- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
"ترامپ" و حرف هایی که دیگر کسی را غافلگیر نمی کند!
نواندیش: کتاب جدید خبرنگاری که تحقیقات او و همکارش به استعفای ریچارد نیکسون، رئیس جمهوری آمریکا در دهه هفتاد منتهی شد، همیشه خواندنی است. کارل رووف، استراتژیست پیشین حزب جمهوریخواه، حرف جالبی در مورد این خبرنگار ۷۷ ساله برنده جایزه پولیتزر دارد: هر مقامی که با باب وودوارد نشست و حرف زد، تا آخر عمر از عملش پشیمان است.
به گزارش آریا سعادتمند از سرویس بین الملل نواندیش، آسوشیتد پرس در مورد رفتارها و اظهارات دونالد ترامپ نوشت: دونالد ترامپ، رئیس جمهوری فعلی در طول هفت ماه، هجده بار با این خبرنگار کهنهکار مصاحبه کرد. او برخی اوقات گوشی کاخ سفید را برمیداشت و به وودوارد زنگ میزد. اطرافیانش نگران بودند که ترامپ بیش از حد حرف بزند و برای خود دردسر درست کند، که چنین هم شد.
وودوارد در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر فاش کرد که ترامپ در ماه فوریه میدانست که کرونا یک بیماری همهگیر خطرناک و کشنده است و هیچ شباهتی با سرماخوردگی عادی ندارد. او عقیده داشت که مردم را نباید ترساند. حالا همه رسانهها یقه ترامپ و وودوارد را گرفتهاند که چرا در همان ماههای فوریه و مارس این موضوع را با مردم در میان نگذاشتند.
البته، برخی به سراغ به دکتر آنتونی فاوچی، رئیس موسسه بیماریهای عفونی و واگیر، و رابرت ردفیلد، رئیس مرکز پیشگیری از بیماریهای آمریکا رفتند که آنان نیز با وجود تجربه چین، خطر کووید-۱۹ را دستکم گرفته بودند. به گزارش وال استریت ژورنال، دکتر فاوچی در ۲۹ فوریه به تلویزیون ان.بی.سی گفت: «در حال حاضر نیازی به تغییر زندگی روزمره نیست... هنوز سطح خطر پایین است. دکتر ردفیلد نیز گفته بود: «خطر ویروس جدی نیست و بهترست به زندگی عادی خود ادامه بدهیم.
جز این موضوع، کتاب اخیر آقای وودوارد حرف غافلگیرکننده دیگری ندارد. به عبارت دیگر، این اثر دنباله کتاب قبلیاش، «ترس» است که به تفصیل در مورد ویژگیهای شخصیتی ترامپ و اعتقاد مقامات و دستیاران کاخ سفید در باره وی نوشته بود. آنچه نویسنده در مورد ترامپ به خواننده میگوید و در آخر کتاب هشدار میدهد که «ترامپ با توجه به عملکردش فردی درستی برای این منصب نیست»، نه تنها به شیوههای مختلف در رسانهها گفته شده است، بلکه بیش از این باعث تعجب هم نیست.
این کتاب عمدتاً روی شیوه رهبری ترامپ، اختلافات درونی در کاخ سفید و نحوه مقابله با کووید-۱۹ متمرکز است. ترامپ به عنوان رئیس جمهوری نامتعارف که تصمیماتی عجیب میگیرد، معروف است. یک نمونه، دعوت رهبران گروه تروریستی طالبان به کمپ دیوید در آستانه یازده سپتامبر بود. وقتی که ترامپ میخواست سربازان آمریکایی را از افغانستان و کره جنوبی خارج کند، جنرال ماتیس، وزیر دفاع پیشین، آن اقدام را «دیوانهوار و خطرناک» توصیف کرد. ماتیس و دن کوتس، رئیس پیشین اداره ملی اطلاعات آمریکا، «از این که برای خروج نیروها استراتژیای وجود نداشت، و پیامدهای انسانی خروج نیروها و تاثیر آن بر همپیمانان ایالات متحده در نظر گرفته نشده بود»، ناراحت بودند.
