- اطلاعیه سرکنسولگری ایران خصوص ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان ایرانی دانشگاه فدرال کازان روسیه
- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
كرونا را رها كن، مقنعه را بچسب!
آرمان ملی- امید کاجیان: تصاویر گویای همهچیز هستند؛ خشم از سختگیریها، آن هم در عصر کرونا و گرمای تابستان. مجری تلویزیون در حالی که روی پخش زنده است و دارد گزارشش را از ستاد ملی کرونا ارائه میدهد، بازهم با تذکر روبهرو شده که مقنعهات را بیشتر جلو بیاور(!)؛ تذکری که احتمالا بارها قبلا شنیده است. در حالی که مردم عادی متوجه اینکه مگر پوشش مجری چه ایرادی دارد، نمیشوند. مجری، خسته و نالان از این روال، ظاهرا بهخاطر اینکه در میانه برنامه به او تذکر داده شده فکر میکند، پس لابد هنوز روی پخش زنده نیست و با عصبانیت مقنعه را میکشد و میگوید: «دیگر از این جلوتر نمییاد!»
او نمونهای است از کسانی که به ستوه آمدهاند از اینکه چرا در میان این همه مشکل، اولویتها چیز دیگری شدهاند. نخستینبار نیست که سیاستهای خاص این رسانه بسیاری از کارکنان آنجا را جان به لب کرده تا جایی که برخی از آنها قید تلویزیون و کار خود را، که احتمالا همه عشقشان بوده، میزنند و میروند. هنوز ماجرای آن مجری خانم را یادمان نرفته که بهخاطر اظهارات کارشناس برنامه- که در تلویزیون خواسته بود مردم در شب یلدا شاد باشند و برقصند- مجبور به عذرخواهی آن هم نه یکبار، بلکه سه بار کردند. اما شگفتآورتر اینکه حتی بعد از این عذرخواهی به دلیل اظهارات کسی دیگر، آن هم اظهاراتی که تنها شادی را به مردم گوشزد میکرد، از کار معلق شد و در نهایت خودش در ویدئویی افشاگری کرد و از بابت آن عذرخواهی سه باره از مردم پوزش خواست و گفت وادار به این کار شده و بعد هم دست آخر مانع ورودش تا اطلاع ثانوی شدهاند.
ماجرای تلخی که البته به اشکال مختلفی در صداوسیما برای مجریان زن و مرد دیگری هم پیش آمده است. هیچکس کاری را که صداوسیما با محمدرضا حیاتی ، که بیش از 39 سال در صداوسیما فعال بوده است، از یاد نمیبرد. آن هم فقط برای اینکه یکبار از روی کاغذ نخواند و حرف دلش را زد. اینبار حیاتی بهخاطر اینکه به جای خواندن خبر «انگلیس نشسته بر اره برگزیت» با بغض گفت یا خواست تا هنرمندان کشور بازگردند و از علاقهاش به خواندهای سخن راند، از صداوسیما طرد شد. از داستانهای تلخ آزاده نامداری که به آن سرانجام ختم شد تا محمود شهریاری که رکورددار ممنوعالتصویری به شمار میآید تا مزدک میرزایی و فردوسیپور در آنها نقشی و ردپایی از روشهای سختگیرانه خواهیم یافت.
آنچه عیان است...
همه چیز نشان میدهد به دلیل این حجم از فشار، سازمان حتی در حفظ و نگهداری معدود برنامههای پرمخاطب یا بعضا مجریان معروف و محبوب خود نیز طی سالهای گذشته موفق نبوده است. حذف برخی چهرهها و برنامهها از یکسو توسط مدیران این رسانه یا خداحافظی همیشگی چهرههای تلویزیونی و خروج آنها از کشور نشان میدهد رفتارهای سازمانی صداوسیما باعث شده حتی افرادی را که از پوست و استخوان خودشان هستند نیز از خود جدا کنند؛ چه برسد به آنهایی که مثل آنها هیچگاه نمیاندیشند و نبودند. صداوسیما به واسطه سیاستهایش مدتهاست که خود را از نخبگان جدا کرده؛ از داستان اعترافات، تا انکار بسیاری از واقعیات، از سیاسیکاریهای نخنما شده و نفرتبرانگیز تا تعارف و تمجیدهای از ما بهتران، سبب شده کوچکترین رمقی برای اعتماد به این رسانه باقی نماند.
صداوسیما گویی نمیخواهد تغییر را بپذیرد. نمیخواهد قبول کند خیلی از آدمهایی که در این سازمان کار میکنند به خاطر عشقشان به کار خبر و رسانه و اجراست که در این مجموعه کار میکنند؛ نه اندیشههای سختگیرانه، که همه را مجاب به تبعیت از آن کرده است. نمیخواهد قبول کند جمع بسیاری از کسانی که حتی در این سازمان کار میکنند متفاوت با شعارهایی که از روی کاغذ برایشان نوشته میشود، فکر میکنند یا ممکن است اگر قبلا مانند آن میاندیشیدند اکنون تفاوت کرده باشند. این سازمان هنوز هم نمیخواهد قبول کند نظر اکثریت شاید خلاف خیلی از چیزهایی است که جریانسازیهای این رسانه برای آن برنامهریزی کرده بود. تا جایی که به جای اولویت قرار دادن گزارش این مجری بانو درباره کرونا، کشیده شدن مقنعهای که بیشتر از آن هم جلو نمیآمد(!) را اولویت قرار داد. ظاهرا تنها برایش کسانی که از متن آنگونه که خود میخواهد میخوانند باارزشند. یا آنهایی که جنگ روانی راه میاندازند علیه نظر اکثریت. بیتردید این رسانه اگر امروز تغییر رویه ندهد، خود عاملی خواهد بود بر بزرگتر کردن مشکلات.