- سحر دولتشاهی با این تصویر در حال ورزش در باشگاه وایرال شد (عکس)
- مجری معروف به خاطر پیروزی ترامپ از آمریکا رفت
- آهنگ نگرانتم ، میثم ابراهیمی (موزیک ویدئو) + متن شعر ترانه
- چهره جدید فرحناز منافی ظاهر بازیگر پدرسالار (عکس)
- تشییع باشکوه ابراهیم قادری در مهاباد + عکس
- نقد فیلم گلادیاتور ۲ ( Gladiator II ) و نمرات آن
- تغییر شگفت انگیز چهره بازیگر سریال تلویزیونی «لحظه گرگ و میش» در فرانسه (عکس)
- رخنمایی بهنوش طباطبایی با تمی متفاوت (عکس)
- چکامه چمن ماه در ایران؛ بازیگر معروف جم تی به ایران برگشت
- مهراوه شریفی نیا و الناز ملک در پشت صحنه زخم کاری در استانبول / عکس
درباره جعفر پتگر
ایرنا: جعفر پتگر نگارگر فرش و نقاشی برجسته محسوب میشد که نقش موثری در شکلگیری جریان تحول و نوگرایی در تاریخ نقاشی نوین ایران در محل تلاقی سنت و مدرنیته داشت و خدمات ارزندهای به فرهنگ و هنر این مرز و بوم کهن کرد.
جعفر پتگر در اسفند ۱۲۹۹ خورشیدی در تبریز به دنیا آمد. پدرش مشهدی حسن در محله گازران کارگاه قالی بافی داشت، وی قالی های خود را به خریداران فرش که بین ایران و روسیه فعالیت داشتند، می فروخت اما به دلیل شرایط سیاسی پیش آمده وضعیت زندگی آنها هم تغییر کرد و با شرایط سختی مواجه شدند اما فرزند خانواده یعنی جعفر در میان همه این سختی ها، هر روز مداد رنگیها و دفتر کاهی کوچکش را به حیاط خانه می برد و نقشهای سادهای از مناظر باغچهها نقاشی میکرد.
خودش بعدها در خصوص این سال ها نوشت: «هنوز به مکتب نرفته و خطی ننوشته بودم، که زیبایی را در مظاهر گوناگون طبیعت، میدیدم و میشناختم. با هر رنگ و جوهری که در دسترسم بود، نقشی از آنها به روی کاغذ میآوردم؛ یا با موم و خمیر و قیر، تندیسی از موجودات دلخواه خود را میساختم».
حضور در کارگاههای قالیبافی
در همان سنین کودکی جعفر پتگر به همراه پدرش به کارگاه های قالیبافی می رفت و با کنجکاوی تمام به تمام مسایلی که در آنجا وجود داشت، می نگریست. خودش بعدها درباره این تجربه ها می گوید: «همراه پدر و برادر بزرگم، به کارگاه قالیبافی میرفتم. گرچه تلخی اندیشیدن درباره کارگران نوجوان قالیباف که مجبور بودند بهجای تحصیل یا پرداختن به نشاطهای متناسب سنشان، به کار و کسب درآمد بپردازند، از همان ابتدا، روح مرا مجروح و آزرده میکرد، اما جمال نقوش قالیها مرا به کارگاه میکشاند و ساعتها با تماشای رنگها و طرحهای خیالانگیز آنها مات و مبهوت میماندم و خودم را مشغول تفرج در باغ مصفایی تصور میکردم، که حتی شمیم گلهای خوشبوی آن را استشمام میکردم و نیز صدای دلانگیز آبها و نغمه بهشتی پرندگانش را میشنیدم و در نظر من، هر قالی نمایش گوشهای از بهشت بود و من از سیر و سیاحت در آن بوستانهای بی خزان، خسته نمیشدم».
