- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
حکیم عدالت خواه
ولیاله شجاعپوریان در سر مقاله روزنامه همدلی نوشت:
رحلت علامه بزرگ استاد محمدرضا حکیمی، مجتهد و ناقل حدیث معتبر شیعی، نویسنده توانای ایرانی را شاید فرصت و بهانهای باشد تا با ابعاد گوناگون این شخصیت گرانسنگ آشنا شویم، و در این مجال کوتاه به نکاتی موجز و مختصر از زندگی این اندیشمند سترک اشاره میگردد.
1-محمّدرضا حكیمی در سال ۱۴فروردین 1314ش. در مشهد و در خانوادهای محترم، معتمد و پاکدست به دنیا آمد. پدر ایشان مرحوم عبدالوهاب از بازاریان مشهد بودند که به خوش نامی شهره بود. استاد حکیمی پس از دبستان، در سال ۱۳۲۶ش به حوزه علمیه «نوّاب» وارد شد. از محضر عالمانی عامل همچون ادیب نیشابوری، آیتالله حاج سید محمّدهادی میلانی، شیخ هاشم و شیخ مجتبی قزوینی، حاج میرزا احمد مدرّس، شیخ غلامحسین محامی بادكوبهای و... كسب علم كرد و با بزرگانی همچون علّامه امینی، محمدتقی شریعتی ، سید ابوالحسن حافظیان، شیخ علی اكبر الهیان و... مأنوس و با شخصیتهایی چون بهشتی، طالقانی، دکترشریعتی ، احمد آرام، محمد معین، پرفسور حسابی نیز همراه و هم کلام شد. سالها در انجمنهای ادبی «فردوسی» و «قهرمان»، حضور یافت و با اكابر فرهنگ و ادب، یار گشت. در سال 1349، با یاری و مساعدتِ دوست دیرین خود، مرحوم دكتر سیدجعفر شهیدی، یادنامهای گرانسنگ در تجلیل از صاحب الغدیر فراهم آورد. تعلیقات استاد بر كتابهایی نظیر «اسلام در ایران» اثر «پطروشفسكی»، «تاریخ فلسفه در جهان اسلامی» تألیف «حنّاالفاخوری» و «خلیلالجُرّ»، «سیری در اندیشهی سیاسی عرب» تألیف «دكتر حمید عنایت» و...، نشاندهنده جایگاه والای ایشان در شناخت اسلام ، تاریخ، فلسفه اسلامی و اصول نقّادی است. سرودههای ایشان در قالبهای غزل، قصیده، مُسَمّط و نیمایی، در ردیف ماندگارترین آثار ادبی قرار دارد.
2- استاد علامه محمدرضا حکیمی شاید یکی از شخصیتهای شناخته شده آخرین نسلی باشد که میتوان آنها را علامه و جامعالعلوم یا کثیرالعلوم نامید، چنین شخصیتهایی تا پیش از پیدایش علم به معنای تخصصی و مدرن امروزی آن افزون بودند اما در یکی دو سده اخیر به واسطه تخصصی شدن و شاخه شاخه شدن دانش، این اشخاص انگشت شمار شدهاند. علامه حکیمی در علومحدیث و فقه، نجوم، تقویم، ادبیات عرب، عرفان، سیاست، جامعهشناسی و فلسفه اسلامی حرفهای زیادی برای گفتن داشت و اطلاق نام خانوادگی حکیمی به حق شایسته و برازنده حکیمی چون او بود!
