- «آذر منصوری» رئیس جبهه اصلاحات ایران باقی ماند + اسامی سایر اعضای هیات رئیسه
- چالش لفظی قالیباف و کوچک زاده در صحن مجلس
- رونمایی از جنگندههای J-۳۵ چین (عکس)
- واکنش عراقچی به ادعای شروط جدید آمریکا برای مذاکره
- برخورد "هوشمندانه" برای حماس خوب است اما برای ایران نه!/ احمد زیدآبادی
- خبرگزاری قوه قضائیه : برگزارکنندگان قهوهپارتی مختلط در جزیره کیش بازداشت شدند
- تکذیب معنادار سردار قاآنی در شبکه یک تلویزیون
- گزینۀ نهایی ریاست دانشگاه آزاد مشخص شد: بیژن رنجبر کیست؟
- چه کسانی می خواستند رضاپهلوی را در جنگ 12روزه، شاه ایران کنند؟!
اعتراض روزنامه اصولگرا به محکومیت بکتاش آبتین
فرهیختگان نوشت: «آیا کسی تا قبل از اینکه تصویر شاعری بیمار با پای زنجیرشده به تخت بیمارستان را ببیند، نام او را شنیده بود یا شعری از او خوانده بود؟ مستندهای این شاعر و فیلمساز حتی با اینکه یکیشان از جشنواره حقیقت جایزه گرفت، تا پیش از این چقدر دیده شده بودند و احتمالا هنوز هم چندان دیده نشدهاند.
اینها اهمیتی نداشت. همه یک انسان بیمار را میدیدند که روی تخت دراز کشیده و پایش را با زنجیر بستهاند؛ گویی یک سارق یا جانی است، اما در توضیح عکس خوانده میشد که او یک شاعر و مستندساز بیشتر نیست.
آیا هر انسان آزادهای از خودش نمیپرسد که مگر چنین فردی چقدر خطرناک است؟ آیا از خودمان نمیپرسیم که چه لزومی داشت او حتما محاکمه شود و حتی در بدترین شرایط جسمی و احتمالا روحی، ذرهای رحم در حقش روا نشود؟
این معیار که هرچه تندتر و افراطیتر برخورد شود، خلوص و وفاداری آن شخص به آرمانها و ایدئولوژی هم بیشتر است، از 6 جهت به ما صدمه زده و نمیتوان با خیلی از تبعات چنین رفتارهایی کنار آمد؛ وقتی جانی گرفته میشود که دیگر بازنخواهد گشت یا عمری تلف میشود، خانوادهای فرومیپاشد، روحهایی متلاشی میشوند و... حالا بکتاش آبتین را همه میشناسند و در اوج کشمکشهای اجتماعی ایران، وقتی که حتی وفادارترین هواداران حقیقی ایدئولوژی و آرمانهای انقلاب، یعنی همانها که هنوز پایبند هستند، انتقادات جدی به بسیاری از مسائل داخلی دارند، خیلیها خودشان را با بکتاشی که به تخت بسته شده همذات میبینند...
حالا اما روح او پر کشیده و همه میدانند که مسئولیت جان زندانی برعهده زندانبان است. ما نمیخواهیم از مرگ آبتین دستاویزی برای دامن زدن به کینهجوییها فراهم کنیم.
ما روحمان زخمی شکافهای عمیق اجتماعی است که طی این سالها بیشتر شدهاند، اما نمیتوانیم بهراحتی از کنار کسانی عبور کنیم که از موضع قدرت، به این کینهجوییها دامن میزنند. حداقل باید عذرخواهی کنید و بعد توضیح بدهید که چه سازوکاری دارید تا این رفتارها تکرار نشوند. مسببان چنین وضعی هم باید از مصونیت دائمی خارج شوند و دیگر هزینه چنین رفتارهایی هیچ نباشد.»