- کارت های تپ کوین امروز ۲ آذر ؛ جایزه ۳۲۰ هزاری بگیرید
- کدهای تپ سواپ امروز ۲ آذر و ۳ آذر ؛ جواب تسک های یوتیوب Decluttering Your Wardrobe و Monetize Your YouTube و LUNA & UST Crash Explained Part 3
- فیش حقوق آبان بازنشستگان کشوری و فرهنگیان بازنشسته بارگذاری شد + لینک
- زمانبندی خاموشی و قطع برق استان تهران جمعه ۲ آذر + لینک اپلیکشن و سایت برق من
- ماجرای عدم پرداخت یارانه آبان ماه ۵۱ میلیون نفر / آیا یارانه افرادی حذف شده؟ / زمان پرداخت + علت مشکل
- کد کتز داگز امروز ۱ آذر و ۲ آذر ؛ جواب تسک های یوتیوب گربه سگ The Shocking Truth About Making Money with Your Voice in 2024 و The 2024 Blueprint to Making Money with Youre Voice FAST!
- آغاز رسیدگی به پرونده بزرگ کلاهبرداری شرکت رضایت خودروی طراوت نوین
- زمان واریز یارانه آبان اعلام شد
- چرا یارانه نقدی آبان هنوز واریز نشده؟ / یارانه کی واریز میشه!؟
کافکای عاشق را با کتاب نامه به فلیسه کشف کنید
معمولا اهالی کتاب و کتابخوانها، کافکا را در ادیبات جهان با مسخ، محاکمه و قصر میشناسند. شخصیتی که کافکا در این کتابها از خودش نشان میدهد، انسانی ناامید و تنها است.
در کتاب نامه به فلیسه با کافکای عاشق هم آشنا میشوید، کافکایی که معشوقش را دوست دارد ولی نمیتواند تنهاییاش را فدای عشقش کند. کافکا عاشق، خجالتی و درونگرا است. بنابراین مدتها طول میکشد تا تصمیم بگیرد برای معشوقهاش، فلیسه، نامهای بنویسد. برای اینکه بیشتر با این وجه از شخصیت کافکا آشنا شوید، تا پایان این مطلب همراه ما باشید.
کافکا معتقد بود که کتاب هایش باید سوزانده شوند
کافکا اصلا دوست نداشت کسی کتابها و همینطور نامهها و دستنوشتههایش را بخواند. احتمالا اگر میدانست که نامههای عاشقانهی او به فلیسه قرار است منتشر شود و در دسترس تمام مردم جهان قرار بگیرد، شاید نامههایش را قبل از مرگ میسوزاند. در حقیقت، کافکا به دوست صمیمیاش وصیت کرده بود که تمام آثارش را بسوزاند. اما الان کتابهای کافکا و همینطور نامههای او به فلیسه را مدیون ماکس برود هستیم. او به حرف دوستش گوش نکرد و با انتشار آثار کافکا دوستش را در سراسر جهان معروف کرد.
کافکا عاشق بود و نبود
نامه های کافکا به فلیسه پر از تناقض هستند. او در جایی خودش را چنان عاشق توصیف میکند و در جایی دیگر معتقد است که هرگز با مفهوم عاشقت هستم آشنا نیست. رابطهی او با فلیسه، رابطهای عجیب و پرفراز و نشیب است. تنها راه ارتباطی فلیسه و فرانتس کافکا نامههایی است که به هم مینویسند. آنها در طول این رابطه به ندرت همدیگر را دیدند. در واقعا کافکا زیاد تمایلی به دیدن فلیسه نداشت و همین یکی دیگر از دلایل عجیب بودن عشق او به فلیسه است.
او در یکی از نامههایش شرح میدهد که وقتی بالاخره فلیسه را دیده است، نتوانسته است با او ارتباط خوبی برقرار کند، چون رابطهی نزدیکتری با فلیسهی نامههایش دارد. اما بیایید رابطهی فرانتس و فلیسه را از زاویهی دید فلیسه نگاه کنیم. دختری که همانطور که کافکا توصیف میکند درگیر رنج او شده بود و ناچار بود تناقضگوییهای او را تحمل کند. فلیسه در نهایت از کافکا ناامید شد. او به دنبال مردی بود که بتواند با او ازدواج کند و پدر بچههایش باشد. اما کافکا مرد ازدواج کردن نبود و در نظرش ازدواج امری بیهوده به نظر میرسید.
عاشقانهای سه ضلعی در کتاب نامه به فلیسه
نامه به فلیسه در حقیقت روایتگر عشق بین کافکا، فلیسه و نوشتن است. او نمیتواند ننویسد و همچنان فلیسه را دوست بدارد. همانطور که در کتاب میخوانیم، کافکا زمانی که نمینویسد، دیگر زنده نیست، بنابراین فلیسه را از دست میدهد. اگر کافکا را از منظر روانشناسی و شخصیتهای مردانه بررسی کنیم.
