- انتقاد تند روزنامه اصولگرا از مدعیان انقلابیگری: دنبال مسخره کردن پزشکیان و بردن آبروی این و آن هستید؛ توصیههای رهبری به انقلابیها برایتان کشک است
- ادعای سیانان: اسرائیل آماده حمله به ایران میشود
- هشدار تلویحی وزیر دفاع به آذربایجان
- حسن روحانی: انتخابات 84 سرنوشت هسته ای ما را تغییر داد
- پاسخ فرزین به این سوال: چرا بابت بدهی بابک زنجانی نیکل گرفتید!؟
- عراقچی: امروز مقام معظم رهبری تکلیف را کاملا روشن کردند
- حضور فرزندان شهید سیدحسن نصرالله در دیدار با رهبر انقلاب (عکس)
- نماینده نزدیک به پایداری: میگویند هیچ جریمه کوچکی [برای عدم رعایت حجاب] نباشد؛ پس باید برای سارقان و زورگیران هم جریمه زندان را حذف کنیم و بگوییم: آقایان دزد! از مردم سرقت نکنید
- تکرار ادعای ویتکاف علیه جنبش مقاومت حماس و برنامه هسته ای ایران
اعتراض روزنامه اصولگرا به محکومیت بکتاش آبتین
فرهیختگان نوشت: «آیا کسی تا قبل از اینکه تصویر شاعری بیمار با پای زنجیرشده به تخت بیمارستان را ببیند، نام او را شنیده بود یا شعری از او خوانده بود؟ مستندهای این شاعر و فیلمساز حتی با اینکه یکیشان از جشنواره حقیقت جایزه گرفت، تا پیش از این چقدر دیده شده بودند و احتمالا هنوز هم چندان دیده نشدهاند.
اینها اهمیتی نداشت. همه یک انسان بیمار را میدیدند که روی تخت دراز کشیده و پایش را با زنجیر بستهاند؛ گویی یک سارق یا جانی است، اما در توضیح عکس خوانده میشد که او یک شاعر و مستندساز بیشتر نیست.
آیا هر انسان آزادهای از خودش نمیپرسد که مگر چنین فردی چقدر خطرناک است؟ آیا از خودمان نمیپرسیم که چه لزومی داشت او حتما محاکمه شود و حتی در بدترین شرایط جسمی و احتمالا روحی، ذرهای رحم در حقش روا نشود؟
این معیار که هرچه تندتر و افراطیتر برخورد شود، خلوص و وفاداری آن شخص به آرمانها و ایدئولوژی هم بیشتر است، از 6 جهت به ما صدمه زده و نمیتوان با خیلی از تبعات چنین رفتارهایی کنار آمد؛ وقتی جانی گرفته میشود که دیگر بازنخواهد گشت یا عمری تلف میشود، خانوادهای فرومیپاشد، روحهایی متلاشی میشوند و... حالا بکتاش آبتین را همه میشناسند و در اوج کشمکشهای اجتماعی ایران، وقتی که حتی وفادارترین هواداران حقیقی ایدئولوژی و آرمانهای انقلاب، یعنی همانها که هنوز پایبند هستند، انتقادات جدی به بسیاری از مسائل داخلی دارند، خیلیها خودشان را با بکتاشی که به تخت بسته شده همذات میبینند...
حالا اما روح او پر کشیده و همه میدانند که مسئولیت جان زندانی برعهده زندانبان است. ما نمیخواهیم از مرگ آبتین دستاویزی برای دامن زدن به کینهجوییها فراهم کنیم.
ما روحمان زخمی شکافهای عمیق اجتماعی است که طی این سالها بیشتر شدهاند، اما نمیتوانیم بهراحتی از کنار کسانی عبور کنیم که از موضع قدرت، به این کینهجوییها دامن میزنند. حداقل باید عذرخواهی کنید و بعد توضیح بدهید که چه سازوکاری دارید تا این رفتارها تکرار نشوند. مسببان چنین وضعی هم باید از مصونیت دائمی خارج شوند و دیگر هزینه چنین رفتارهایی هیچ نباشد.»