- سرقت مبالغ کمک به لبنان توسط طلبه ای بنام شمقدری صحت دارد!؟
- مراسم تشییع حجت الاسلام شوشتری وزیر دادگستری هاشمی و خاتمی (عکس)
- ارشدترین شخصیت نظامی حزب الله ترور شد: محمد ابوحیدر کیست؟
- فرماندار بندرانزلی بخاطر این حرف عزل شد
- همسر معاون شهردار تهران و همدستش به قصاص محکوم شدند
- آخرین اخبار از وضعیت اعتراضات معلمان به گزینش / ملاکهای ارزیابی: شرکت در نماز جمعه، راهپیمایی ها، داشتن دوستان مناسب و…
- حسن روحانی: آقای خاتمی را زیر بالم گرفتم و او را بردم به بالا، به آسمان!
- مهدی زندیه وکیلی استاندار مرکزی تصادف کرد
- حجم ویرانی حمله اسرائیل به محله البساطه بیروت با بمب های سنگرشکن: نعیم قاسم ترور شده یا طلال حمیه!؟ (ویدئو)
- جزئیاتی از توافق احتمالی لبنان و اسرائیل
آسیب شناسی بازدیدهای سرزده
ولیالله شجاعپوریان، مدیرمسئول روزنامه همدلی در سرمقاله این روزنامه نوشت:
قریب به چهل روز از آغاز رسمی دوره ریاست جمهوری آقای رئیسی میگذرد و در این مدت مهمترین اقدام رئیس دولت، به روایت تکرسانه ملی بازدیدهای استانی سر زده و مردمی بوده است. اولین بازدید فردای روز رای اعتماد وزیران، دیدار رئیس جمهور از غسالخانه بهشتزهرا بود! پس از آن نیز صبحهای جمعه برای بازدیدهای استانی در دستور کار قرار گرفت، بازدید از خوزستان، چابهار و اخیرا سفر استانی به خراسان جنوبی، از جمله این سفرهای استانی رئیسی بوده است. در این مدت برخی بازدیدها مثل حضور در داروخانهای در تهران نیز از ابتکارات رئیس جمهور بوده که با پشتوانه رسانه ملی و سایر تریبونهای عمومی به عنوان یک دستاورد بزرگ دولت جدید از آن یاد شده و رسانههای حامی و همسوی دولت با بوق و کرنا به تبلیغ آن پرداختهاند.
اما این گونه بازدیدها اولا در حافظه تاریخی مردم ایران اقدامی ابتکاری و پدیده تازهای نیست و بازدیدهای استانی تقریبا با کمی شدت و حدت و تفاوت کمی و کیفی فصل مشترک همه روسای جمهوری و روسای قوا پس از انقلاب بوده و همه دولتها از آن به عنوان یک دستاورد یاد میکردهاند. در این میان به دلیل ویژگیهای شخصیتی احمدینژاد و البته حمایتهای رسانه ملی و تریبونهای رسمی نظام در آن زمان، سفرهای استانی احمدینژاد از همه معروفتر شده و جزیی از «برند» رئیس جمهور پیشین بوده و هرگونه شباهت جستن هر مدیری به آن چندان به نفعش نخواهد بود.
احمدینژاد تلاش داشت خود را تراز دولت مردمی نشان بدهد؛ سفرهای متعددی به استانها و شهرهای کشور و بلکه کشورهای فقیر داشت که به فرصتهایی تبلیغاتی برای بیان و القای تصورات ذهنی و توهمات فکری او در خصوص مدیریت جهادی و جهانی بدل شده بودند. نگارنده در آن مقطع زمانی در کسوت نمایندگی مجلس شورای اسلامی دوره هفتم به آسیبشناسی کارناوالها و تورهای تبلیغاتی احمدینژاد در قالب سفرهای استانی پرداختم که از قضا همه پیشبینیها درست از آب در آمده است. اما چیزی که 16سال پس از آغاز این رویه و روشن شدن آسیبهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و در خوشبینانهترین حالت بیحاصلی آنها دیده میشود، این است که امروز جناب آقای رئیسی به همان رویه و روال روی آورده است؛ چیزی که شباهتهای قبلی دولتش به دولت احمدینژاد را بیشتر میکند. اما این بار این سوال و ابهام وجود دارد که اگر قرار بود اینگونه بازدیدها دردی از مردم دوا کند، همین مناطق مورد بازدید ایشان پیشتر مقاصد سفرهای استانی احمدینژاد بودهاند و اگر دستاوردی داشت نباید همچنان در زمره مناطق محروم و مقصد سفر رئیس جمهوری و مسئولان بعدی باشند.