در یک مورد دیگر، ماتیس به این خاطر عصبانی بود که قبلا به متحدان غربی امریکا وعده داده بود که واشنگتن برای مبارزه با داعش در سوریه و عراق تعهد درازمدت دارد. ولی، ترامپ پس از کشته شدن ابوبکر البغدادی، در توییتر خود اعلام کرد که ماموریت مبارزه با داعش با موفقیت خاتمه یافته است. البته، ترامپ اعتقادی هم به ارزیابیهای ژنرالهای خود نداشته و آنان را «بیهمهچیز» و «یک مشت ترسوی بزدل» توصیف کرده است. به گفته او، آنان بیشتر غصه متحدان را میخورند تا قراردادهای تجاری آمریکا با آنان را. ترامپ بارها میخواست کشورهایی مانند کره جنوبی، در قبال حمایت نظامی آمریکا، به کاخ سفید امتیاز تجاری بدهند. او از نظامیان انتظار داشت که از این رویکرد پیروی کنند.
برای ترامپ قراردادهای تجاری با کشورهای متحد همیشه اولویت داشته است. در قضیه قتل فجیع جمال خاشقجی، مقالهنویس واشنگتن پست، در کنسولگری عربستان در استانبول در سال ۲۰۱۸، تحقیقات اداره اطلاعات مرکزی آمریکا یا سیا نشان میداد که ولیعهد عربستان در پس این قتل قرار دارد. ترامپ به باب وودوارد گفت که از نظر او محمد بن سلمان در پشت این رویداد قرار نداشته است و با افتخار گفت: من او را از مصیبتی بزرگ نجات دادم. کنگره را متقاعد کردم که راحتش بگذارد.
به گفته وودوارد، ترامپ از این رو نقش بن سلمان را در قتل خاشقجی نایده میگرفت که از نگاه او، رژیم ایران به مراتب انسانهای بیشتری را میکشد. افزون بر این، عربستان سعودی در آن زمان قرار بود یک قرارداد نظامی به ارزش هشت میلیارد دلار با آمریکا ببندد.
نکته نگران کننده، رفتارهای فریبکارانه رهبران خارجی با ترامپ است که خیلی زود او را تحت تاثیر خود قرار دادهاند. نامههای رهبر کره شمالی به ترامپ که مملو از توصیفهای اغراقآمیز از او بود، باعث شد که رژیم پیونگ یانگ در مقطعی از میزان فشارهای واشنگتن بکاهد. همچنین، بنیامین نتانیاهو، رئیس جمهوری اسراییل، در جریان سفر ترامپ به تلآویو در سال ۲۰۱۷ ویدیویی را به او نشان داد که در آن محمود عباس خشونت علیه یهودیان را تبلیغ میکرد. تیلرسون، وزیر خارجه وقت، به وودوارد گفت که آن ویدیو دستکاری شده بود، اما ترامپ محتوای آن را باور کرد. آن ویدیو باعث شد که ترامپ محمود عباس را قاتل و دروغگو بخواند و روابطش با حکومت خودمختار فلسطینی تیره شود.
اما رفتارهای نامتعارف ترامپ در سطح سیاست خارجی، اگر از یکسو او را به پای گفتوگو با دشمنان خونین، کره شمالی و طالبان، کشانده است، ولی از جانب دیگر از ضربه زدن به دشمنان نیز ابا نورزیده است. چنانچه در این کتاب میبینیم که چطور ترامپ برخلاف مشورت عقلای حزب جمهوریخواه مانند لیندزی گراهام، دستور کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس را صادر کرد.
نکته در خورد تامل در این کتاب این است که یک رئیس جمهوری تکرو، حتی در یک نظام دموکراتیک و قدرتمند چون ایالات متحده نیز میتواند دستگاه حکومت و سیاستمداران برجسته حزبی را به نفع شخصی خود بهکار گیرد. پیروی بیچون وچرای چهرههای برجسته حزب جمهوریخواه از مواضع ترامپ و تلاششان برای توجیه اقدامات عجیب و غریب و نادیده گرفتن خطایهای اخلاقی و سیاسی او، حیرتآور است. وودوارد نشان میدهد که چطور ماموران دولتی، حتی در وزارت دادگستری و پلیس فدرال، در برابر اقدامات نادرست رئیس جمهوری سکوت میکنند و به عوامل مطیع اجرایی وی تبدیل میشوند.