- ساخت ویلای چوبی لوکس توسط چوبین ویلا
- واکنش باشگاه پیکان به تبانی با پرسپولیس!
- تنش مرزی میان ایران و طالبان بر سر چیست؟!
- دستور رئیسجمهور به وزیر کار برای پیگیری موضوع امنیت شغلی کارگران
- قالیباف: نباید چشم را بر روی انحراف در اجرای قانون بست و مماشات کرد
- پوکی استخوان چيست: علت، علائم، راه های پیشگیری، تشخيص و درمان
- چرا وزارت بهداشت ۳ میلیون واکسن آسترازنکا را تحویل نگرفت؟
باید در برابر این استراتژی تروریست ها متحد بود و ضمن حفظ وحدت و نفی خشونت، بدون مسامحه با تروریست ها برخورد کرد. تروریست ها تنها و تنها "زبان تفنگ" را می فهمند و باید با سیاست مشت آهنین، معدوم یا خلع سلاح شوند، اما این راهکار تنها برای مقابله با چالش های ناشی از اقدامات تروریستی آنها است و برای بلند مدت، منطقه خاورمیانه نیازمند ثبات، همکاری و همزیستی اقوام و ادیان مختلف است و بدین منظور دولت های منطقه باید متحد شوند.
نواندیش: تحولات روزهای گذشته در عراق و جنگ 3 سال گذشته در سوریه نشان می دهد ، جنگ فرقه ای و قومی یکی از بزرگ ترین تهدیدات پیش روی خاورمیانه و جهان است.
سربرآوردن گروه های تروریستی همچون داعش در سال های گذشته و اعمال خشونت های بی سابقه این گروه ها و تلاش آنها برای تحریک قومیت ها و باورمندان به مذاهب مختلف علیه یکدیگر یکی از مهم ترین چالش های منطقه است.
خاورمیانه از 3 سال پیش بدین سو و با آغاز حرکت های مردمی علیه حکومت های استبدادی و تک نفره ، وارد مرحله جدیدی از گذار شده است و این در حالی است که رقابت های قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای برای تاثیر گذاری بر روند تحولات داخلی در برخی کشورهای درگیر موج خیزش های اجتماعی ، شرایط را پیچیده و بغرنج تر کرد و نه تنها انقلاب های عربی که در آغاز با عنوان " بهار عربی" نامیده می شد، به نتیجه دلخواه نرسید بلکه متاسفانه در بسیاری از کشورهای عربی که در آنها انقلاب رخ داد ، روند تحولات و بی ثباتی های پس از انقلاب منجر به عقب گرد شد.
برای مثال لیبی از زمان سقوط حکومت قذافی نه تنها شرایط بهتری نیافته بلکه وارد دورانی از بی ثباتی و تنش داخلی شده است ، در مصر نیز پس از یک چرخش کوتاه در فضای دموکراتیک پس از سقوط حکومت مبارک بار دیگر یک ژنرال 4 ستاره ارتش زمام امور را به دست گرفت و اوضاع به وضعیت سابق بازگشت، با این تفاوت که اگر در دوره مبارک استبداد و خفقان حاکم بود دستکم امنیت و ثباتی نیم بند بر مصر حاکم بود در حالی که در شرایط جدید مصر این کشور نه دارای ثبات شده است و نه شاهد استقرار دموکراسی است.
روند تحولات داخلی سوریه در 3 سال گذشته نیز به بدترین شکل ممکن طی شد و دخالت قدرت های خارجی در این کشور و اصرار آنها بر ساقط کردن حکومت بشار اسد یک جنگ داخلی گسترده با بیش از 160 هزار کشته و میلیون ها آواره بر جای گذاشته است و این در حالی است که بخش های بزرگی از این کشور هم اکنون نیز شاهد خلا قدرت حکومت مرکزی و بی ثباتی و جنگ داخلی است، به نحوی که از نظر بسیاری از ناظران تحولات یک هفته گذشته در عراق تا حدود زیادی ناشی از بی ثباتی و جنگ داخلی سوریه است که گروه هایی همچون داعش با استفاده از خلا قدرت در سوریه و شکاف های قومی و خلا قدرت در عراق، توانستند بر بخش هایی از این کشور مسلط شوند و امنیت کل منطقه را به چالش بکشند.
بدون تردید راهکار مقابله با این وضعیت در اتحاد همه گروه ها و نخبگان آنها در کشورهای مختلف منطقه علیه تروریسم و افراطی گری است. تروریست ها به طور مشخص شکاف های فرقه ای و قومی را هدف قرار داده اند و به دنبال ایجاد جنگ طایفه ای و فرقه ای در منطقه هستند.
باید در برابر این استراتژی تروریست ها متحد بود و ضمن حفظ وحدت و نفی خشونت، بدون مسامحه با تروریست ها برخورد کرد. تروریست ها تنها و تنها "زبان تفنگ" را می فهمند و باید با سیاست مشت آهنین، معدوم یا خلع سلاح شوند، اما این راهکار تنها برای مقابله با چالش های ناشی از اقدامات تروریستی آنها است و برای بلند مدت، منطقه خاورمیانه نیازمند ثبات، همکاری و همزیستی اقوام و ادیان مختلف است و بدین منظور دولت های منطقه باید متحد شوند.
