- سرقت مبالغ کمک به لبنان توسط طلبه ای بنام شمقدری صحت دارد!؟
- مراسم تشییع حجت الاسلام شوشتری وزیر دادگستری هاشمی و خاتمی (عکس)
- ارشدترین شخصیت نظامی حزب الله ترور شد: محمد ابوحیدر کیست؟
- فرماندار بندرانزلی بخاطر این حرف عزل شد
- همسر معاون شهردار تهران و همدستش به قصاص محکوم شدند
- آخرین اخبار از وضعیت اعتراضات معلمان به گزینش / ملاکهای ارزیابی: شرکت در نماز جمعه، راهپیمایی ها، داشتن دوستان مناسب و…
- حسن روحانی: آقای خاتمی را زیر بالم گرفتم و او را بردم به بالا، به آسمان!
- مهدی زندیه وکیلی استاندار مرکزی تصادف کرد
- حجم ویرانی حمله اسرائیل به محله البساطه بیروت با بمب های سنگرشکن: نعیم قاسم ترور شده یا طلال حمیه!؟ (ویدئو)
- جزئیاتی از توافق احتمالی لبنان و اسرائیل
اولویت اصلی اصلاحطلبان چه باید باشد
آرمان ملى- صادق زیباکلام: «در خصوص سیاستها و تصمیمگیریها در کشور، بجز یک جریان، سایر گروههای سیاسی نقش چندانی ایفا نمیکنند. حتی اصولگرایان معتدل و میانهرو نیز کمکم به حاشیه رانده شدهاند. در همین راستا کمتر شاهد حضور چهرههایی همچون احمد توکلی، علی لاریجانی و محمدرضا باهنر در سطح اول سیاست کشور هستیم. در میان جریانات نیز این امر حاکم است و همواره روحانیت مبارز و موتلفه در سطح اول تصمیمگیریها قرار ندارند. در شرایط فعلی صرفا یک جریان خاص به تصمیمگیری میپردازد. لذا معتقدم که اصلاحطلبان و سایر گروههای سیاسی چارهای جز در پیش گرفتن سیاست صبر و انتظار ندارند، زیرا شرایط و وضعیت سیاسی کشور به گونهای نیست که به آنها نیاز داشته باشد یا جایگاهی داشته باشند. اصلاحطلبان به این علت که به صورت کلی از جریان سیاستها و تصمیمگیریهای کشور کنار گذاشته شدهاند، بهترین فرصت برای گام برداشتن در راستای ارزیابی عملکرد خود را به دست آوردهاند.
باید به ۲۳ سال اخیر نگاهی دقیق و ریزبینانه داشت و با اتکاء به این بررسی برنامهریزی جدی برای ساخت یک استراتژی جدید داشته و ببینند که ضعفها و خطاهای گذشته آنها چه مواردی بوده و اساسا روشی جدید و بدیع را در دستور کار قرار دهند. اصلاحطلبان با توجه به نیاز کشور به مقوله دموکراسی، انتخابات و مشارکت حداکثری مردم در عرصه سیاست، باید ببینند چه برنامههایی را میتوانند در شرایط فعلی تدارک ببینند و در دستور کار قرار دهند. این مقوله باید با توجه به شرایط کشور و موقعیت سنجی تدوین شود؛ بهگونهای که با واقعیتهای جامعه و فضای حاکم همخوان باشد.
در کوتاهمدت بعید است که غیر از یک جریان، گروه دیگری بتواند نقشآفرینی جدی در عرصه سیاست داشته باشد. در برههای که به انتخابات سال ۱۴۰۰ نزدیک و نزدیکتر میشویم، بسیار بعید به نظر میرسد که جریانهای سیاسی دیگر بتوانند به موفقیت برسند و احتمالا یکی از جریانهای پیروز در انتخابات مجلس برنده انتخابات ریاست جمهوری نیز خواهد شد. علت آن است که با توجه به شرایط و دشواریهای اقتصادی، رایدهندگان در انتخابات مشارکت مد نظر اصلاحطلبان را نخواهند داشت و اگر چهرهای اصلاحطلب هم مورد تایید قرار گیرد، به علت مشارکت پایین در این عرصه رای نخواهد آورد. آن چه انتظار میرود و قابل پیشبینی است، پیروزی یک شخصیت اصولگرا نه از نوع میانهرو در انتخابات ۱۴۰۰ است. در وضعیتی که اغلب جریانات سیاسی به حاشیه رفتهاند، اصلاحطلبان فرصت دارند که به کارنامه گذشته خود نگریسته و با بازیابی اصول و مواضع خود، در راستای یک استراتژی معقول و کارآمد گامهای موثر برداشته و فاصله میان خود و جامعه را کاهش دهند. مقولهای که با توجه به شرایط کشور از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و باید اولویت اصلی اصلاحطلبان باشد.»