احتمالا او مرد آلفا خواهد بود. مردی که نمیتواند نوشتن و همینطور تنهایی خویش را کنار بگذارد و به رابطهی ابدی با فلیسه فکر کند. فلیسه بوئر زن شاد و مستقلی است که کارهای داوطلبانه انجام میدهد. در واقع، او شاید برای زندگی اداری و یکنواخت کافکا کافی باشد. اما نمیتواند روح ادبی و نوشتههای او را درک کند.
چرا باید کتاب نامه به فلیسه را بخوانیم؟
خواندن کتاب نامه به فلیسه برای هر کافکاخوانی واجب است، از آنجایی که برای شناخت کافکا حتما لازم است جنبههای مختلف زندگی او را کشف کنید. با خرید کتاب نامه به فلیسه متوجه میشوید که کافکا چقدر در صدا کردن و صمیمیشدن با معشوقهاش مشکل داشته است، به طوری که بعد از دو ماه بالاخره میتواند فلیسه را تو خطاب کند.
زندگی کافکا در این کتاب همان زندگی روتین و خستهکنندهای است که در بیمهی حوادث کارگران میگذرد. او شبها نمیتواند بخوابد و به همین دلیل به نوشتن پناه میبرد. کافکا در این کتاب عجیب و پر از تناقض است.
در جایی از فلیسه تقاضا میکند که یک ساعت از عید پاکش را به او بدهد، تا او بتواند بانو فلیسه را ببیند. اما در نامهی بعد، کافکا بهانههای گوناگونی برای نیامدن و ندیدن فلیسه میآورد. در حقیقت، کافکا فردی است که اصلا برای روابط عاشقانه مناسب نیست و آخرسر هم این رابطه بعد از نامههای فراوان و دوبار نامزدی به پایان میرسد.
بعد از خواندن کتاب نامه به فلیسه، احتمالا یا از کافکا بدتان میآید یا به شدت با او همذات پنداری میکنید. کافکا در بخشهایی از نامههایش میگوید « از نظر من زندگی مشترک دائمی بدون دروغ به همان اندازه غیرممکن است که زندگی مشترک دائمی بدون صداقت». همین جمله برای کسانی که شبیه به کافکا فکر میکنند کافیست، افرادی که خود را فراتر از احساسهای خانوادگی میدانند.
کافکا در نامههایش از هر کلمه و بهانهای استفاده میکند تا دلیل ازدواج نکردنش با فلیسه را توضیح دهد. حتی در جایی از فلیسه درخواست میکند که او را دوست داشته باشد و در عین حال از او بیزار باشد.
در طول کتاب با جملات و عبارتهای عاشقانهی زیادی از کافکا مواجه میشوید که ممکن است در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دیده باشید. برخی از جملات عاشقانهی او به درد این میخورند که گوشهای یادداشت کنید و بعدا برای نامزدتان بفرستید یا در شبکههای اجتماعی منتشر کنید: «عزیزدلم، اگر بچههای فقیر خیابان را خوشحال میکنی، مرا هم خوشحال کن، من کمتر از آنها درمانده نیستم.».
کافکا در جایی دیگر میگوید: «من همه جا به دنبال تو هستم. یک حرکت مختصر دست و سر از جانب هر آدمی در خیابان تو را به یادم میآورد.» تصور همچین جملاتی از طرف کافکا شاید سخت باشد. ولی او کافکاست و عاشق زنی کاملا متفاوت با خودش شده است.
جالب است بدانید که کافکا، کسی که عاشقانه فلیسه را دوست داشت و از او دوری میکرد، بعدها با میلنا آشنا شد. زنی به گفتهی کافکا « مصمم، پر شوروشر، مهربان و معقول». وقتی که میلنا از کافکا درخواست میکند به دیدنش بیاید، کافکا با وجود بیماری سل تعلل نمیکند. برای شناخت بیشتر شخصیت پررمزوراز کافکا و همینطور رابطهی او با میلنا جسنسکا میتوانید کتاب نامههایی به ملینا را هم بخوانید.
کتاب نامه به فلیسه در یک نگاه
کتاب نامه به فلیسه شرح عاشقانهها و رنجهای رابطه عاطفی کافکا و معشوقهاش فلیسه است. عشقی نافرجام که بیشتر در کلمات نمود پیدا میکند. این کتاب در سال 1398 توسط مرتضی افتخاری و مصطفی اسلامیه ترجمه شده است. از مصطفی اسلامیه، میتوانید کتابهای زندگینامهی نیما یوشیج، زندگینامهی دکتر مصدق و خاطرات تاج الملوک را بخوانید. از کافکا کتاب مسخ، کتاب محاکمه، مجموعه داستانها، کتاب یادداشتها و قصر هم منتشر شدهاند.