- عارف: اگر جنگ را شروع کردند، پایانش با ما خواهد بود
- واکنش سخنگوی وزارت خارجه به خبر تعطیلی سفارت خانههای اروپایی در تهران
- کامران غضنفری نماینده تهران: باید بررسی کنیم حضور پزشکیان به نفع کشور است یا نبودش!
- ارزیابی تازه علی لاریجانی از احتمال مجدد جنگ و موضوع مذاکره با آمریکا
- کسانی که ایران را به قوم بنی اسرائیل تشبیه میکنند به دنبال آوارگی ملت هستند!
- رمزگشایی از حملات اخیر به پزشکیان
- سرلشکر رحیم صفوی: احتمال میدهم جنگ مجددی رخ بدهد؛ پس از آن، ممکن است دیگر جنگی رخ ندهد
- توییت ولایتی با هشتگ «آلاسکا» و «مردهزارچهره»: ملت ایران هیچگاه اجازه معامله بر سر امنیت ملیشان را نخواهند داد
- سلاح تازه تندروها علیه پزشکیان: حملات در مجلس به رئیسجمهوری با طرح «عدم کفایت»
عباس عبدی: چرا بادکنک کابل ترکید؟
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: روند تحولات افغانستان همه ناظران را در بهت و حیرت فرو برده است. چگونه میشود که قدرت اول جهان، بیست سال در یک کشور توسعه نیافته حضور مستقیم نظامی و سیاسی داشته باشد و برای تشکیل دولت آن تمام توان خود را بسیج کند و نزدیک به ۸ هزار نفر تلفات بدهد و بیش از دو هزار میلیارد دلار هزینه کند، ولی به محض آنکه از این کشور خارج میشود بدون حتی یک درگیری قابل توجه، کل حکومت و ارتش پوشالی آن در برابر مرتجعترین جریان شکست بخورند و به سرعت حکومت را واگذار کنند و رییس جمهور آن فرار را بر قرار ترجیح دهد؟
ریشه بحران افغانستان در دخالتهای بیگانگان است. ابتدا اتحاد جماهیر شوروی با دخالت خود میخواست جامعه سوسیالیستی و کمونیستی را در افغانستان روستایی ایجاد کند، ولی نتیجه آن چه بود؟ شکلگیری مرتجعترین گروه سیاسی و فکری در منطقه یعنی طالبان.
گروهی که به معنای دقیق کلمه از سلفیهای خاورمیانه نیز مرتجعتر و خشنتر هستند. کودتای اتحاد جماهیر شوروی هزینه سنگینی را بر دوش این ابرقدرت تحمیل کرد، بدون اینکه مردم افغانستان پیشرفت کنند. همچنین افغانستان را برای بیش از دو دهه درگیر جنگ داخلی نمود.
نهادهای سیاسی افغانستان در طول جنگ ضربه دید و کشور پسرفت نمود. اتحاد جماهیر شوروی نیز سقوط کرد. افغانستان محل بازی قدرتهای جهانی شده بود. ایالات متحده، بریتانیا و غرب برای شکست دادن حکومت کمونیستی از بدترین گروههای جهادی یعنی آنان که بعدا مشهور به طالبان شدن حمایت کردند.
با از میان رفتن زیرساختهای سیاسی و ورود پولهای کثیف خارجی و تجارت مواد مخدر برای تامین منابع مالی گروههای جهادی علیه کمونیسم، موجب شد که شکل گیری وحدت سیاسی در افغانستان غیر ممکن شود. کافی است که بگوییم گروههای جهادیها از یکدیگر بیشتر کشتند تا حکومت کمونیستی از آنان.
در این فضا بود که طالبان به عنوان یک جریان مورد حمایت عربستان و امارات متحده و پاکستان وارد شدند و افغانستان را فتح کردند. ولی جهان آنها را به رسمیت نشناخت. افغانستان شد لانه گروه تروریستی و با حضور یک حکومت واپسگرا.
۱۱ سپتامبر محصول شکلگیری چنین لانهزنبوری در گوشهای از این جهان بود. امریکا آمد و در مدت کوتاهی بساط طالبان را برچید، ولی قادر نبود که مفهومی به عنوان ملت ایجاد کند. جمهوری افغانستان بیشتر به شوخی شبیه بود. یک حکومت طایفهای و فاسد نمیتوانست اقتدار داشته باشد.
تا هنگامی که امریکاییها بودند، مشکلات برجسته نمیشد، ولی پس از رفتن آنها این بادکنک تو خالی ترکید. افغانستان دوباره وارد یک دوره دیگری از بحران شده است که در روزهای آینده بیشتر باید به آن پرداخت.
لینک کپی شد
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰


نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.