تحصیلات
جعفر در سه سالگی، طبق آنچه معمول بود به مکتب خانه رفت و نخستین آشنایی او با کتاب و درس شروع شد. در آن زمان، در مکتب خانهها به کودکان، قرآن و شرعیات و زبان فارسی میآموختند و جعفر این دوره را ظرف ۲ سال به پایان برد. سپس به مدرسه فرستاده شد و دوره ۶ ساله آن را ظرف چهار سال طی کرد و همچنان شور و علاقه او به نقاشی بیشتر و بیشتر میشد تا جایی که در پایان دوره دبستان، از پدر و برادر بزرگش خواست تا او را برای تحصیل نقاشی به هنرستان بفرستند اما آنها با درخواستش مخالفت کرده و به او توصیه کردند که با توجه به نمرات خوبش، میتواند در بهترین دبیرستان شهر به تحصیل ادامه دهد.
مشهدی حسن استدلال میکرد که، خانواده احتیاجات مالی جدی دارد. او میخواست که پسران هرچه زودتر مدارج ترقی را طی کنند و برای خانواده درآمد داشته باشند. مشهدی حسن در تمام عمرش فردی را نمیشناخت که نقاش باشد و امرار معاش از طریق نقاشی را برای پسرش سرابی بیش نمیدید. او نگران خانواده و سرنوشت پسرش بود و بدین ترتیب با او مخالفت می کرد.
این اتفاقات باعث شد تا جعفر که رفتن به دبیرستان را حتمی میدید، از منزل پدری فرار کند و مدتی را در کوچه باغها به سرگردانی و حیرانی گذراند. در انتهای روز، که فکرش کمی آرام گرفت، راهی منزل عمهاش شد و به آنجا پناه برد. عمهاش به مشهدی حسن پیغام فرستاد که «نگران جعفر نباشید و بیش از این دنبالش نگردید، او پیش ماست» تا اینکه جعفر مدتی بعد به خانه بازگشت اما از شدت غصه، به سختی بیمار و بستری شد. بطوریکه عملاً رفتنش به دبیرستان نیز منتفی شد و مادرش که اوضاع را وخیم دید، مشهدی حسن را راضی کرد و فرزندش را به هنرستان فرستاد تا نقاشی بیاموزد. او سه سال در این هنرستان به آموختن نقاشی گذراند. آنچنان که خودش بعدها گفته است: « این هنرستان زیر نظر مرحوم میرمصور، که نقاش معروف و مورد احترام آن روز آذربایجان بود، اداره میشد. سه سال هم پیش این استاد به طراحی و شبیهسازی (با سیاه قلم) گذراندم. نا گفته نماند، که در این موقع و خارج از محیط هنرستان، نزد خود به نقاشی آبرنگ و رنگ روغن میپرداختم. من با هنر نقاشی طبیعی سازی غربی (رئالیسم) از نوجوانی آشنا شدم زیرا در اغلب مغازههای خرازی و کتاب فروشی و فروشندگان نوشتافزار در تبریز، کارت پستالهای سیاه و سفید و گاهی رنگی، از تابلوهای نقاشان اروپایی فروخته میشد. بعضی از آنها را برای خود میخریدم و بعضی دیگر را، از پشت ویترین مغازهها تماشا میکردم. البته چیزی درباره آنها نمیدانستم و فقط از تماشای آنها لذت میبردم. بعدها که به هنرستان وارد شدم، دانشام در مورد این کارت پستالها بیشتر شد».
ادامه تحصیل در تهران
جعفر پتگر بعد از پایان دوره هنرستان برای ادامه تحصیلات، در اردیبهشت ماه ۱۳۱۲ خورشیدی به تهران رفت و وارد اداره صناعات به ریاست ابوالحسن صدیقی استاد مجسمهسازی شد و پس از پنج سال تحصیل با درجه لیسانس از آنجا فارغالتحصیل شد. در پایان این دوره در ۱۳۱۸ خورشیدی ۲ سال نزد «آلبرت هونمان» استاد آلمانی، به تکمیل تحصیلات خود پرداخت تا اینکه آلبرت هونمان به وسیله مترجم به او می گوید: «من شما و چند نفر دیگر از هنرجویان خود را، میخواهم به خرج دولت مطبوعم به آلمان بفرستم. نامهای هم در این باره به مسوولان آنجا نوشتهام و موافقت شدهاست که حداقل سه سال در آنجا به تحصیل بپردازید و نقاشی خود را، تکمیل کنید» اما جنگ جهانی دوم پیش آمد و آلمانی ها مجبور شدند که ایران را ترک کنند و این اتفاق برای پتگر عملی نشد. وی پس از پایان تحصیلات دوره لیسانس بهصورت مستمع آزاد وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و در کلاس طراحی و نقاشی «مادام آشُب» شرکت کرد.