اختلافات باید کنار گذاشته شود و دولت هایی که با یک دست گروه های تروریستی و تکفیری را تشویق و حمایت می کنند و با دست دیگر ژست های دیپلماتیک می گیرند، باید متوجه شوند که در دوراهی " یک دولت مسئول و مبادی حقوق بین الملل و حسن همجواری" و یا " ایفای نقش به عنوان حامی گروه های تروریستی" باید یکی را انتخاب کنند.
منطقه خاورمیانه در مرحله ای خطرناک از احتمال یک جنگ فرقه ای گسترده است و اگر عقلا و علمای کشورهای منطقه برای جلوگیری از چنین جنگ ویرانگری همین امروز متحد و همگام نشوند، فردا بسیار دیر خواهد بود.
سربرآوردن گروه های تروریستی همچون داعش در سال های گذشته و اعمال خشونت های بی سابقه این گروه ها و تلاش آنها برای تحریک قومیت ها و باورمندان به مذاهب مختلف علیه یکدیگر یکی از مهم ترین چالش های منطقه است.
خاورمیانه از 3 سال پیش بدین سو و با آغاز حرکت های مردمی علیه حکومت های استبدادی و تک نفره ، وارد مرحله جدیدی از گذار شده است و این در حالی است که رقابت های قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای برای تاثیر گذاری بر روند تحولات داخلی در برخی کشورهای درگیر موج خیزش های اجتماعی ، شرایط را پیچیده و بغرنج تر کرد و نه تنها انقلاب های عربی که در آغاز با عنوان " بهار عربی" نامیده می شد، به نتیجه دلخواه نرسید بلکه متاسفانه در بسیاری از کشورهای عربی که در آنها انقلاب رخ داد ، روند تحولات و بی ثباتی های پس از انقلاب منجر به عقب گرد شد.
برای مثال لیبی از زمان سقوط حکومت قذافی نه تنها شرایط بهتری نیافته بلکه وارد دورانی از بی ثباتی و تنش داخلی شده است ، در مصر نیز پس از یک چرخش کوتاه در فضای دموکراتیک پس از سقوط حکومت مبارک بار دیگر یک ژنرال 4 ستاره ارتش زمام امور را به دست گرفت و اوضاع به وضعیت سابق بازگشت، با این تفاوت که اگر در دوره مبارک استبداد و خفقان حاکم بود دستکم امنیت و ثباتی نیم بند بر مصر حاکم بود در حالی که در شرایط جدید مصر این کشور نه دارای ثبات شده است و نه شاهد استقرار دموکراسی است.
روند تحولات داخلی سوریه در 3 سال گذشته نیز به بدترین شکل ممکن طی شد و دخالت قدرت های خارجی در این کشور و اصرار آنها بر ساقط کردن حکومت بشار اسد یک جنگ داخلی گسترده با بیش از 160 هزار کشته و میلیون ها آواره بر جای گذاشته است و این در حالی است که بخش های بزرگی از این کشور هم اکنون نیز شاهد خلا قدرت حکومت مرکزی و بی ثباتی و جنگ داخلی است، به نحوی که از نظر بسیاری از ناظران تحولات یک هفته گذشته در عراق تا حدود زیادی ناشی از بی ثباتی و جنگ داخلی سوریه است که گروه هایی همچون داعش با استفاده از خلا قدرت در سوریه و شکاف های قومی و خلا قدرت در عراق، توانستند بر بخش هایی از این کشور مسلط شوند و امنیت کل منطقه را به چالش بکشند.
بدون تردید راهکار مقابله با این وضعیت در اتحاد همه گروه ها و نخبگان آنها در کشورهای مختلف منطقه علیه تروریسم و افراطی گری است. تروریست ها به طور مشخص شکاف های فرقه ای و قومی را هدف قرار داده اند و به دنبال ایجاد جنگ طایفه ای و فرقه ای در منطقه هستند.
باید در برابر این استراتژی تروریست ها متحد بود و ضمن حفظ وحدت و نفی خشونت، بدون مسامحه با تروریست ها برخورد کرد. تروریست ها تنها و تنها "زبان تفنگ" را می فهمند و باید با سیاست مشت آهنین، معدوم یا خلع سلاح شوند، اما این راهکار تنها برای مقابله با چالش های ناشی از اقدامات تروریستی آنها است و برای بلند مدت، منطقه خاورمیانه نیازمند ثبات، همکاری و همزیستی اقوام و ادیان مختلف است و بدین منظور دولت های منطقه باید متحد شوند.
اختلافات باید کنار گذاشته شود و دولت هایی که با یک دست گروه های تروریستی و تکفیری را تشویق و حمایت می کنند و با دست دیگر ژست های دیپلماتیک می گیرند، باید متوجه شوند که در دوراهی " یک دولت مسئول و مبادی حقوق بین الملل و حسن همجواری" و یا " ایفای نقش به عنوان حامی گروه های تروریستی" باید یکی را انتخاب کنند.
منطقه خاورمیانه در مرحله ای خطرناک از احتمال یک جنگ فرقه ای گسترده است و اگر عقلا و علمای کشورهای منطقه برای جلوگیری از چنین جنگ ویرانگری همین امروز متحد و همگام نشوند، فردا بسیار دیر خواهد بود.
نظر شما