واقعیت آن است که با وجود دستگاههای عریض و طویل اداری و دولتی، وجود هزاران کارشناس و مدیران متخصص، ابزارها و فرآیندهای الکترونیکی و آنلاین جمعآوری اطلاعات و دادهها و البته تعدد چالشها، مسائل و مشکلات، در کنار شرایط خاص کشور، فرصتی برای اینگونه بازتولید رفتارهای پوپولیستی و تبلیغاتی وجود ندارد. امروز زمانه قجری یا پهلوی نیست که شاه مملکت با بازدید میدانی از وضعیت شفاخانهها و نانواییها، امور مملکت را رتق و فتق کند. واضح است که مشکل کمبود دارو با بازدید سرزده از یک داروخانه حل نمیشود. مشکلات چابهار و خوزستان و مناطق محروم خراسان جنوبی، پنهان و ناشناخته نیست که نیاز به بازدید میدانی داشته باشد. کافی است با مجامع نمایندگان یا استاندار هر استان نشستی داشت و از سیر تا پیاز و از ریز تا درشت معضلات حوزه ماموریتش مطلع شد. دفاتر مطالعاتی استانداریها و سازمان برنامه و بودجه هر استان برای تکتک شهرهای آن حوزه، مطالعات دقیق کارشناسی دارد و نکته مبهم و پنهانی وجود ندارد که حضور فیزیکی یک مقام رسمی در یک منطقه آن را کشف کند. کیست که نداند حداقل درگیری و اتلاف بودجه، وقت و انرژی یک هفتهای نیروهای اداری، نظامی و امنیتی استان کمترین هزینه بازدید به اصطلاح سرزده رئیس یک قوه در استانهاست.
اینکه یک رئیس جمهور هرازگاهی با حضور در بین مردم، به صورت واقعیتر درد مردم را لمس کند، قطعا ویژگی مثبت و اقدام ارزندهای است، اما تبلیغاتی شدن این بازدیدها و تکرار غیرکارشناسی، وقتگیر و فرصتسوز این اقدام، بازتولید همان رفتارهای پوپولیستی گذشته است که تاکنون دردی از مردم دوا نکرده است. ایران امروز دردهای کهنه و مشخصی دارد که همه نخبگان و کارشناسان و نمایندگان مجلس و مراکز علمی و دانشگاهی و مطالعاتی به خوبی آنها را میشناسند و نیازی به چنین رفتارهایی ندارد که خود تداعی بیبرنامگی و فقدان عملکردهای سیستمی است. اگر قرار است مشکلات کارگران یا معدنکاران حل شود بهتر نیست به جای مواجه شدن با یکی دو کارگر که یا از روی ترس یا نمایش یا خودسانسوری و هیجان مسائلی را مطرح میکنند، نشستهایی با سندیکاهای کارگری بخشهای مختلف برگزار شود و مطالبات آن صنف را یکجا و یکباره شنید؟ اتفاقا نقش این سندیکاها تنظیم، گردآوری و مدیریت همین مطالبات اصناف است که از مسیر و معبر کارشناسی و سیستماتیک عبور کند و قابل پیگیری نیز باشد. یا مشکلات خوزستان آن چنان شهره عام و خاص است که نیازی ندارد یک مسئول بخواهد سرزده بازدید میدانی داشته باشد و از آن مطلع شود.
نیت رئیسی هرچند خیرخواهانه باشد، اما سفرهای استانی باری از دوش مردم برنمیدارد، فرصت برای حل مشکلات خیلی کمتر از آن است که بخواهد صرف سفرهای غیرکارشناسی و کور شده، و زمان، بودجه و انرژی دولت در این امور نمایشی مصروف شود. انتظار میرود مشاوران رئیسی این نکته را دریابند که انتخابات تمام شده و با تجربهای که از این دوره اندوختهاند، بدانند همه تمهیداتی که برای ریاست جمهوری جناب رئیسی اندیشیده شده، پابرجاست و از این منظر نباید نگران دوره آینده انتخابات باشند، لذا برای تدبیر امور و حل ابربحرانهای کشور طرحی نو دراندازند وگرنه مردم پیشتر طعم سفرهای استانی را بارها و بارها چشیدهاند و بهتر از هرکسی میدانند که وعده و قولهای جلوی دوربین فردای آن روز فقط به درد آرشیو رسانه ملی میخورد، فرصت آنقدر محدود است که مردم ایران با استناد به شعری از زندهیاد قیصر امینپور ضربالمثلی جدید ساختهاند که «ناگهان چقدر زود دیر میشود».