تاسیس آموزشگاه
جعفر پتگر که در این سال ها در عرصه نقاشی توانا شده بود در ۱۳۱۹ خورشیدی، به همراه برادرش علی اصغر، نخستین آموزشگاه خصوصی نقاشی در تهران در خیابان نادری تأسیس کرد و همزمان با آفرینشهای هنری خود، به تعلیم و تربیت هنرجویان پرداخت. چند سال بعد جعفر به تنهایی آموزشگاهی در خیابان منوچهری تهران و سپس چند سال بعد در خیابان هدایت تهران، تأسیس کرد. در آن زمان بیشتر هنرمندانی که به کافه نادری میآمدند به آتلیه پتگر هم رفتوآمد داشتند یا در محافل و مجالس گوناگون با یکدیگر ملاقات میکردند.
دورههای هنری
آثار هنری جعفر پتگر را می توان به سه دوره تقسیم کرد؛ دوره نخست که از ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۵ خورشیدی را شامل می شود و آثاری که به وجود می آورد، بازتاب محیط زندگی و طبیعت اقلیمی او و تجسم بخشیدن به حالات انسانها، به خصوص اشخاص بومی، با جذابیتهای اصیل و حقیقی است. در این آثار، عواطف نقاش، بسیار صمیمی و بی تکلف، به نقش درآمده است. سوژهها عموماً بازگو کننده حالات و اصالتهای آن قشر از مردم است که، نقاش خود، از میان آنها برآمده و با آنها زیسته است.
دوره دوم که از ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۳ خورشیدی را شامل می شود که در این دوره همت و اراده نقاش، بیشتر معطوف به کشف قلمروهای نو با تکیه بر اصالت ایرانی است و شخصیت نقاش در این آثار، پُررنگ تر از پیش، به نظر میآید و در یافتن دیدگاه ویژه خود، موفق بوده است و تحولی چشمگیر و جسورانه، در نوع برداشت هنری از طبیعت و ترکیب بندی انسانی، پدید آمده است که از لحاظ محتوا، کیفیتی تغزلی و از نظر فنی، روش سهل و ممتنع را میتوان در آنها مشاهده کرد؛ که بصورت خلاصه گویی، نمود یافته است.
دوره سوم که از ۱۳۳۴ خورشیدی به بعد را شامل می شود که از دیدگاه خودش، هنر وسیله سیر و سلوک هنرمند است و هرگز نباید وسیله جلوه فروشیها شود. به همین دلیل در آثاری که در این دوره خلق می کند، شاهد جلوههایی چشمگیر از تعهد و رسالت هنرمند به هنر الهی- انسانی هستیم. در جهان بینی این دوره، از نظر نقاش، هنر نوعی اندیشیدن است و هنرمند، انسانی اندیشمند است و هنری که فاقد اندیشه و تفکرعمیق باشد، نارسا و ناقص است. اندیشه هم در فرم و هم در محتوا دخالت دارد و در آثار این دوره، کمپوزیسیون که از معضلات نقاشی است با وسواس و دقت زیاد، اندیشیده و اجرا شده است.
از مشهورترین آثار جعفر پتگر در نقاشی میتوان از رفوگر، قالی فروشان دوره گرد، قهوهخانه امیرآباد، مکتب قرآن، خانه نقاش، مرغ فروش، ازاینجا تا ابدیت و شهریار یاد کرد که در موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری میشوند.
درگذشت
سرانجام این استاد هنر نقاشی در ۲۵ شهریور ۱۳۸۴ خورشیدی بر اثر بیماری و کهولت سن در تهران چشم از جهان فروبست و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.