مرگ اسرارآمیز پرستار جوان در ماشین اش!

تحقیقات برای کشف راز مرگ پرستاری جوان که جسدش داخل ماشینش پیدا شده از سوی تیم جنایی پایتخت آغاز شده است.

به گزارش همشهری، شامگاه پنجشنبه گذشته گزارش مرگ اسرارآمیز پرستاری جوان به قاضی محمد وهابی، بازپرس جنایی تهران اعلام و او و تیمی از کارآگاهان جنایی راهی محل حادثه شدند. آنها با پیکر بی‌جان دختر جوانی روبه‌رو شدند که روی صندلی عقب ماشینش افتاده بود. بررسی‌ها نشان می‌‌داد که او پرستار بوده و 2قوطی خالی قرص و یک چاقو کنار جسد به چشم می‌خورد اما علت اصلی مرگ مشخص نبود.

این درحالی بود که شیشه‌های خودروی او شکسته شده بود که در ادامه تحقیقات مشخص شد همکاران دختر جوان اقدام به شکستن شیشه ماشین او کرده‌اند. مأموران برای به‌دست آوردن اطلاعات بیشتر به تحقیق از همکاران متوفی پرداختند که یکی از آنها گفت: متوفی از پرستاران بیمارستان بود و مدتی قبل با یکی از پزشکان رزیدنت بیمارستان آشنا شده و به یکدیگر علاقه‌مند بودند.

اما تا جایی که از همکاران دیگرم شنیدم مدتی می‌شد که آنها دچار اختلاف شده بودند. روز حادثه پرستار جوان به بیمارستان نیامد و چون از قبل خبر نداده بود من و همکاران دیگر نگرانش شدیم. چون سابقه نداشت بدون خبر سرکار نیاید. خانواده‌اش نیز از سرنوشت دخترشان اطلاعی نداشتند و تصور می‌کردند سرکار باشد.

شب که از بیمارستان بیرون آمدیم و در حال رفتن به خانه بودیم ناگهان چشم‌مان افتاد به‌خودروی پرستار جوان که در نزدیکی بیمارستان پارک شده بود. به سمت ماشین رفتیم و متوجه شدیم او روی صندلی عقب افتاده است. هرچه به شیشه کوبیدیم و صدایش زدیم جواب نداد و به همین دلیل شیشه ماشین را شکستیم اما همکارمان فوت شده و چند ساعتی از مرگش می‌گذشت.

با دستور بازپرس جنایی، جسد برای تعیین علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی فرستاده شد و تحقیقات برای کشف جزئیات بیشتری از این حادثه مرموز ادامه دارد.

خبرهای مرتبط

لحظه هولناک انتقال جسد تکه تکه شده بابک خرمدین در چمدان توسط پدر و مادرش (+ فیلم)

قتل یک کارگردان سینما توسط پدرش

گزارش خطا

X Share

Telegram Google Plus Linkdin

Cloob Facenama

لینک کپی شد

نظرات بینندگان

انتشار یافته: ۱

در انتظار بررسی: ۰

غیر قابل انتشار: ۰

فرهاد

۲۱:۵۳ - ۱۴۰۰/۰۲/۰۶

پاسخ

بابا این عشق و عاشقیهای کاذب عاقبت نداره خانومهای محترم بیخود خودتونو اسیر دست یه مشت شهوتران که با وعده پوچ ازدواج میان جلو نکنید خودتونو به منجلاب نندازید مگه شما پدر مادر و خانواده ندارید لااقل از مشاوره کمک بگیرید ازدواج شوخی نیست اینقدر به خودتون مغرور نباشید ازشما زرنگ تر زیاده یه جور سرتونو با پنبه میبرن که اصلا متوجه نمیشید وقتی به خودتون میاید که شاید خیلی دیر شده باشه بازم میگم این ولنگاریها و عشق و عاشقیهای کاذب فقط شما را به ورطه نابودی میکشونه