- ایران و آمریکا مستقیم در حال گفتوگو هستند؟
- بسیج دانشجویی علیه منصوبان رهبری! + عکس
- حسین شریعتمداری: پیشنهاد ویتکاف در دور اول مذاکرات، یک ترفند پلشت سیاسی بود / چاره کار، خروج از NPT، پیمان «منع گسترش سلاحهای هستهای» است
- تصویر خاص از مراسم روز ارتش (عکس)
- جزئیاتی از مذاکره امروز آمریکا و ایران در ایتالیا
- برنامه بن سلمان برای دیدار پزشکیان و ترامپ در عربستان
- اتفاقی که اظهارنظر جدید ترامپ درباره ایران را متوقف کرد!
- ژست و پوشش خاص وزیر اروپایی در کنار سیدمحمد خاتمی (عکس)
- کنایه های علم الهدی به حسن روحانی و تذکر به پزشکیان
- تسنیم: ولی محمد شه بخش کشته شد + عکس / شهادت اسحاق مختاری در عملیات
گاندو و انتخابات ١٤٠٠

مجید یونسیان، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
ساخت وپخش مجموعه تلویزیونی گاندو در نفس عمل رخداد قابل تاملی است. این وظیفه یک رسانه است که مردم را با پدیدهها و موضوعات سیاسی، اجتماعی و امنیتی آشنا کند؛ حتی داوری و قضاوت هم کار نامناسبی نیست.
هیچکس هم انتظار ندارد که در ساخت و نشر چنین موضوعاتی، واقعیت آنطور که هست، بیان شود. اما واقعیت این است که مجموعه گاندو سه هدف را دنبال میکند که اساسا فاقد منطق رسانهای است:
اول: قلب واقعیت.
دوم: قضاوت و داوری سیاسی.
سوم: نمایش شکاف و افزایش اختلاف در حاکمیت.
موضوعاتی، چون برجام و FATF موضوعاتی پیچیده، فراجناحی و کارشناسی است. در جامعهای که اساسا تصمیمگیریهای کلان ملی و سیاسی بهجای محیطهای کارشناسی در نهادهای متمرکز قدرت صورت میگیرد، متهم کردن کسانی که مجری فرمانها هستند، کاری غیراخلاقی و ناشی از ضعف در منطق است.
اما نکتهای که سازندگان و سناریونویسهای چنین مجموعهای از آن غفلت کردهاند، دو نکته است:
اول اینکه چنین قضاوت سخیفی نسبت به کارگزاران سیاست خارجی و نمایش یک دستگاه دیپلماسی این چنین آلوده، تف سربالاست؛ چون در نهایت جامعه علامت سوال را متوجه مسئولان اصلی خواهد کرد که سالها نظارهگر کسانی هستند که کاری جز خیانت نکردهاند.
نکته دوم و مهمتر، تشدید شکاف میان نهادهای حکومتی و کندن چالههای عمیق اختلاف و بدبینی است. انتقال این اختلافها به جامعه ناقض وحدت و اتحاد ملی است.
اما آنچه موجب شده که این رویکرد غلط اینگونه، چون ویروسی در جامعه پخش شود، انتخابات۱۴۰۰ است که سازماندهندگان آن را سخت از خود بیخود کرده است.
کاملا محرز است که محافل تصمیمگیرنده، انتخابات را جدی گرفتهاند و با نمایههایی، چون انقلابیگری، جوانگرایی و مقابله با لیبرالها و غربگرایان در مسیر روشنی پیش میروند که نتیجه آن برای این محافل تثبیت قدرت و برای جامعه شکاف، اختلاف و چنددستگی است.
این موضوع خیلی بدیهی، چه جذابیتی دارد که خرد، عقلانیت و انسانیت را فدا میکنید که باوری بدیهی را به جامعه و مردم بقبولانید؟
آیا فکر نتایج حیرتانگیز این بازی فریب را کردهاید؟ چه برسر جامعه و مردم خواهد آمد اگر روزی نادرستی این شعارها، باورها، قضاوتها و داوریها برملا شود؟
