. ایران یک کشور پیچیده با سابقهای طولانی و مراکز قدرت متکثر است و به همین دلیل است که باید ایران را هوشمندانه و واقعبینانه مورد تجزیه و تحلیل قرارداد نه رویکردهای هشدار دهنده - که نقاط ضعف آن را نادیده میگیرد - یا تفکرات آرزومحورانه که در آسیب پذیریهای آن اغراق میکند.