3- طیفها و گرایشهای مختلف فکری و دینی در داخل تسلط و اشراف علامه حکیمی بر علوم دینی را تایید میکردند، تا جایی که حضرت امام خمینی( ره) به عنوان نمایندهای از تفکر سنتی در دین و اجتهاد و ناقل حدیث، و نیز دکترشریعتی به عنوان متفکری نواندیش به نیکی از او یاد کردهاند. حضرت امام در پیامی در سال 1348 او را با این جملات خطاب کرد «جناب مستطاب ثقة الاسلام آقای محمدرضا حکیمی - دامت افاضاته»، دکتر علی شریعتی نیز ایشان را وصی خود قرار میدهد و در نامهای خطاب به علامه حکیمی این چنین از او یاد میکند: «برادرم، مرد آگاهی و ایمان، اخلاص و تقوی، آزادی و ادب، دانش و دین، محمدرضا حکیمی». و توصیفات و تاییدیههایی از این دست از مشاهیر و علمای دینی و متفکران نواندیش که شخصیت والای علمی و مقبولیت ایشان را اثبات میکند. مهدی اخوان ثالث نیز در مجموعه «ارغنون» ـ نخستین اثر منتشرشدهی خویش ـ شعری را به «سربدارِ امروزِ خراسان»، محمّدرضا حكیمی، تقدیم كرد.
4- متفکرانی از این دست که اهل مطالعه و تفکر و تالیف و تحقیق هستند، معمولا از مسائل روزمره فاصله میگیرند و نوعی زهد همراه با بیتفاوتی با مسائل عمومی جامعه را دنبال میکنند، اما علامه حکیمی از شخصیتهایی است که در سراسر عمر عدالتخواه خود، علم و تفکر خود را برای حل مشکلات جامعه به کار میبست، او در عین رد مناصب حکومتی و بیتفاوتی نسبت به پست و مقام و جیفه دنیایی، نسبت به مسائل و مصائب جامعه حساس بود، نامه به فیدل کاسترو؛رهبرانقلاب کوبا ، اظهار نظر متفاوت درباره دفن شهدا در دانشگاهها، خودداری معترضانه از دریافت جایزه جشنواره علمی فارابی در سال 88 در اعتراض به بیعدالتی و فقر و محرومیت جامعه، تنها گوشهای از توجه و اهتمام او به مسائل اجتماعی ایشان را نشان میدهد. اخلاص حكیمی در دفاع از مكتب اهل بیت(ع) و بازشناسی اقوال و احادیث معتبر و رفتار در جهت حقوق محرومان و مستضعفان جامعه، به حدّی بوده كه تا كنون هیچ جایزهای را از هیچ ارگانی نپذیرفته و به برگزاری هیچ آیینی در تجلیل از او و آثارش، رضایت نداده است.
5- مروری بر اندیشهها و تالیفات مرحوم علامه حکیمی بزرگ، حاکی از آن است که دغدغه او «جامعهای آكنده از عدل و مساوات و نه در شعار و ادّعا بل در كردار و عمل بوده است. جامعهای كه در آن، محرومان کوخنشین عزیزند و ثروتاندوزان کاخنشین را پاسخگوی فاصله طبقاتی جامعه میداند؛ خردمندان بركارند و فعال و نابخردان، بركنار و خانهنشین! حكومتی كه فرزانگان را قدر میداند و بر صدر مینشاند، نه آنكه به تعبیر امیر مؤمنان(ع)، جاهلان را تكریم كند و عالمان را خاموش و منزوی سازد ، جامعهای كه در آن، ارزشها حاکمند و مقدّساند، نه اشخاص».
کار سترک و پایهای و اساسی که استاد حکیمی بر پایه تواناییها و حاصل عمر پربرکت و پربار خویش به موقع بر آن همت گماشت، محصولی است که در «الحیات» اش با تشخیص سره از ناسره احادیث مشوش و مغلوط پایهریزی و تدوین کرد و از باقیات صالحات خود قرار داد. اگر قرار است اندوختهای از استادی سترگ چون علامه حکیمی برای نسل فعلی و آیندگان برجای بماند، همین دغدغههاست که ایشانبا کوشش و تلاش خستگیناپذیر و متعهدانه همراه با عمل علوی خود به ارث گذاشته و به احسن وجه منتقل نموده است.